حسینیه تابناک؛

جزء هشتم قرآن

کد خبر: ۸۰۲۵۷۶
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۲ 26 May 2018
تعداد بازدید : 5340
کد خبر: ۸۰۲۵۷۶
|
۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۲ 26 May 2018
|
42742 بازدید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿۱۱۱﴾
و اگر ما فرشتگان را بر آنها نازل مي‏كرديم، و مردگان با آنها سخن مي‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مي‏نموديم هرگز ايمان نمي‏آوردند، مگر آنكه خدا بخواهد ولي بيشتر آنها نمي‏دانند. (۱۱۱)
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۱۲﴾
اينچنين در برابر هر پيامبري دشمني از شياطين انس و جن قرار داديم كه سخنان فريبنده و بياساس ‍ (براي اغفال مردم) به طور سري (و درگوشي) به يكديگر مي‏گفتند و اگر پروردگار تو مي‏خواست چنين نمي‏كردند (و اجبارا مي‏توانست جلو آنها را بگيرد ولي اجبار سودي ندارد) بنابراين آنها و تهمت هايشان را به حال خود واگذار! (۱۱۲)
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ ﴿۱۱۳﴾
و نتيجه (وسوسه‏ هاي شيطان و تبليغات شيطان صفتان) اين خواهد شد كه دلهاي كساني كه به روز رستاخيز عقيده ندارند به آنها متمايل ميگردد و به آن راضي مي‏شوند و هر گناهي بخواهند انجام دهند، انجام مي‏دهند. (۱۱۳)
أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۱۴﴾
آيا (با اين حال) غير خدا را به داوري بطلبم در حالي كه او است كه اين كتاب آسماني را كه همه چيز در آن آمده فرستاده است و آنها كه كتاب آسماني به آنان داده‏ ايم مي‏دانند كه اين كتاب به حق از طرف پروردگارت نازل شده بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش. (۱۱۴)
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۱۵﴾
و كلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسيد هيچكس نمي‏تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است. (۱۱۵)
وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾
و اگر اكثر كساني را كه در روي زمين هستند اطاعت كني تو را از راه خدا گمراه مي‏كنند، آنها تنها از گمان پيروي مي‏كنند و از تخمين و حدس (واهي). (۱۱۶)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۱۷﴾
پروردگار تو به كساني كه از راه او گمراه گشته‏ اند آگاهتر است و همچنين به كساني كه هدايت يافته‏ اند. (۱۱۷)
فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۸﴾
و از آنچه نام خدا بر آن گفته شده بخوريد (اما از گوشت حيواناتي كه به هنگام سر بريدن نام خدا بر آن نميبرند نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد. (۱۱۸)
وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ ﴿۱۱۹﴾
چرا از چيزهائي نميخوريد كه اسم خدا بر آنها برده شده در حالي كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بيان كرده است، مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت خوردن از گوشت چنان حيواناتي جائز است) و بسياري از مردم (ديگران را) به خاطر هوي و هوس و بيدانشي گمراه مي‏سازند و پروردگار تو تجاوزكاران را بهتر مي‏شناسد. (۱۱۹)
وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ ﴿۱۲۰﴾
گناهان آشكار و پنهان را رها كنيد زيرا كساني كه تحصيل گناه مي‏كنند در برابر آن مجازات خواهند شد. (۱۲۰)
وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ﴿۱۲۱﴾
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده نخوريد و اين كار گناه است، و شياطين به دوستان خود مطالبي مخفيانه القا مي‏كنند تا با شما به مجادله برخيزند و اگر از آنها اطاعت كنيد شما هم مشرك خواهيد بود! (۱۲۱)
أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۲﴾
آيا كسي كه مرده بود سپس او را زنده كرديم و نوري بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسي است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد، اينچنين براي كافران اعمال (زشتي) كه انجام مي‏دادند تزيين شده است (و زيبا جلوه كرده). (۱۲۲)
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲۳﴾
و همچنين در هر شهر و روستائي بزرگان گنهكاري قرار داديم (افرادي كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها از آن سوء استفاده كرده و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولي تنها خودشان را فريب مي‏دهند و نمي‏فهمند. (۱۲۳)
وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ ﴿۱۲۴﴾
و هنگامي كه آيهاي براي آنها بيايد مي‏گويند ما هرگز ايمان نمي‏آوريم مگر اينكه همانند چيزي كه به پيامبران خدا داده شده است به ما هم داده شود، خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد به زودي كساني كه مرتكب گناه شدند (و براي حفظ موقعيت خود مردم را از راه حق منحرف ساختند) گرفتار حقارت در پيشگاه خدا و عذاب شديد در مقابل مكر (و فريب و نيرنگي) كه داشتندمي شوند (۱۲۴)
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۲۵﴾
آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند سينهاش را براي (پذيرش) اسلام گشاده مي‏سازد و آن كس را كه (بخاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد سينهاش را آنچنان تنگ مي‏سازد كه گويا مي‏خواهد به آسمان بالا برود، اينچنين خداوند پليدي را بر افرادي كه ايمان نمي‏آورند قرار ميدهد. (۱۲۵)
وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ ﴿۱۲۶﴾
و اين راه مستقيم (و سنت جاويدان) پروردگار تو است، ما آيات خود را براي كساني كه پند مي‏گيرند بيان كرديم. (۱۲۶)
لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۷﴾
براي آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود، و او ولي و يار و ياور آنها است بخاطر اعمال (نيكي) كه انجام مي‏دادند. (۱۲۷)
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۱۲۸﴾
و آن روز كه همه آنها را جمع و محشور مي‏سازد به آنان مي‏گويد اي جمعيت شياطين و جن شما افراد زيادي از انسانها را گمراه ساختيد دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مي‏گويند: پروردگارا! هر يك از ما دو دسته (پيشوايان و پيروان گمراه) از ديگري استفاده كرديم (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلي كه براي ما مقرر داشته بودي رسيديم، (خداوند) مي‏گويد: آتش جايگاه شماست، جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد، پروردگار تو حكيم و دانا است. (۱۲۸)
وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۲۹﴾
و اينچنين بعضي از ستمگران را به بعض ديگر وامي گذاريم به سبب اعمالي كه انجام مي‏دادند. (۱۲۹)
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿۱۳۰﴾
(در آن روز به آنها مي‏گويد) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مي‏كردند و از ملاقات چنين روزي شما را بيم مي‏دادند، آنها مي‏گويند گواهي ميدهيم بر ضد خودمان (آري ما بد كرديم) و زندگي (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد، و بر زيان خود گواهي مي‏دهند كه كافر بودند. (۱۳۰)
ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ ﴿۱۳۱﴾
اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچگاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بيخبري هلاك نمي‏كند (بلكه قبلا رسولاني براي آنها مي‏فرستد). (۱۳۱)
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۳۲﴾
و براي هر يك (از اين دو دسته) درجات (و مراتبي) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت غافل از اعمالي كه انجام مي‏دهند نيست. (۱۳۲)
وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ ﴿۱۳۳﴾
و پروردگارت بينياز و مهربان است (بنابراين درباره كسي ظلم و ستم نمي‏كند بلكه اينها نتيجه اعمال خود را مي‏گيرند) اگر بخواهد همه شما را مي‏برد و بعد از شما بجاي شما هر چه بخواهد (و هر كس را بخواهد) جانشين مي‏سازد همانطور كه شما را از نسل اقوام ديگري به وجود آورد. (۱۳۳)
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۱۳۴﴾
آنچه به شما وعده داده مي‏شود، مي‏آيد و شما نمي‏توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و كيفر او فرار كنيد). (۱۳۴)
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۳۵﴾
بگو اي جمعيت! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مي‏كنم، اما به زودي خواهيد دانست چه كسي سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزي با چه كسي است اما) به طور مسلم ظالمان رستگار نخواهند شد. (۱۳۵)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۱۳۶﴾
و (مشركان) سهمي از آنچه خداوند آفريده از زراعت و چهارپايان براي او قرار دادند و گفتند - به گمان آنها - اين مال خدا است و اين مال شركاي ما (يعني بتها) است، آنچه مال شركاي آنها بود به خدا نمي‏رسيد، ولي آنچه مال خدا بود به شركايشان مي‏رسيد (و اگر سهم بتها مواجه با كمبودي مي‏شد مال خدا را به آنها مي‏دادند اما عكس آنرا مجاز نمي‏دانستند!) چه بد حكم مي‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتي خدا را كمتر از بتها مي‏گرفتند)! (۱۳۶)
وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۳۷﴾
و همچنين شركاي آنها (يعني بتها) قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه داده بودند (كودكان خود را قرباني بتها مي‏كردند و افتخار مي‏نمودند!) و عاقبت اين كار چنين شد كه آنها را به هلاكت افكندند و آئينشان را دگرگون ساختند و اگر خدا مي‏خواست چنين نمي‏كردند (زيرا مي‏توانست اجبارا جلو آنان را بگيرد ولي اجبار سودي ندارد) بنابراين آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به اعمال آنها اعتنا مكن). (۱۳۷)
وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۱۳۸﴾
و گفتند اين قسمت از چهار پايان و زراعت (كه مخصوص بتها است براي همه) ممنوع است و جز كساني كه ما بخواهيم - به گمان آنها - از آن نبايد بخورد و (مي گفتند اينها) چهارپاياني است كه سوار شدن بر آنها تحريم شده و چهار پاياني كه نام خدا را بر آن نمي‏بردند و به خدا دروغ مي‏بستند (و مي‏گفتند اين احكام از ناحيه او است) به زودي كيفر افتراهاي آنها را مي‏دهد. (۱۳۸)
وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۱۳۹﴾
و گفتند آنچه در شكم اين حيوانات (از جنين و بچه) وجود دارد مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است اما اگر مرده باشد (يعني مرده متولد شود) همگي در آن شريكند و به زودي (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مي‏دهد او حكيم و دانا است. (۱۳۹)
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۴۰﴾
مسلما آنها كه فرزندان خود را از روي سفاهت و ناداني كشتند زيان ديدند و آنچه را خدا به آنها روزي داده بود بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند، آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافتند. (۱۴۰)
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۱۴۱﴾
او است كه باغهاي معروش (باغهائي كه درختانش روي داربستها قرار مي‏گيرند) و باغهاي غير معروش (درختاني كه نياز به داربست ندارند) آفريد، و همچنين نخل و انواع زراعت را كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند و (نيز) درخت زيتون و انار را كه از جهتي با هم شبيه و از جهتي تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يكديگر است در حالي كه طعم ميوه آنها فوق العاده متفاوت) از ميوه آن به هنگامي كه به ثمر مي‏نشيند بخوريد و حق آن را به هنگام درو بپردازيد، اسراف نكنيد كه خداوند مسرفين را دوست نمي‏دارد. (۱۴۱)
وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۱۴۲﴾
(و او كسي است كه) از چهارپايان براي شما حيوانات باربر و حيوانات كوچك آفريد، از آنچه او به شما روزي داده است بخوريد و از گامهاي شيطان پيروي ننمائيد كه او دشمن آشكار شما است. (۱۴۲)
ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۴۳﴾
هشت جفت از چهارپايان (براي شما آفريد) از ميش دو جفت و از بز دو جفت بگو آيا خداوند نرهاي آنها را حرام كرده يا مادهها را؟ يا آنچه رحم ماده‏ هاي آنها در برگرفته ؟ اگر راست مي‏گوئيد (و بر تحريم آنها دليلي داريد) به من خبر دهيد. (۱۴۳)
وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۴۴﴾
و از شتر دو زوج، و از گاو هم دو زوج، (براي شما آفريد) بگو كداميك از اينها را خدا حرام كرده است ؟ نرها را يا ماده‏ ها را؟ و يا آنچه رحم ماده‏ ها را در برگرفته ؟ و آيا شما گواه (اين تحريم) بوديد، هنگامي كه خدا به اين موضوع توصيه كرد؟ بنابراين چه كسي ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مي‏بندند، تا مردم را از روي جهل گمراه سازند، خداوند هيچگاه ستمگران را هدايت نخواهد كرد! (۱۴۴)
قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴۵﴾
بگو در آنچه بر من وحي شده، هيچ حرامي بر كسي كه غذائي مي‏خورد نمي‏يابم بجز اينكه مردار باشد يا خوني كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته يا گوشت خوك كه اينها همه پليدند، يا حيواني كه در طريق گناه به هنگام سر بريدن، نام غير خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما كساني كه ناچار شوند بدون اينكه بخاطر لذت باشد و يا زياده از حد بخورند (گناهي بر آنها نيست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است. (۱۴۵)
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۱۴۶﴾
و بر يهوديان، هر حيوان ناخن دار (حيواناتي كه سم يكپارچه دارند) را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را تحريم نموديم، مگر چربي هائي كه بر پشت اينها قرار دارد، و يا در لابلاي امعاء و دو طرف پهلوها و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را به خاطر ظلم و ستمي كه مي‏كردند، به آنها كيفر داديم و ما راست مي‏گوئيم. (۱۴۶)
فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۴۷﴾
اگر ترا تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند) به آنها بگو پروردگار شما رحمت وسيعي دارد، اما در عين حال مجازات او از مجرمان دفع شدني نيست (راه بازگشت به سوي شما باز است و فورا شما را مجازات نمي‏كند ولي اگر به كارهاي خلاف ادامه داديد، كيفر شما حتمي است) (۱۴۷)
سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ﴿۱۴۸﴾
به زودي مشركان (براي تبرئه خويش) مي‏گويند اگر خدا مي‏خواست نه ما مشرك مي‏شديم و نه پدران ما، و نه چيزي را تحريم مي‏كرديم، كساني كه پيش از آنها بودند نيز همين گونه دروغ مي‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند، بگو آيا دليل قاطعي (بر اين موضوع) داريد؟ پس به ما ارائه دهيد، شما فقط از پندارهاي بياساس ‍ پيروي مي‏كنيد و تخمينهاي نابجا مي‏زنيد. (۱۴۸)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۱۴۹﴾
بگو براي خدا دليل رسا (و قاطع) است (بطوري كه بهانه‏ اي براي هيچكس باقي نمي‏گذارد) اما اگر او بخواهد همه شما را (از طريق اجبار) هدايت مي‏كند (ولي چون هدايت اجباري بيثمر است اين كار را نمي‏كند) (۱۴۹)
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ﴿۱۵۰﴾
بگو گواهان خود را كه گواهي مي‏دهند خداوند اينها را حرام كرده است، بياوريد اگر آنها (به دروغ) گواهي دهند تو با آنها (همصدا نشو و) گواهي مده، و از هوي و هوس كساني كه آيات ما را تكذيب كردند و كساني كه به آخرت ايمان ندارند و براي خدا شريك قائلند پيروي مكن. (۱۵۰)
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۵۱﴾
بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزي را شريك خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيكي كنيد، و فرزندانتان را از (ترس) فقر نكشيد، ما شما و آنها را روزي مي‏دهيم، و نزديك كارهاي زشت و قبيح نرويد چه آشكار باشد چه پنهان، و نفسي را كه خداوند محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر به حق (و از روي استحقاق) اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش ‍ كرده، تا درك كنيد. (۱۵۱)
وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۱۵۲﴾
و به مال يتيم جز به نحو احسن (و براي اصلاح) نزديك نشويد تا به حد رشد برسد، و حق پيمانه و وزن را به عدالت ادا كنيد، هيچكس را جز به مقدار توانائي تكليف نمي‏كنيم، و هنگامي كه سخني مي‏گوئيد عدالت را رعايت نمائيد حتي اگر در مورد نزديكان بوده باشد، اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش مي‏كند تا متذكر شويد. (۱۵۲)
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾
و اينكه اين راه مستقيم من است از آن پيروي كنيد و از راههاي مختلف (و انحرافي) پيروي نكنيد كه شما را از راه حق دور مي‏سازد، اين چيزي است كه خداوند شما را به آن سفارش مي‏كند تا پرهيزگار شويد. (۱۵۳)
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾
سپس به موسي كتاب (آسماني) داديم، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن) روشن ساختيم، كتابي كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاي پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند. (۱۵۴)
وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾
و اين كتابي است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم، از آن پيروي نمائيد و پرهيزگاري پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد. (۱۵۵)
أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾
(ما اين كتاب را با اينهمه امتيازات نازل كرديم) تا نگوئيد كتاب آسماني تنها بر دو طايفه پيش از ما (بر يهود و نصاري) نازل شده بود و ما از بحث و بررسي آنها بيخبر بوديم. (۱۵۶)
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾
يا نگوئيد اگر كتاب آسماني بر ما نازل مي‏شد از آنها هدايت يافته تر بوديم، اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان براي شما آمد و همچنين هدايت و رحمت او، با اينحال چه كسي ستمكارتر از آنها كه آيات خدا را تكذيب كردند و از آن روي گردانيدند يافت مي‏شود، اما بزودي كساني را كه از آيات ما روي گردانيدند به خاطر همين اغراض بيدليلشان مجازات شديد خواهيم كرد. (۱۵۷)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿۱۵۸﴾
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان مرگ به سراغشان بيايند، يا خداوند (خودش) به سوي آنها بيايد (چه انتظار محالي؟!) يا پاره‏ اي از آيات پروردگار (و نشانه‏ هاي رستاخيز) اما آن روز كه اين آيات و نشانه‏ ها تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادي كه قبلا ايمان نياورده‏ اند و يا عمل نيكي انجام نداده‏ اند سودي به حالشان نخواهد داشت، بگو (اكنون كه شما چنين انتظارات غلطي داريد) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) مي‏كشيم! (۱۵۸)
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۱۵۹﴾
كساني كه آئين خود را پراكنده ساختند و به دسته جات گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند هيچگونه ارتباطي با آنها نداري، كار آنها واگذار به خدا است پس خدا آنها را از آنچه انجام مي‏دادند با خبر مي‏كند. (۱۵۹)
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۱۶۰﴾
هر كس كار نيكي بياورد ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر كس كار بدي بياورد جز به مقدار آن كيفر نخواهد ديد و ستمي بر آنها نخواهد شد. (۱۶۰)
قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۶۱﴾
بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده، آئيني پا بر جا و ضامن سعادت دين و دنيا، آئين ابراهيم همان كسي كه از آئينهاي خرافي محيط خود روي گردانيد و از مشركان نبود. (۱۶۱)
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۶۲﴾
بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است. (۱۶۲)
لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۶۳﴾
شريكي براي او نيست، و به همين دستور يافته‏ ام، و من نخستين مسلمانم! (۱۶۳)
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۱۶۴﴾
بگو آيا غير خدا، پروردگاري بطلبم در حالي كه او پروردگار همه چيز است، و هيچكس جز براي خود عملي انجام نمي‏دهد و هيچ گنهكاري گناه ديگري را متحمل نمي‏شود سپس بازگشت شما به سوي پروردگارتان است و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتيد خبر خواهد داد. (۱۶۴)
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۶۵﴾
و او كسي است كه شما را جانشينان (و نمايندگان خود) در زمين قرار داد، و بعضي را بر بعض ديگر، درجاتي برتري داد تا شما را به آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد مسلما پروردگار تو سريع الحساب، و آمرزنده مهربان است (به حساب آنها كه از بوته امتحان نادرست در آيند زود مي‏رسد، و نسبت به آنها كه در مسير حق گام بر مي‏دارند مهربان مي‏باشد). (۱۶۵)
سوره ۷: الأعراف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
المص ﴿۱﴾
المص. (۱)
كِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾
اين كتابي است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن ناراحتي در سينه داشته باشي، و هدف آن است كه بوسيله آن (همگان را از عواقب بد عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهي و تذكري است براي مومنان. (۲)
اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ﴿۳﴾
(بنابراين) از چيزي كه از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده پيروي كنيد و از سرپرستان و معبودهاي ديگر جز او پيروي نكنيد، اما كمتر متذكر مي‏شويد. (۳)
وَكَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ ﴿۴﴾
چه بسيار شهرها و آباديها كه آنها را (بر اثر گناه فراوان) هلاك كرديم، و عذاب ما شبهنگام يا در روز هنگامي كه استراحت كرده بودند به سراغشان آمد. (۴)
فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۵﴾
و در آن موقع كه عذاب ما به سراغ آنها آمد سخني نداشتند جز اينكه گفتند ما ظالم بوديم (ولي اين اعتراف به گناه ديگر دير شده بود و به حالشان سودي نداشت). (۵)
فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ﴿۶﴾
بطور قطع از كساني كه پيامبران را به سوي آنها فرستاديم سؤ ال خواهيم كرد و از پيامبران (نيز) سؤ ال مي‏كنيم. (۶)
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ ﴿۷﴾
و مسلما (اعمال همه را مو به مو) از روي علم (وسيع خود) براي آنان شرح خواهيم داد و ما (اصولا) غائب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر بوديم). (۷)
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۸﴾
و وزن كردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است، كساني كه ميزانهاي (عمل) آنها سنگين است رستگارانند. (۸)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ ﴿۹﴾
و كساني كه ميزانهاي (عمل) آنها سبك است افرادي هستند كه سرمايه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمي كه به آيات ما مي‏كردند از دست داده‏ اند. (۹)
وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۱۰﴾
و ما تسلط و مالكيت و حكومت بر زمين را براي شما قرار داديم و انواع وسايل زندگي را براي شما فراهم ساختيم اما كمتر شكرگزاري مي‏كنيد (و اينهمه موهبت را بجا مصرف نمي‏نمائيد). (۱۰)
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۱۱﴾
ما شما را آفريديم سپس صورت بندي كرديم سپس به فرشتگان گفتيم براي آدم خضوع كنيد آنها سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (۱۱)
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾
(خداوند به او) فرمود: چه چيز تو را مانع شد كه سجده كني در آن هنگام كه به تو فرمان دادم ؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريده‏ اي و او را از خاك! (۱۲)
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۱۳﴾
گفت: از آن (مقام و مرتبه‏ ات) فرودآي! تو حق نداري در آن (مقام و رتبه) تكبر بورزي بيرون رو كه تو از افراد پست و كوچكي! (۱۳)
قَالَ أَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾
(شيطان) گفت: مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار). (۱۴)
قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۱۵﴾
فرمود: تو از مهلت داده شدگاني! (۱۵)
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۱۶﴾
گفت: اكنون كه مرا گمراه ساختي من بر سر راه مستقيم تو براي آنها كمين مي‏كنم. (۱۶)
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿۱۷﴾
سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها مي‏روم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهي يافت. (۱۷)
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۱۸﴾
فرمود: از آن (مقام) با ننگ و عار و خواري بيرون رو، و سوگند ياد مي‏كنم كه هر كس از آنها از تو پيروي كند جهنم را از شما همگي پر مي‏كنم! (۱۸)
وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۹﴾
و اي آدم تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و از هر جا كه خواستيد بخوريد اما به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد شد. (۱۹)
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿۲۰﴾
سپس شيطان آنها را وسوسه كرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشكار سازد و گفت پروردگارتان شما را از اين درخت نهي نكرده مگر به خاطر اينكه (اگر از آن بخوريد) فرشته خواهيد شد يا جاودانه (در بهشت خواهيد ماند! (۲۰)
وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿۲۱﴾
و براي آنها سوگند ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم! (۲۱)
فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۲۲﴾
و به اين ترتيب آنها را با فريب (از مقامشان) فرود آورد، و هنگامي كه از آن درخت چشيدند اندامشان (عورتشان) براي آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاي (درختان) بهشتي بر يكديگر تا آنرا بپوشانند و پروردگارشان آنها را ندا داد كه آيا شما را از آن درخت نهي نكردم و نگفتم شيطان براي شما دشمن آشكاري است ؟ (۲۲)
قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾
گفتند: پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم بود. (۲۳)
قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۲۴﴾
فرمود: (از مقام خويش فرود آئيد در حالي كه بعضي نسبت به بعض ديگر دشمن خواهيد بود (شيطان دشمن شماست و شما دشمن او) و براي شما در زمين قرارگاه و وسيله بهره گيري تا زماني خواهد بود. (۲۴)
قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿۲۵﴾
فرمود: در آن (زمين) زنده ميشويد، و در آن ميميريد و از آن (در رستاخيز) بيرون خواهيد آمد. (۲۵)
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۲۶﴾
اي فرزندان آدم! لباسي براي شما فرو فرستاديم كه اندام شما را ميپوشاند و مايه زينت شماست و لباس پرهيزگاري بهتر است، اينها (همه) از آيات خدا است شايد متذكر (نعمتهاي او) شوند. (۲۶)
يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۷﴾
اي فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد آنچنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد، چه اينكه او و همكارانش شما را مي‏بينند و شما آنها را نمي‏بينيد (اما بدانيد) ما شياطين را اولياي كساني قرار داديم كه ايمان نمي‏آورند. (۲۷)
وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۸﴾
و هنگامي كه كار زشتي انجام ميدهند ميگويند پدران خود را بر اين عمل ديديم، و خداوند بما دستور داده است! بگو خداوند (هرگز) دستور به عمل زشت نمي‏دهد آيا چيزي بر خدا مي‏بنديد كه نمي‏داني (۲۸)
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ﴿۲۹﴾
بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و توجه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوي او كنيد و او را بخوانيد و دين (خود) را براي او خالص گردانيد (و بدانيد) همانگونه كه در آغاز شما را آفريد (بار ديگر در رستاخيز) بازمي گرديد. (۲۹)
فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۰﴾
جمعي را هدايت كرده و جمعي را (كه شايستگي نداشته‏ اند) گمراهي بر آنها مسلم... آنها (كساني هستند كه) شياطين را به جاي خداوند، اولياي خود انتخاب كردند و چنين گمان مي‏كنند كه هدايت يافته‏ اند. (۳۰)
يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾
اي فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمي‏دارد. (۳۱)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳۲﴾
بگو چه كسي زينت هاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است ؟ بگو اينها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده‏ اند (اگر چه ديگران نيز با آنها مشاركت دارند ولي) در قيامت خالص (براي مؤ منان) خواهد بود اينچنين آيات (خود) را براي كساني كه آگاهند شرح مي‏دهيم. (۳۲)
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۳﴾
بگو خداوند تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بدون حق، و اينكه چيزي را كه خداوند دليلي براي آن نازل نكرده شريك او قرار دهيد، و به خدا مطلبي نسبت دهيد كه نمي‏دانيد. (۳۳)
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿۳۴﴾
براي هر قوم و جمعيتي زمان و مدت (معيني) است و به هنگامي كه مدت آنها فرا رسد نه ساعتي از آن تاخير مي‏كنند و نه بر آن پيشي مي‏گيرند. (۳۴)
يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۳۵﴾
اي فرزندان آدم! اگر رسولاني از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (از آنها پيروي كنيد) زيرا آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خويش و ديگران بكوشند) نه ترسي بر آنها هست و نه غمناك مي‏شوند. (۳۵)
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۳۶﴾
و آنها كه آيات ما را تكذيب كنند و در برابر آن تكبر ورزند اهل دوزخند، جاودانه در آن خواهند ماند. (۳۶)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿۳۷﴾
چه كسي ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مي‏بندند يا آيات او را تكذيب مي‏نمايند؟ آنها نصيبشان را از آنچه مقدر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مي‏برند تا زماني كه فرستادگان ما (فرشتگان قبض ‍ ارواح) به سراغ آنها روند و جانشان را بگيرند از آنها مي‏پرسند: كجا هستند معبودهائي كه غير از خدا مي‏خوانديد؟ (چرا به ياري شما نمي‏آيند؟) مي‏گويند آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند) و بر ضد خود گواهي مي‏دهند كه كافر بودند! (۳۷)
قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۸﴾
(خداوند به آنها) مي‏گويد: داخل شويد در صف گروه‏ هاي مشابه خود از جن و انس در آتش، هر زمان گروهي وارد مي‏شوند گروه ديگر را لعن مي‏كنند تا همگي با ذلت در آن قرار گيرند (در اين هنگام) گروه پيروان درباره پيشوايان خود مي‏گويند: خداوندا! اينها بودند كه ما را گمراه ساختند پس كيفر آنها را از آتش دو برابر كن (كيفري براي گمراهيشان و كيفري به خاطر گمراه ساختن ما) مي‏گويد براي هر كدام (از شما) عذاب مضاعف است ولي نمي‏دانيد (زيرا پيروان نيز اگر گرد پيشوايان ستمگر و گمراه را نگرفته بودند آنها قدرتي بر اغواي دگران نمي‏داشتند). (۳۸)
وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۳۹﴾
و پيشوايان آنها به پيروان خود مي‏گويند شما امتيازي بر ما نداريد پس بچشيد عذاب (الهي) را در برابر آنچه انجام مي‏داديد. (۳۹)
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ﴿۴۰﴾
آنها كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن تكبر ورزيدند درهاي آسمان برويشان گشوده نمي‏شود و (هيچگاه) داخل بهشت نمي‏شوند مگر اينكه شتر از سوراخ سوزن خياطي بگذرد! (يعني بهيچوجه امكان ندارد) اينچنين گنهكاران را جزا مي‏دهيم. (۴۰)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۴۱﴾
براي آنها بسترهائي از (آتش) دوزخ و روي آنها پوششهائي (از آن) است و اينچنين ظالمان را جزا مي‏دهيم. (۴۱)
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۴۲﴾
و كساني كه ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند - هيچكس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمي‏كنيم - اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. (۴۲)
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند برمي كنيم (تا در صفا و صميميت با هم زندگي كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها نهرها جريان دارد و مي‏گويند سپاس مخصوص خداوندي است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر او ما را هدايت نكرده بود ما (به اينها) راه نمي‏يافتيم مسلما فرستادگان پروردگار ما حق مي‏گفتند، و (در اين هنگام) ندا داده مي‏شود كه اين بهشت را در برابر اعمالي كه انجام مي‏داديد به ارث برديد. (۴۳)
وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۴۴﴾
و بهشتيان به دوزخيان صدا ميزنند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود همه را حق يافتيم، آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟! در اين هنگام ندا دهنده‏ اي در ميان آنها ندا مي‏دهد كه لعنت خدا بر ستمگران باد! (۴۴)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ ﴿۴۵﴾
همانها كه (مردم را) از راه خدا باز مي‏دارند و (با القاي شبهات) مي‏خواهند آنرا كج و معوج نشان دهند و آنان به آخرت كافر هست (۴۵)
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿۴۶﴾
و در ميان آندو (بهشتيان و دوزخيان) حجابي قرار دارد و بر «اعراف» مرداني هستند كه هر يك از آندو را از سيمايشان مي‏شناسند و به بهشتيان صدا مي‏زنند كه درود بر شما باد، اما داخل بهشت نمي‏شوند در حالي كه اميد آن را دارند. (۴۶)
وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۴۷﴾
و هنگامي كه چشمشان به دوزخيان مي‏افتد مي‏گويند: پروردگارا ما را با جمعيت ستمگران قرار مده! (۴۷)
وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿۴۸﴾
و اصحاب اعراف مرداني (از دوزخيان را) كه از سيمايشان آنها را مي‏شناسند صدا مي‏زنند و مي‏گويند ديديد كه گردآوري شما (از مال و ثروت و زن و فرزند) و تكبرهاي شما به حالتان سودي نداد؟! (۴۸)
أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۴۹﴾
آيا اينها (اين واماندگاني كه بر اعراف هستند) همانها نيستند كه سوگند ياد كرديد رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد (ولي به خاطر ايمان و بعضي اعمال خيرشان خداوند آنها را مشمول رحمت خود ساخت هم اكنون به آنها گفته مي‏شود) داخل بهشت شويد كه نه ترسي داريد و نه غمناك مي‏شويد. (۴۹)
وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۵۰﴾
و دوزخيان، بهشتيان را صدا مي‏زنند كه (محبت كنيد) و مقداري آب يا از آنچه خدا به شما روزي داده به ما ببخشيد، آنها (در پاسخ) مي‏گويند خداوند اينها را بر كافران تحريم كرده است. (۵۰)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۵۱﴾
همانها كه دين و آئين خود را سرگرمي و بازيچه گرفتند و زندگي دنيا آنها را مغرور ساخت امروز ما آنها را فراموش مي‏كنيم چون لقاي چنين روزي را فراموش كردند، و آيات ما را انكار نمودند. (۵۱)
وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾
ما كتابي براي آنها آورديم كه با آگاهي (اسرار و رموز) آنرا شرح داديم (كتابي) كه مايه هدايت و رحمت براي جمعيتي است كه ايمان مي‏آورند. (۵۲)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۵۳﴾
آيا آنها انتظار دارند سرانجام تهديدهاي الهي را مشاهده كنند؟ آنروز كه اين امر انجام گيرد (كار از كار گذشته و بيداري سودي نخواهد داشت و) آنها كه آنرا قبلا فراموش كرده بودند مي‏گويند فرستادگان پروردگار ما به حق آمدند، آيا (امروز) شفيعاني براي ما وجود دارند كه براي ما شفاعت كنند؟ يا (امكان دارد) باز گرديم و اعمالي غير از آنچه انجام داديم انجام دهيم؟! (ولي) آنها سرمايه وجود خود را از دست دادند و معبودهائي را كه به دروغ ساخته بودند همگي از نظرشان گم مي‏شوند (نه راه بازگشتي دارند و نه شفيعاني). (۵۳)
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۵۴﴾
پروردگار شما خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد، سپس به تدبير جهان هستي پرداخت، با (پرده تاريك) شب، روز را مي‏پوشاند و شب به دنبال روز به سرعت در حركت است، و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد در حالي كه مسخر فرمان او هستند، آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان) براي او (و به فرمان او) است. پر بركت (و زوالناپذير) است خداوندي كه پروردگار جهانيان است. (۵۴)
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۵۵﴾
پروردگار خود را از روي تضرع و در پنهاني بخوانيد (و از تجاوز دست برداريد كه) او متجاوزان را دوست نميدارد. (۵۵)
وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۶﴾
و در زمين فساد مكنيد بعد از آنكه اصلاح شده است، و او را با بيم و اميد بخوانيد (بيم از مسئوليتها و اميد به رحمتش، و نيكي كنيد) زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است. (۵۶)
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۵۷﴾
او كسي است كه بادها را پيشاپيش (باران) رحمتش ميفرستد تا زماني كه ابرهاي سنگين بار را (بر دوش خود) حمل كنند در اين هنگام آنها را به سوي سرزمينهاي مرده ميفرستيم و به وسيله آن آب (حياتبخش) نازل ميكنيم و با آن از هر گونه ميوهاي (از خاك تيره) بيرون مي‏آوريم، و اينگونه (كه زمينهاي مرده را زنده كرديم) مردگان را (نيز در قيامت) زنده ميكنيم تا متذكر شويد. (۵۷)
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ ﴿۵۸﴾
و سرزمين پاكيزه (و شيرين) گياهش به فرمان پروردگار ميرويد اما سرزمينهاي بدطينت (و شورهزار) جز گياه ناچيز و بيارزش از آن نميرويد، اينگونه، آيات را براي آنها كه شكرگزارند بيان ميكنيم. (۵۸)
لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵۹﴾
ما نوح را به سوي قومش فرستاديم، او به آنها گفت: اي قوم من (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد كه معبودي جز او براي شما نيست (و اگر غير اين كنيد) من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم. (۵۹)
قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۶۰﴾
(ولي) اشراف قومش به او گفتند: ما تو را در گمراهي آشكاري مي‏بينيم! (۶۰)
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۱﴾
گفت: اي قوم من! هيچگونه گمراهي در من نيست، ولي من فرستاده پروردگار جهانيانم (۶۱)
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۲﴾
رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و خيرخواه شما هست چيزهائي ميدانم كه شما نمي‏دانيد. (۶۲)
أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۶۳﴾
آيا تعجب كرده‏ ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردي از ميان شما به شما برسد تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور) پرهيزگاري پيشه كنيد شايد مشمول رحمت (الهي) گرديد. (۶۳)
فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ ﴿۶۴﴾
اما سرانجام او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند رهائي بخشيديم و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم چه اينكه آنها جمعيتي نابينا (و كور دل) بودند. (۶۴)
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۶۵﴾
و به سوي قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اي قوم من! (تنها) خدا را پرستش كنيد كه جز او معبودي براي شما نيست، آيا پرهيزگاري پيشه نميكنيد؟! (۶۵)
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿۶۶﴾
اشراف كافر قوم او گفتند ما تو را در سفاهت (و ناداني و سبك مغزي) مي‏بينيم و ما مسلما تو را از دروغگويان ميدانيم. (۶۶)
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۷﴾
گفت: اي قوم من! هيچگونه سفاهتي در من نيست، ولي فرستادهاي از طرف پروردگار جهانيانم. (۶۷)
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ﴿۶۸﴾
رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و من خيرخواه اميني براي شما هستم. (۶۸)
أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾
آيا تعجب كرده‏ ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردي از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهي) بيمتان دهد، و به ياد آوريد هنگامي شما را جانشينان قوم نوح قرار داد، و شما را از جهت خلقت گسترش داد (و به نيروي بدني قوي مجهز ساخت) پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد شايد رستگار شويد. (۶۹)
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۷۰﴾
گفتند آيا به سراغ ما آمده‏ اي كه تنها خداي يگانه را بپرستيم و آنچه را پدران ما مي‏پرستيدند رها كنيم، حال كه چنين است آنچه (از بلا و عذاب الهي) به ما وعده ميدهي بياور اگر راست ميگوئي (۷۰)
قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۷۱﴾
گفت: پليدي و غضب پروردگار شما را فرا گرفته، آيا با من در مورد نامه‏ ائي مجادله ميكنيد (كه به عنوان معبود و خدا) شما و پدرانتان (بر بتها) گذارده‏ ايد، در حالي كه خداوند هيچ فرماني درباره آن نازل نكرده است، بنابراين شما منتظر باشيد من هم با شما انتظار ميكشم. (۷۱)
فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۷۲﴾
سرانجام او و كساني را كه با او بودند به رحمت خود نجات بخشيديم و ريشه كساني كه آيات ما را تكذيب كردند و ايمان نياوردند قطع كرديم. (۷۲)
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۳﴾
و به سوي (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستاديم گفت اي قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او معبودي براي شما نيست، دليل روشني از طرف پروردگار براي شما آمده: اين «ناقه» الهي براي شما معجزه‏ اي است، او را به حال خود واگذاريد كه در سرزمين خدا (از علفهاي بيابان) بخورد و آنرا آزار نرسانيد كه عذاب دردناكي شما را خواهد گرفت! (۷۳)
وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۷۴﴾
و بخاطر بياوريد كه شما را جانشينان قوم عاد قرار داد و در زمين مستقر ساخت، كه در دشتهايش قصرها براي خود بنا مي‏كنيد و در كوه‏ ها براي خود خانه‏ ها مي‏تراشيد، بنابراين نعمتهاي خدا را متذكر شويد و در زمين فساد نكنيد. (۷۴)
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿۷۵﴾
(ولي) اشراف متكبر قوم او، به مستضعفاني كه ايمان آورده بودند گفتند آيا (راستي) شما يقين داريد صالح از طرف پروردگار خود فرستاده شده است ؟ آنها گفتند: ما به آنچه او بدان ماموريت يافته ايمان آورده‏ ايم. (۷۵)
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۷۶﴾
متكبران گفتند (ولي) ما به آنچه شما به آن ايمان آورده‏ ايد كافريم! (۷۶)
فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۷۷﴾
سپس «ناقه» را پي كردند و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند و گفتند اي صالح اگر تو از فرستادگان (خدا) هستي آنچه ما را با آن تهديد مي‏كني بياور! (۷۷)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۷۸﴾
سرانجام زمين لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بيجانشان در خانه‏ هاشان باقي مانده بود! (۷۸)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿۷۹﴾
(صالح) از آنها روي برتافت و گفت اي قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و شرط خيرخواهي را انجام دادم ولي (چكنم) كه شما خيرخواهان را دوست نداريد. (۷۹)
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾
و (به خاطر بياوريد) لوط را هنگامي كه به قوم خود گفت آيا عمل شنيعي انجام مي‏دهيد كه‏ احدي از جهانيان پيش از شما انجام نداده است؟! (۸۰)
إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۸۱﴾
آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان مي‏رويد، نه زنان ؟ شما جمعيت تجاوزكاري هستيد! (۸۱)
وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿۸۲﴾
ولي پاسخ قومش چيزي جز اين نبود كه گفتند اينها را از شهر و آبادي خود بيرون كنيد كه اينها افراد متظاهري هستند! (۸۲)
فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿۸۳﴾
(چون كار به اينجا رسيد) ما او و خاندانش را رهائي بخشيديم جز همسرش كه با بازماندگان (در شهر) بود. (۸۳)
وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴿۸۴﴾
و (سپس چنان) باراني بر آنها فرستاديم (باراني از سنگ كه آنها را نابود ساخت) اكنون بنگر سرانجام كار مجرمان به كجا كشيد. (۸۴)
وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۸۵﴾
و به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم گفت اي قوم من خدا را بپرستيد كه جز او معبودي نداريد، دليل روشني از طرف پروردگارتان براي شما آمده است، بنابراين حق پيمانه و وزن را ادا كنيد و از اموال مردم چيزي نكاهيد و در روي زمين بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است فساد نكنيد، اين براي شما بهتر است اگر با ايمان هستيد. (۸۵)
وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿۸۶﴾
و بر سر هر راه ننشينيد كه (مردم با ايمان را) تهديد كنيد و مومنان را از راه خدا باز داريد و (با القاي شبهات) آنرا كج و معوج نشان دهيد و به خاطر بياوريد زماني را كه افراد كمي بوديد و او شما را فزوني داد و بنگريد چگونه سرانجام مفسدان بود. (۸۶)
وَإِنْ كَانَ طَائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿۸۷﴾
و اگر طايفه‏ اي از شما به آنچه من فرستاده شده‏ ام ايمان آورده‏ اند و طايفه‏ اي ايمان نياورده‏ اند صبر كنيد تا خداوند ميان ما داوري كند كه او بهترين داوران است. (۸۷)
 
بازدید 42742
جزء هشتم قرآن مجید را به همراه متن در تابناک می‌شنوید و می‌خوانید. جزء هشت قرآن مشتمل بر سوره‌های: الانعام از آيه 111 تا 165 * الاعراف از آيه 1 تا 87
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟