افراط و تفریط، دو مشخصه کلی دولت ها در دوازده سال اخیر بوده است. در هشت سال اول در ایران، دولتی مسئولیت داشت که میزان بقای وزرای دولت، صرفا به میزان حرف شنوی آنان از شخص رئیس دولت و مریدانش وابسته بود. اندکی مقاومت در مقابل رئیس دولت و مریدانش و شاید مرادهایش، وزیر را از تخت وزارت به زیر می کشید. تغییر وزرا به این دلیل در دولت مهرورز، آنقدر شدت گرفت که زمانی نزدیک بود کاببینه از حد نصاب بیفتد، اما با فداکاری یک عضو برکنار ـ مستعفی، این اتفاق رخ نداد.
از آن سو در پنج سال اخیر، دولتی در ایران تصدی امور را به دست گرفته که هر چقدر حتی دوستان و دلسوزانش، او را به انجام تغییر، تحول و اصلاح دولت، توصیه می کنند، مقاومت کرده و نتیجه کار، البته هر روز بدتر از دیروز بوده است.
به گزارش «تابناک»؛ صحبت های متفاوتی از درون دولت، درباره عدم لزوم تغییر و تحول شنیده می شود. برخی در دولت ها تغییر و تحول را نشانه ضعف خود تلقی می کنند. برخی دیگر می گویند، چه تضمینی است که فرد جایگزین از فرد برکنار شده بهتر باشد؟ بعضی ها از به هم خوردن ثبات در مجموعه و سازمان دولت نگرانند و تصور می کنند تغییر و تحول، ممکن است شتاب حرکت را کند کند. حتی عده ای هم معتقدند نمی توان یک یا چند وزیر را ـ که شاید سهم عمده ای در یک بحران همچون بحران ارزی نداشته اند ـ با برکناری، توبیخ کرد و در نهایت گروهی دیگر، برکناری نزدیکان دولت را که بار سیاسی و حمایت مالی دولت را در زمان انتخابات، عهده دار بوده اند، جفا به دوستان می دانند.
اما پرسش اصلی از دولتی که اکنون محافظه کاری را پیشه خود کرده، این است: اگر کشور در شرایط ویژه ای است و اگر بر اساس سخنان رئیس جمهور، مردم باید خود را آماده مقاومت ـ که در بطن آن سختی و دشواری وجود دارد ـ بکند، آیا دولت نباید ترکیبی متناسب با این شرایط را مهیای کارزار جنگ اقتصادی بکند؟
آیا می توان وزیری را که به اقتصاد بازار آزاد، وابستگی تام و تمام دارد و نمی تواند در شرایط جنگ اقتصادی، حتی اندکی ذهنیت خود را تغییر دهد، برای دوران مبارزه و البته ریاضت اقتصادی به کار گرفت؟ می توان وزیری را که در میان مردم به هواداری از واردکنندگان مشهور است، برای دوره ای که ارز کافی در کشور برای واردات وجود ندارد ـ برای این دوران سخت ـ نگه داشت و به مردم این اطمینان را داد که منابع کشور با دقت و حساب شده، مصرف خواهد شد؟!
تغییر و تحول در یک ترکیب جمعی ـ که برای کاری مهم، دور هم جمع شده اند ـ لزوما به معنای عدم صلاحیت و یا ناشایستگی افراد برکنار شده و نیز به معنی ناکارآمدی و ظهور فساد در آن شخص و زیر مجموعه اش نیست، بلکه گاهی به آسانی به این معناست که برخی افراد کنونی برای راهبرد جدید دولت در شرایط جدید نظام بین الملل، در ترکیب دولت جای نمی گیرند و احتمالا شاید در شرایطی دیگر، فرد شایسته ای باشند.
دولت باید بیش از مردم، خودش باور کند که باید ترکیبی متفاوت برای شرایط پیش روی آماده کارزار کند. اگر دولت نمی تواند به اندازه کارلوس کیروش، دور دنیا را بگردد که بازیکنانی متناسب با شرایط جام جهانی پیدا کند، اگر نمی تواند و نمی خواهد از همه پتانسیلی که ایرانیان دارند، استفاده کند، حداقل ببیند کدام بازیگرانش نفس کم آورده و نفس هایشان به شماره افتاده است و یک یا چند بازیگر تازه نفس را به ترکیب کابینه اش اضافه کند.
تابناک برای کمک به دولت، در نخستین نظرسنجی خود، از مردم درباره ضروری ترین تغییر و تحول در وزارتخانه های اقصادی دولتی پرسید که بیش از بیست هزار نفر در نظرخواهی تابناک شرکت کردند. بیش از 53 درصد از آنان، تغییر و تحول در وزارت اقتصاد را به عنوان ضروری ترین اقدام دولت، مطالبه کردند و پس از وزارت اقتصاد، تغییر و تحول در وزارت صنعت، معدن و تجارت، بیشترین خواسته مردم بود.
تابناک همچنین به مرور و برای کمک به دولت در شرایط ویژه کنونی، نظرسنجی های دیگری را درباره دیگر ارکان دولت هم انجام خواهد داد تا دولت بیشتر از مطالبات افکار عمومی مطلع شود. مردم و افکار عمومی هم یقینا، آگاهی دارند که رسالت رسانه در همین واسطه شدن بین مردم و مقامات است؛ این دیگر مقامات هستند که می توانند به افکار عمومی توجه کنند و یا به آن بی اعتنا باشند!
برای خواندن خبرها و یادداشت های بیشتر درباره سوژه روز تابناک «تغییر یا ترمیم در کابینه» را کلیک کنید.