مسئولان محیط زیست همچنان میکوشند از شکارفروشی دفاع کنند؛ فعالیتی که تسلیمشدن در برابر درآمد بادآورده آن، دوستداران طبیعت ایران را هم بهزودی مانند دوستداران طبیعت آفریقا که شاهد کاهش ۴۰درصدی جمعیت زرافه طی سالهای اخیر هستند، سوگوار خواهد کرد.
به گزارش تسنیم، انتشار تصاویری از کشتار یک زرافه سیاه در آفریقا توسط یک شکارچی آمریکایی، طی یک ماه گذشته اعتراضات شدیدی را در سراسر جهان بههمراه داشته است. این اعتراضات که ابتدا میان کاربران آفریقایی فضای مجازی آغاز شد حالا موجی جهانی از اعتراض را نسبت به کشتار این زرافه، ژست جنونآمیز خانم شکارچی با لاشه زرافه، در خطر قرار گرفتن نسل زرافه بر اثر شکار بیرویه و در نهایت اصل مقوله شکار بهراه انداخته تا جایی که برخی معترضان، خانم شکارچی را "آمریکایی وحشی نیمهنئاندرتال"، "روانپریش" و "قاتل بالفطره" خطاب کردند.
این اعتراضات گسترده که بعد از یک ماه از انتشار تصاویر تس تامسن تلی، شکارچی اهل کنتاکی بههمراه لاشه زرافه همچنان ادامه دارد و صدای سلبریتیها را هم درآورده، سرانجام به واکنش خانم شکارچی منجر شد.
تلی در توجیه کشتار این زرافه، به سن بالا و عدم توانایی جفتگیری حیوان اشاره کرد و کشتار این زرافه کمیاب را تلاشی در جهت حفاظت از حیات وحش عنوان کرد.
مسئول شرکت برگزارکننده سافاری شکار که تلی در آن عضویت دارد هم در دفاع از کشتار این زرافه توسط تلی به سیبیاس نیوز گفت: این زرافه 18 سال سن دارد و تا کنون 3 زرافه جوان را کشته است، بنابراین، شکار این زرافه پیر، به زنده ماندن سایر زرافهها و حفاظت از حیات وحش کمک خواهد کرد.
ادعایی که هرچند بهگفته مجری برنامه، موافقان چندانی ندارد اما شنیدن آن از زبان یک شکارچی و یک واسطه فروش شکار، چندان تعجبآور نیست. آنچه تعجبآور است بهکار بردن این توجیه ساختگی و بیاساس از سوی مسئولان حفاظت محیط زیست کشورمان است. این توجیهها زبان قدیمی و مشترک ذینفعان شکار است و حالا با پیشرفت دانش حفاظت از حیات وحش، دیگر افکار عمومی را اقناع نمیکند اما متأسفانه این روزها شاهد تکرار آن از زبان مسئولان ارشد محیط زیست کشور هستیم.
همین چند روز پیش بود که عیسی کلانتری، در توجیه صدور پروانههای شکار با بیان اینکه قوچهای پیر زیاد آب میخورند و مانع جفتگیری قوچهای جوان میشوند، بقای آنها را تهدیدی برای سلامت گله و حذفشان را اقدامی جهت حفاظت از گله دانست، ادعایی که با اظهارات خانم شکارچی و آقای تورگردان شکار، کاملاً مطابقت دارد.
ادعایی که تا کنون جمعی از منتقدان شکار در کشور با استدلالی ساده آن را رد کردهاند:
منتقدان شکار، در پاسخ به ادعای مدافعان شکار مبنی بر لزوم حذف افراد پیر یک گونه بهمنظور حفظ سلامت جمعیت آن گونه میگویند: افراد پیر هر گونه، بهخلاف آنچه شکارچیان و ذینفعان شکار به افکار عمومی القا میکنند نهتنها تهدیدی برای نسل آن گونه نیستند بلکه ضامن بقای نسل آن گونه بهحساب میآیند، چرا که رسیدن به سن بالا و سازگاری با چالشهای بقا در طبیعت مستلزم برخورداری از ژن قدرتمند و غالب است. در نتیجه افراد پیر یک گونه دارای ژن قوی و غالب هستند و حذفشان بهمعنای ایجاد اختلال در بقای نسل آن گونه است.
پس چرا شکارچیان به شکار افراد پیر یا بهگفته خودشان تروفه علاقه دارند و برای توجیه کارشان چنین ادعای بیاساسی طرح کردهاند؟
پاسخ واضح است؛ آنچه شکارچیان را بهسوی شکار پیرترین جانوران در زیستگاه سوق میدهد انگیزه ثبت رکورد با اجزای شکار است. هرچه شاخ و یا دندان شکار بلندتر باشد، شکارچی، تجربه موفقیتآمیزتری در کارنامه شکار خود ثبت کرده و در رقابت با سایر شکارچیان پیروزتر خواهد بود.
پاسخهای منتقدان در رد توجیه ذینفعان شکار، هرچند بهویژه طی روزهای گذشته بارها در رسانهها منعکس شده اما مسئولان معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست تمایل چندانی به شنیدن آن ندارند و کماکان بهشیوه خانم شکارچی، میکوشند حذف جانوران پیر را تلاش در مسیر حفاظت از نسل آنها جلوه دهند تا مقولهای تحت عنوان گردشگری شکار را که پس از چند سال، دوباره در کشور رونق گرفته در قالب فعالیتی مفید و البته ارزآور به جامعه معرفی کنند، فعالیتی که تسلیم شدن در برابر درآمد بادآورده آن، دوستداران طبیعت ایران را هم بهزودی مانند دوستداران طبیعت آفریقا که بهگزارش سیبیاس شاهد کاهش 40در صدی جمعیت زرافه طی سالهای اخیر هستند سوگوار خواهد کرد.