به گزارش «تابناک»؛ از جمله تهدیدهایی که وضعیت بحرانی منابع آب کشور متوجه بسیاری از نقاط کشور کرده، موضوع تنشهای سیاسی و امنیتی است که بسیاری از مسئولان راهکار مشخصی برای برخورد با آن در پیش نگرفته اند و بعضاً در مسیرهایی حرکت میکنند که جز تسکین مقطعی مشکل، اتفاق مشخص دیگری را رقم نمیزند.
اینکه چرا و چگونه بحران آب وارد مقولههای امنیتی و سیاسی میشود، بحران آب چه خسارتهایی را متوجه اقتصاد و معیشت کشور میکند و نیز راهکارهای مهم خروج از این بحرانها چیست، پرسشهای مهمی است که باید به آن پرداخت.
دکتر مصطفی رشیدی، متخصص مسائل هیدروپلیتیک در رابطه با بحران آب ایران در حوضههای مختلف آبریز به «تابناک»، گفت: تغییرات اقلیمی و سوء مدیریت شدید در مدیریت منابع آب، دو کلیدواژه کلی در توصیف وضعیت کلی است که در اینجا ما بیشتر بر مورد دوم جهت آسیب شناسی متمرکزیم. براساس مناطق و نواحی جغرافیایی و حوضه های آبریز کشور وضعیت به گونه ای است که در حال حاضر هیچ یک از این حوضه ها در شرایط عادی، سفید و خارج از ریسک و خطر نیستند.
وی در همین رابطه افزود: حوضه های آبریز شمال کشور که با کمبود و تغییر نوع و موعد بارش مواجه اند که در نوع خود یک تنش آبی محسوب می شود، حوضه های آبریزی مانند ارومیه، زاینده رود، کارون بزرگ و کرخه که در اثر سدسازی غیرعلمی و بدون منطق، انتقال آب، گسترش بی رویه سطح زیر کشت و نیز کشاورزی و رشد صنعتی غیر آمایشی در شرایط بحرانی قرار گرفته اند و حوضه های آبریز مرزی که ما در بالادست یا پایین دست آنها قرار داریم نیز امروزه ما را به یک تنش سیاسی فرامرزی و دعاوی بین المللی کشانده است.
رشیدی با طرح موضوع ارتباط بحران آب با مقوله امنیت ادامه داد: تنشهای آبی زمانی که وارد زندگی روزمره شهروندان شود و در گفت وگوها و عملکردهای روزانه آنها اثرگذار شود و در ادامه سبب تقابلهای لفظی، نوشتاری و عملی بین دو حوضه آبریز یا بین مردم و حاکمیت یا کشور موردنظر با کشور پایین دست یا بالادست شود، طبیعتاً وارد مقولههای امنیتی میشود.
این متخصص مسائل هیدروپلیتیک در همین باره افزود: امروزه ما شاهد ورود گسترده مسائل آبی و هیدروپولیتیکی به ادبیات ایرانیان مخصوصاً اقوام در حوضههای آبریز مختلف هستیم. همچنین شاهد موارد زیادی از حساسیت و تنشهای عملی شهروندان با یکدیگر، شهروندان با دولت، دولت با دولتهای همسایه هستیم که برخی از آنها عبارت است از: درگیری کشاورزان اصفهانی و اقدام به شکستن لولههای انتقال آب به یزد، اعتراض و استعفای دسته جمعی نمایندگان حوضه آبریز کارون بزرگ، اعتراضات مردم خوزستان به بحران گرد و غبار که در چالشهای آبی داخلی و خارجی ریشه دارد.
رشیدی در بخشی از سخنانش با تأکید بر ضرورت بازنگری در زمینه تولید برق از طریق نیروگاههای آبی تأکید کرد: به اعتقاد من، با توجه به اینکه سدهای برق ـ آبی که سهم بسیار ناچیزی (کمتر از ۵ درصد) در تأمین انرژی برقی کشور دارند، در بسیاری از نقاط باید متوقف و حتی برخی از آنها باید رهاسازی شود. عملاً سیاست سدسازی و انتقال آب باید منسوخ و بودجه پروژههای آبی سنتی باید صرف ایجاد اشتغال با مشاغل غیر آب بر و تأمین انرژیهای پاک و همچنین آب آشامیدنی شود.
وی در همین رابطه با انتقاد از گرایش روزافزون مدیران اجرایی به توسعه بخش کشاورزی گفت: تأکید اصلی ما باید بر ایجاد اشتغال و فعالیتهای کم آب بر مانند گردشگری، تجارت، خدمات متعدد و صنایعی باشد که نیاز چندانی به آب ندارند. ما باید بپذیریم کشور ایران نمیتواند قطب کشاورزی منطقه شود و ما نیاز به وارد کردن محصولات با مصرف بالای آب هستیم. کاشت برنج و محصولاتی مانند هندوانه باید در چند مرحله به سطح بسیار پایین رسیده و محدود به برخی مناطق شود.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پیامدهای ویرانگر سدسازیهای داخلی و منطقهای در بروز بحرانهای عدیده برای مردم جنوب غرب کشور و به ویژه مردم استان خوزستان اضافه کرد: جدا از سدهایی که در بالادست حوضه آبریز کارون و حقابه تالابهای استان خوزستان در ایران ساخته شده است، ترکیه ایها نیز اقدام به ساخت سدهای فراوان بر روی منابع دجله و فرات کرده اند که این سدسازی عظیم سبب خشک شدن شدید حوضه پایین دست رودخانه دجله، خشک شدن تالابها و هورها در ایران و عراق و افزایش چند برابری گرد و خاک در خوزستان و استانهای همجوار میشود که با این روند پیش بینی تخلیه جمعیتی خوزستان تا حدود ۲ میلیون تن در ده سال آینده وجود دارد.
رشیدی با انتقاد از رویههای غلط مدیریتی در مورد ریشههای بحران کنونی کشور در حوزه آب گفت: به نظر من، در بخش مدیریت منابع آب داخلی پژوهشهای زیادی در بخش کشاورزی، منابع آب، مناطق خشک و ... صورت گرفته است و طرحهای آمایشی نیز مکمل خوبی برای آنهاست؛ اما آنچه کشور را به بحران کنونی آبی وارد کرده، مافیای بخش آب، کشاورزی و صنایع است که به دلیل رویه غیرعلمی و بدون توجه به مطالعات اصیل پژوهشی، منافع و امنیت ملی را فدای منافع شخصی، گروهی، محلی و بومی و شهری خود میکنند.
وی در بخش پایانی سخنانش خود تصریح کرد: در حوزه منابع آب و بحرانهای برآمده از آن، متأسفانه فقر دانش و عدم اشراف درست بر مسائل سبب شده تا این بخش به ابزاری برای تبلیغات و نمایشهای سیاسی دولتها و نمایندگان مجلس و سایر مدیران شود و به جای حساسیت علمی در این بخش حساس برای تأمین منافع ملی، عرصهای برای اظهارنظرهای غیرکاشناسی و خودنماییهای سیاسیون شده است.