تنها دلالان و اهالی بازار و تحلیلهای اقتصادی نیستند که چشمشان به بالا و پایین شدن قیمت سکه در تابلوی صرافیهاست و گزارش لحظه به لحظه سایتها و خبرگزاریها از تغییرات قیمت سکه را مو به مو دنبال میکنند.
به گزارش روزنامه جوان، بخشی از افرادی که این روزها حساستر از هر دلالی ناگزیر قیمت سکه را چک میکنند بدهکاران مهریهاند که ضربان قلبشان با بالا و پایین رفتن قیمت سکه بالا و پایین میشود. مهریهای که از یکسو حق شرعی و قانونی زنان است و از سوی دیگر با تغییر اوضاع اقتصادی معضلات تازهای را برای سیستم قضایی کشور پدید آورده است تا بدانجا که قضات نمیدانند طرف حق و حقوق زنان را بگیرند یا طرف ناتوانی مردان از پرداخت اقساط مهریه با شرایط اقتصادی پیش آمده را.
خلاصه کلام اینکه زنان مطلقهایکه چشم انتظار مهریهشان هستند و در خرج زندگیشان ماندهاند و مردانی که باید مهریه را بپردازند در تأمین سکه مهریه! دچار مشکل شدهاند. تمامی این چالشها موجب شده است مدیرعامل ستاد دیه کشور پیشنهاد تغییر سقف مهریه را بدهد. اسدالله جولایی میگوید:شاید تصور شود مقصود از مهریههای معقول تعهد کابین ۱۱۰ سکهای است، اما واقعیت این است که همین ارقام پایین هم با افزایش قیمت سکه گرفتاران بسیاری دارد. از نگاه وی معیار ۱۱۰ سکه با شرایط معیشتی زندانیان مهریه همخوانی ندارد. کم نیستند افراد و کارشناسانی که با این نظر جولایی موافقند و معتقدند مجلسیها باید یک بار دیگر دست به کار شوند و همچون سال ۹۱ و مصوبه کاهش سقف مهریه قابل پیگرد قضایی و حبس به ۱۱۰ سکه این بار سقف سکههای مهریه را کاهش دهند. در برابر این، اما برخی هم به شدت مخالف چنین رویکردی هستند. به سراغ دو تن از کارشناسان این حوزه رفتهایم تا ببینیم نگاه آنها به این ماجرا چیست.
دکتر عبدالعلی رضایی، عضو شورای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو کمیسیون فرهنگی - اجتماعی سبک زندگی در دبیرخانه شورا و همچنین عضو هیئت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم معتقد است باید عدد سکههای مهریه را به مهرالسنه یعنی حدود ۱۴ سکه کاهش داد، در غیر اینصورت با آسیبهای متعددی مواجه خواهیم شد. در برابر این نگاه، اما طاهره همیز حقوقدان با ورود به این ماجرا مخالف است و میگوید بحث عدد سکه مهریه بحث ثانویهای است و تا سبک زندگی اصلاح نشود و زمینه را برای توازن میان زن و مرد به عنوان همسفران بهشت مهیا نکنیم ورود به حوزه مهریه و بالا و پایین کردن سقف آن هیچگونه توجیهی ندارد و مؤثر نخواهد بود.
سقف ۱۱۰ سکه
قانون حمایت از خانواده که در سال ۹۱ به تصویب نمایندگان مجلس رسید، حد حمایت قانونی از مطالبه مهریه را تا میزان ۱۱۰ سکه اعلام کرد و مطالبه میزان بیشتر از آن را منوط به ملائت زوج دانست. به این معنا که دادگاه فرض و اماره را بر این گذاشته است که زوج قابلیت پرداخت را دارد و اگر این تعداد چه به صورت نقد و چه قسطبندی پرداخت نشود حکم حبس صادر میشود.
در مهریههای تا ۱۱۰ سکه نیازی به اثبات زوجه مبنی بر استطاعت زوج نیست. در این مرحله زوج باید خودش در دادگاه عدم استطاعتش را در پرداخت مهریه اثبات کند. در مهریههای بیش از ۱۱۰ سکه زوجه باید به دادگاه اثبات کند که زوج توانایی پرداخت این تعداد سکه را دارد.
۳۶۰۰ زندانی مهریه
در حال حاضر بنا بر اعلام مراجع رسمی قضایی افرادی هستند که نه با صداقهای نجومی بلکه به واسطه تعهد مهریههای ۲۰ سکهای و ۳۰ سکهای در پرداخت همین میزان دچار مشکل شده و با وجود بالا رفتن ارزش ریالی این دست از کابینها روانه زندان میشوند. هم اکنون ۳۶۰۰ نفر به دلیل بدهی مهریه همسرشان در زندان هستند. حمایت از زندانیان مهریه در اولویت ستاد دیه نیست. مساعدت این ستاد در قبال زندانیان مهریه بیشتر جنبه معاضدتی دارد تا این افراد که با اراده کامل و سلامت روانی زیر بار این دست از تعهدات مالی رفتهاند با ارائه دادخواست اعسار خود بنا به تمکن مالی و موقعیت اجتماعی به صلاحدید قاضی صالح میزان بدهی خود را به همسرانشان تعدیل یا تقسیط نمایند.
۲۱ سکه معادل مهرالسنه
در حدیثی صحیح از امام باقر (ع) نقل شده که پیامبر برای هیچ یک از زنان و دخترانش مهریه بیش از ۵۰۰ درهم نقره قرار نداد. در حدیثی دیگر نیز منع تزویج دختر بهخاطر قرار داده شدن مهرالسنه از سمت پدر دختر، موجب محروم شدنش از برخی نعمتهای اخروی دانسته شده است. مهرالسنه ۵۰۰ درهم نقره است. در زمان پیدایش اسلام هر ۱۰ درهم معادل یک دینار (طلا) ارزش داشت، بنابراین معادل مهریه حضرت ۵۰ دینار میشود. از سوی دیگر، در فقه اسلامی وزن هر دینار برابر با یک مثقال شرعی برابر ۳. ۴۵۶ گرم است، بنابراین ارزش مهریه حضرت زهرا (س) حدود ۱۷۳ گرم طلا بود. در حال حاضر، معادل مهریه حضرت زهرا (س) تقریباً ۲۱ سکه بهار آزادی میشود.
مهریه در نظام حقوق قرآنی
از نظر قرآن، مرد هنگام عقد قرارداد ازدواج و خواستگاری «هدیهای» تقدیم زن میکند که پدر، برادر یا دیگر بستگان زن در آن نقش و اختیاری ندارند. زن در عین حال که چنین پیشکشی را دریافت میدارد استقلال اجتماعی و اقتصادی خود را حفظ میکند، خودش با آزادی و اختیار شوهر را انتخاب میکند، نه با اراده پدر یا تصمیم کسی دیگر و نیز هنگامی که در خانواده خود با شوهر زندگی میکند کسی حق ندارد مانند تاریخ کهن او را به خدمت خود بگمارد و استثمار کند. محصول کار و زحمتش به خود او تعلق دارد نه به دیگری و در معاملات حقوقی نیاز به قیمومیت ندارد. مرد و زن فقط حق دارند هنگام پابرجابودن پیمان زناشویی فقط نسبت به نیازهای جنسی متعهد باشند و مرد به خاطر بهرهمندی از وصال زن، زندگی را در حد امکان و مطابق شأن او تأمین کند.
(در قرآن کریم آیات زیادی هست درباره اینکه مهر زن به خود زن تعلق دارد نه به دیگری. مرد باید در تمام مدت زناشویی عهدهدار تأمین مخارج زندگی زن شود و در عین حال درآمدی که زن تحصیل میکند و نتیجه کار او به شخص خودش تعلق دارد نه به دیگری، پدر یا شوهر)
به طور طبیعی و معمول این مرد است که نسبت به زن اظهار علاقه و مهر میکند و برای جلب نظر او هدیهای را پیشکش مینماید. مرد همواره متقاضی بوده است و زن هرگز با حرص و ولع درپی مرد نرفته و از خود نوعی بینیازی و استغنا نشان داده است، از این رو مهریه در حرمت و حیا و عفاف زن ریشه دارد.
(قرآن کریم با لطافت و ظرافیت بینظیری میگوید: (وآتوا النّساء صدقاتهنّ نحلةً) (نساء / ۴) یعنی کابین زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها، به خودشان بدهید.)
از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری، در این آیه به سه نکته اشاره شده است:
۱- مهریه را با تعبیر (صدقه) (با ضمّ دال) یاد کرده نه مهریه، زیرا صُدقه از ماده صدق است که نشانه راستین بودن و از سر صدق بودن علاقه مرد است.
۲- با ملحق کردن ضمیر (هنّ) به کلمه صدقاتهن، میفهماند که مهریه به خود زن تعلق دارد نه به کسی دیگر.
۳- با تعبیر (نحله) نشان میدهد مهریه هیچ عنوانی جز تقدیمی و هدیه ندارد.
این هدیه مهریه اختصاص به ازدواج رسمی و رابطه مشروع ندارد، بلکه در مواردی هم که زن و مرد روابط نامشروعی دارند باز این مرد است که هدیه میدهد، بنا بر این اساس استاد نتیجه گرفته است:
مهر از احساسات رقیق و عطوفت آمیز مرد ناشی شده است، نه از احساسات خشن و مالکانه او. آنچه از ناحیه زن در این امر دخالت داشته است، حس خودداری مخصوص او بوده نه ضعف و بیاراده بودنش. مهر، تدبیری است از ناحیه قانون خلقت برای بالابردن ارزش زن و قراردادن او در سطح عالیتر. مهر به زن شخصیت میدهد. ارزش معنوی مهر برای زن بیش از ارزش مادی آن است.
قرآن رسوم جاهلی را در قضیه مهریه منسوخ کرد و آن را به مسیر طبیعی خود برگرداند، زیرا در جاهلیت، پدران و مادران مهریه را به عنوان حقالزحمه و (شیربها) حق خود میدانستند، ولی قرآن به صراحت آن را حق خود زن دانست، زیرا در زمان جاهلیت، چون دختری متولد میشد، به وی چنین تبریک میگفتند: (هنیئاً لک النّافجة)، یعنی این مایه افزایش ثروت تو را گوارا باد، کنایه از اینکه پس از این دختر را شوهر میدهی و مهر دریافت میکنی.