مرد قصاب که هفتسال قبل به خاطر سوءظن، همسرش را مقابل چشم رهگذران در خیابان به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.
به گزارش جوان، بیستوچهارم مردادسال۹۰، مأموران پلیس پاسداران از مرگ مشکوک زن جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند.
شواهد نشان میداد زهره ۴۰ساله در جریان درگیری در خیابان پاسداران بر اثر ضربات چاقوی شوهرش مقابل چشم رهگذران مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات فوت کرده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، دختر این زوج در توضیح به مأموران گفت: «پدرم بیکار و معتاد بود همین باعث شده بود که به مادرم و رفتار او مشکوک شود. او توهم داشت و فکر کنم به همین خاطر مادرم را کشته است.»
شوهر آن زن -مراد ۴۳ساله- که همان روز حادثه بعد از زخمی کردن همسرش به قصد خودکشی با چاقو به خودش ضربه زدهبود، بعد از عمل جراحی و بهبودی تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش با ۸ضربه چاقو اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: «بیکار بودم و به تریاک و شیشه اعتیاد داشتم. از طرفی همسرم به من اهمیت نمیداد این بود که به او بدبین بودم و اختلاف داشتیم. چند بار به خاطر این موضوع با هم درگیر شده بودیم تا اینکه روز حادثه او را با ضربات چاقو کشتم سپس با چاقو به شکم خودم ضربه زدم تا خودکشی کنم، اما زنده ماندم.» متهم بعد از بازسازی صحنه جرم بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و این بار مدعی شد همسرش با مرد جوانی به نام کامران در ارتباط بوده است به همین خاطر به آنها حمله کرده است.
با این ادعا مأموران کامران را بازداشت کردند، اما مدرکی علیه آن مرد جوان مبنی بر رابطه پنهانی به دست نیامد و مشخص شد وی روز حادثه در محل کارش بوده است. به این ترتیب متهم روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادهشد.
صبح دیروز متهم در همان شعبه به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه قرار گرفت. ابتدای جلسه بعد از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و این بار در جلسه محاکمه با طرح ادعای جدیدی در دفاع از خود گفت: «دوسال قبل از حادثه در قصابی کار میکردم و کارم سلاخی بود تا اینکه بعد از اعتیاد کارم را از دست دادم. به خاطر بیکاری بیشتر اوقات در خانه بودم تا اینکه متوجه شدم همسرم با مرد جوانی به نام کامران رابطه دارد.»
متهم در خصوص قتل گفت: «آخرین بار متوجه شدم همسرم در خانه نیست. از دخترم سراغش را گرفتم که گفت: همراه کامران بیرون رفته است. با عصبانیت خانه را ترک کردم و وقتی سوار اتوبوس شرکت واحد شدم دیدم زهره سوار خودروی سمند کامران است. آنها را تعقیب کردم و به محض اینکه از ماشین پیاده شدند مقابل آنها رفتم و با چاقو ضربهای به کامران زدم. وقتی همسرم فریاد کشید و گفت: او بیگناه است بیشتر عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه هم به او زدم.»
متهم در آخر گفت: «زهره و کامران از خودشان فیلم داشتند به همین خاطر روز حادثه هارد کامپیوتر خانه را باز کرده بودند تا از بین ببرند، اما بعد از قتل همسرم نمیدانم آن فیلم چه شد.» متهم در پاسخ به سؤال قاضی در خصوص اینکه چرا اثری از ضربات چاقو روی بدن کامران گزارش نشده است، گفت: «نمیدانم، اما من یک ضربه به کامران زدم و او بلافاصله فرار کرد.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.