جوان افغان که به اتهام قاچاق ۲ پسر نوجوان ایرانی به ترکیه تحت تعقیب پلیس بود، پس از گذشت ۹ ماه، به خیال اینکه آبها از آسیاب افتاده به ایران بازگشت اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شد.
به گزارش همشهری، همهچیز از آذرماه پارسال شروع شد. در آن زمان 2 دانشآموز 13 و 15ساله بهنامهای محمدامین و امیرحسین فریب جوانی افغان به نام احمد را خورده و به امید پولدار شدن و رسیدن به زندگی رؤیایی تصمیم گرفتند راهی اروپا شوند اما خبر نداشتند که آن طرف مرزها چه عاقبتی در انتظارشان است.
این دو نوجوان بیآنکه خانوادههایشان را در جریان قرار دهند به همراه احمد از مرز عبور کرده و بهصورت غیرقانونی به ترکیه رفتند. زندگی سخت آنها اما از همان زمان شروع شد. آنها حدود 2ماه در سولهای در بیابانهای وان که اسارتگاه دهها دختر و پسر ایرانی، افغان و پاکستانی بود و همگی آنها توسط قاچاقچیان انسان به آنجا منتقل شده بودند، زندانی بودند. این در حالی بود که قاچاقچیان انسان با خانوادهشان تماس گرفته و آنها را تهدید کرده بودند که اگر 50هزار دلار پرداخت نکنند، هر دو پسر نوجوان را به قتل خواهند رساند.
ماجرای گروگانگیری ادامه داشت تا اینکه هر دو پسر نوجوان موفق به فرار از دست قاچاقچیان انسان شدند و به تهران بازگشتند. آنها گفتند که همهچیز زیر سر احمد، جوان افغان بوده و از همان زمان تحقیقات برای دستگیری احمد با دستور قاضی رضوانی بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. جوان افغان اما در ترکیه حضور داشت تا اینکه چند روز پیش سرنخی پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان میداد احمد به ایران بازگشته و در ساختمان نیمه کارهای در شرق تهران کار میکند.
همین کافی بود تا مأموران عصر یکشنبه راهی ساختمان مورد نظر شوند و متهم را در عملیاتی غافلگیرانه به دام اندازند.
انکار
احمد 23ساله است و میگوید: 6سال پیش بهصورت غیرقانونی به ایران آمده است. فوت و فن کارهای ساختمانی را میداند، آرایشگری هم بلد است و هرازگاهی خیاطی هم میکند. به گفته خودش اگر کارخوبی در تهران گیرش نمیآمد غیرقانونی و از طریق مرز به ترکیه میرفت و مدتی در آنجا کار میکرد و دوباره به ایران باز میگشت. او دیروز وقتی پیش روی قاضی رضوانی قرار گرفت اتهام قاچاق انسان را منکر شد و گفت:
سال گذشته وقتی در ساختمان نیمهکاره سرگرم کار بودم با 2پسر نوجوان (محمدامین و امیرحسین) آشنا شدم. آنها در همان محلی که من کار میکردم زندگی میکردند و چون میخواستند روی پای خودشان بایستند، بهدنبال کار میگشتند. پیشنهاد دادم برای کار به ترکیه بروند. آنها که شنیده بودند 2نفر از هم محلهای هایشان برای کار به ترکیه رفته و در آنجا کار خوبی گیرشان آمده بود، وسوسه شدند و قرار شد آنها را با خودم به ترکیه ببرم.
جوان افغان ادامه داد: بیآنکه از آنها پولی بگیرم هر دو را به ارومیه بردم و در آنجا با پرداخت 1.5میلیون تومان به قاچاقچی انسان، هر دو را تحویل او دادم. خودم هم با شخص دیگری از مرز عبور کردم و بچهها را در خاک ترکیه تحویل گرفتم. چند روزی با من بودند اما کاری پیدا نکردند. بعد هم حوصلهشان سر رفت و تصمیم گرفتند به ایران برگردند.»
اظهارات احمد در حالی بیان میشد که تحقیقات پلیس نشان میداد 2پسر نوجوان توسط او و قاچاقچیان انسان گروگان گرفته شده بودند و آنها قصد باجخواهی 50هزار دلاری داشتند.
درحالیکه جوان افغان اصرار داشت بیگناه است، قاضی دستور ورود 2 پسر نوجوان را به داخل شعبه صادر کرد. آنها نیز دیروز در دادسرا حضور یافتند تا شکایتشان را مطرح کنند. 2 پسر نوجوان پس از دیدن احمد گفتند که او و همدستانش آنها را در سولهای در وان زندانی کرده بودند.
یکی ازآنها گفت: دهم آذرماه پارسال بود که همراه احمد از تهران حرکت کردیم. با یک خودروی سمند تا ارومیه رفتیم. از آنجا هم با یک پرشیای سفید رنگ به مرز منتقل شدیم. بعد از آن شرایط سختتر شد. هوای سرد و راه کوهستانی و صعبالعبور پیش رویمان بود. به ما گفتند کفشهایتان را در بیاورید چون باید پیادهروی کنیم. یک جفت دمپایی به ما دادند و گفتند:
با کفش نمیتوانید از موانع عبور کنید. چیزی حدود 64ساعت پیادهروی کردیم و همان موقع نظرمان عوض شد و گفتیم که میخواهیم به خانه برگردیم اما با اسلحهای که همراهشان بود تهدیدمان میکردند و ما چارهای جز سکوت نداشتیم. وقتی به وان رسیدیم حدود 55روز در یک سوله زندانی بودیم. وضعیت غذا و بهداشت خیلی بد بود تا اینکه یک روز ما را سوار ماشین کردند و به آنکارا بردند.
احمد و فردی دیگر همراهمان بود. آنها تهدید کردند که اگر در بین راه خطایی از ما سر بزند، با شلیک گلوله ما را میکشند. قرار بود ما را به استانبول ببرند اما وقتی به ترمینال آنکارا رسیدیم با داد و فریاد از مردم کمک خواستیم و چند نفر که متوجه ما شده بودند، نجاتمان دادند و احمد و همدستش فرار کردند.
پسر نوجوان گفت: وقتی در ترکیه بودیم، احمد میگفت با یک باند بزرگ قاچاق انسان کار میکند و دختران و پسران زیادی را به ترکیه برده و پس از زندانی کردن در سوله، از خانوادههایشان اخاذی کرده یا آنها را به دیگر قاچاقچیان فروخته است. احمد میگفت ما را هم به فردی در استانبول به قیمت 400هزار لیر فروخته و قرار بوده ما را تحویل آن فرد بدهد.
در تمام مدتی که پسر نوجوان این وقایع را تعریف میکرد احمد سکوت کرده بود تا اینکه قاضی از او پرسید در این خصوص چه توضیحاتی داری؟ احمد اما همچنان منکر بود و گفت: تمام این داستانها تخیلات این 2پسر نوجوان است و حقیقت ندارد.
با وجود این، احمد به اتهام قاچاق انسان و اقامت غیرقانونی در ایران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.