تنها زن شهردار در استان خوزستان نگراني مهمي دارد؛ سلامت رود كارون. رودخانه كارون به عنوان پرآبترين و طولانيترين رودخانه كشور نخست از شهري ميگذرد كه «صديقه ميري» شهردارش است. كارون در محدودهاي ۴ كيلومتري ميهمان گتوند است و بعد از گذر از «تركالكي» و «جنتمكان» راهي شهرهاي پاييندست خوزستان ميشود. ميري كه پيش از انتخاب بهعنوان شهردار گتوند عضو شوراي شهر انديمشك بود، خود را يك فعال محيطزيست ميدانست و در دوره عضويت شورا نيز پيگير آلايندههاي شهرش بود. او ميگويد: «ما با سلامت مردم سر و كار داريم. بعد در شرايطي كه بحرانهاي مختلفي پيش رو داريم، اجازه ميدهيم برخي بحرانها بر آنها افزوده شده و مثل يك غده سرطاني يا دردي مزمن شوند كه ديگر به سادگي قابل حل نيستند. به اين موضوع توجه كنيد كه شيب توپوگرافي شهر گتوند به شكلي است كه فاضلاب فقط به داخل رودخانه ميريزد.» درباره مشكلات زيستمحيطي و معضلات اين شهر خوزستان با اين تحصيلكرده مديريت دولتي گفتوگو كردهايم كه در كارنامه عضويت در كانون بازنشستگان و شوراي حل اختلاف هيات مالياتي انديمشك را هم داشته است.
شما مسووليت اداره شهري را به عهده گرفتيد كه اين روزها با نام «سدگتوند» و تبعات زيستمحيطي آن شناخته ميشود. از طرفي رود كارون به عنوان مهمترين رودخانه كشور و منبع تامين آب از شهر شما ميگذرد. خيلي از كارشناسان آب تاكيد ميكنند بلايي كه بر سر كارون پس از ورود به خوزستان ميآيد بيش از آن بلايي است كه مثلا سد گتوند و عارضههايش بر سر اين رودخانه ميآورد. استاندارد و شاخص اندازهگيري (EC) يكي از اين موارد است.
گتوند نخستين منزلگاه كارون در استان خوزستان است. در حالي كه ما با مساله آب و بحرانهاي پيرامون آن مواجهيم، مردم آبادان و خرمشهر يا اهواز از كيفيت آب شرب گلهمند هستند
در ابتداي ورود رودخانه كارون با معضلي مهم مواجهيم. اگر به صورت كلي به موضوع نگاه كنيم ميبينيم بر غفلتي بزرگ در همين نخستين منزلگاه كارون چشم بستهايم. اتفاقي كه هم بر خاك و هم بر آب شرب تاثير گذاشته است. يك موضوع بحث نشت دو ميدان نفتي به درياچه اين سد است كه بايد كارشناسان درباره آن نظر بدهند. اما آنچه من ميتوانم درباره آن صحبت كنم بحث ورود فاضلاب شهرستان گتوند به رودخانه كارون است.
اما اين مقوله خارج از اختيارات شهرداري است. وظيفه كار مطالعه و اجرا به وزارت نيرو مربوط است؟
بله اين كار برعهده آبفاي شهري است اما ما با سلامت مردم سر و كار داريم. بعد در شرايطي كه بحرانهاي مختلفي پيش رو داريم اجازه ميدهيم برخي بحرانها بر آنها افزوده شده و مثل يك غده سرطاني يا دردي مزمن شوند كه ديگر به سادگي قابل حل نيستند. به اين موضوع توجه كنيد كه شيب توپوگرافي شهر گتوند به شكلي است كه فاضلاب فقط به داخل رودخانه ميريزد. در چنين شرايطي ما با لولههاي عظيم با قطر ۲ هزار و يك هزار و ۶۰۰ داريم كارون را با فاضلاب شهري آلوده ميكنيم. در اين وضعيت فقط ميشنويم كه ميگويند ما داريم روي فاضلاب مطالعه ميكنيم ولي واقعيت اين است كه مطالعات فاضلاب يكسالي ميشود كه رها شده است. بعد پرسش اين است كه ما ميخواهيم براي اهواز و خرمشهر و آبادان فاضلاب اجرا كنيم ولي در سر منشا كارون يا قسمت اوليه رودخانه كاري نميكنيم. به نظر ميرسد كار عبثي است كه ما در پاييندست به فكر اجراي طرحهاي جمعآوري و تصفيه فاضلاب باشيم ولي در بالادست اجازه دهيم فاضلاب به راحتي داخل رودخانه ريخته شود.
خب آيا اين موضوع را به گوش مسوولان استاني و مديران ملي بهويژه مسوولان وزارت نيرو رساندهايد؟
اتفاقا مدتي قبل معاون استاندار و مديركلي دفتر فني استانداري را در جريان وضعيت فاضلاب قرار دادم. تيمي از مسوولان استاني براي بازديد به گتوند آمده بودند. من نيز برنامهريزي كردم در عين حال كه پروژههاي عمراني را ميخواستند ببينند آنها را به محل ريختن فاضلاب به رودخانه بردم. به آنها تاكيد كردم ما اعتبار براي ساحلسازي و ايجاد پارك در كنار كارون نميخواهيم زيرا اينجا با وجود فاضلاب اصلا نميشود به نزديكي رودخانه رفت. ما خودمان هم نميتوانيم نزديك رودخانه برويم اينقدر بوي تعفن بالاست. جز اين ما با فاضلابهاي روباز مواجهيم زيرا در خود شهر ممكن است تبعات جاني براي شهروندان داشته باشد. جالب است مديراني كه براي بازديد آمده بودند به شوخي به من گفتند «ما نفهميدم شما شهرداري يا مدير آبفا يا فرماندار!» به آنها گفتم اين دغدغه اصلي ما در اين شهر است. آنها قول دادند مطالعاتش انجام شود.
يكي از منابع آلودهكننده آب و رودخانه ميتواند شيرابههاي بهجا مانده از پسماند شهري باشد. شما در شهر گتوند با پسماند شهري چه كار ميكنيد و پسماند بر محيطزيست و بهويژه رودخانه چه تاثيري دارد؟
فقط ميتوانم بگويم جنايت در حق طبيعت است. محل دفن پسماند شهري گتوند دقيقا كنار كانال آبياري در اراضي كشاورزي است. حدود ۴۰ سال است كه محل دفن پسماند شهري هم همين مكان است. اتفاقا از وقتي به عنوان شهردار گتوند انتخاب شدم و كارم را شروع كردم پيگير مطالعات جانمايي محل جديد دفن پسماند شدم. تمام هدفم هم اين بود كه بتوانيم كاري كنيم كه كمتر به طبيعت آسيب بزنيم. همانطور كه ميدانيد در خوزستان سطح آبهاي زيرزميني بسيار بالاست و به سادگي قابل نفوذ است. بنابراين به راحتي شيرابهها به آبهاي سطحي و همينطور منابع كشاورزي نفوذ ميكند.
چقدر سيستم دفن پسماند شهري در گتوند سنتي است و چقدر ميتوانيد آن را مدرن كنيد؟
الان كه كلان اين كار به شيوه سنتي انجام ميشود. در خود محل نيز افرادي هستند كه البته غيرقانوني و خودگردان مشغول بازيافت و تفكيك زباله هستند. تلاشم اين بود كه بتوانيم دفن پسماند را به صورت اصولي دنبال كنيم و اين كار اصولي انجام شود. براي همين پيگير آن شدم تا موانع عملي شدن دفن پسماند در محل جديد و به صورت اصولي را برطرف كنم. استعلامهاي مختلف از ادارات را پيگيري كردم. در اين زمينه براي مديريت دفن پسماند خوزستان را به ۵ قسمت تقسيم كرده بودند. شهر گتوند در حوزه دزفول قرار داشت. بعد آن را به مركزيت شوشتر تغيير دادند. بياغراق بايد بگويم كه ۱۰ سالي مديريت پسماند منتظر دزفول بوده است و حالا به مسوولان استاني گفتم نميشود كه ما ۱۰ سالي هم منتظر شهرداري شوشتر بمانيم. حتي به مسوولان استاني تاكيد كردم كه شايد شهرداري شوشتر اولويت اولش محيطزيست يا مديريت پسماند نباشد. آنچه من با آن مواجهم اين است كه محل دفن پسماند شهري در ميان اراضي كشاورزي است و اين مساله با سلامت مردم درگير است. بالاخره در كميته فني استانداري اين موضوع مطرح و قرار شد مجوز دفن مكانيزه پسماند به خود گتوند داده شود.
حجم پسماند شهري گتوند چقدر است؟ آيا صرفا بايد بر دفن مكانيزه و بهداشتي تمركز كرد يا آنقدري هست كه بتوان در عين مديريت از طريق بازيافت به درآمد هم انديشيد؟
كل شهرستان گتوند (شامل گتوند، تركالكي، جنتمكان و شهركهاي اقماري آنها) روزانه ۵۰ تن ولي خود شهر گتوند روزانه ۲۲ تن پسماند دارند. اتفاقا نگاه من اين است كه ما از طريق مديريت پسماند ميتوانيم توليد ثروت كنيم. هم توليد برق و هم كمپوست در كنار بحث بازيافت. براي همين اگر پيشزمينه موافقت كميته فني را بگيريم اين مقوله ساماندهي ميشود. اما اگر نشد همه چيز منتفي ميشود.
وضعيت پسماند بيمارستاني در منطقه شما چگونه است؟
خاطرتان باشد وقتي عضو شوراي شهر انديمشك بودم با موضوع پسماند بيمارستاني و فاضلاب بيمارستان امام علي(ع) اين شهر خيلي مشكل داشتيم زيرا بهطور مستقيم وارد رودخانه «بالارود» ميشد. الان نميدانم در انديمشك اين موضوع حل شده است يا خير. اما در گتوند پسماند ابتدا بيخطر ميشود و بعد براي دفن ميآيد. فاضلاب بيمارستان هم تصفيه ميشود.
تا چند هفته ديگر يك سال شده است كه شما مسووليت مديريت شهر گتوند را برعهده گرفتهايد. در حال حاضر نيز تنها زن شهردار در استان خوزستان هستيد. از وقتي شهردار اين شهر شديد با چه كاستيها و چه نقاط قوت يا ضعفي مواجه شدهايد؟
همانطور كه ميدانيد شهر گتوند زادگاه اسطوره فرهنگ و ادب فارسي قيصر امينپور است، اما وقتي من شهردار گتوند شدم با وجود آنكه آرامگاه «قيصر امينپور» در گتوند واقع است هيچ اثري از ايشان در شهر نديدم. نخستين اقدام ما ساخت و نصب تنديس دكتر «قيصر امينپور» بود. جز اين براي نخستينبار پاركينگ مركز شهر ساخته و راهاندازي شد. پروژه آتشنشاني و ترمينال شهر ازجمله اقداماتي بود كه انجامش داديم. روشنايي و بهسازي معابر و نور خيابانها ديگر اقدام من در يك سال اخير بود. همانطور كه اشاره كردم پرداخت ۶۰۰ ميليون تومان از بدهي شهرداري با مديريت هزينهها و ساخت پارك ارغوان. علاوه بر اين ساخت دو پارك ديگر را هم آغاز كردهايم؛ پارك كوهستان در حدود ۸۰ هكتار و پارك محلهاي گل مريم. متاسفانه سرانه فضاي سبز در شهر گتوند ۳.۵ متر مربع است كه استاندارد جهاني ۲۰ تا ۲۵ هكتار است. شايد در نگاه اول بين محيطزيست شهري و محيطزيست غيرشهري ارتباطي نباشد اما ما در كنار سدگتوند و اقليمي قرار گرفتهايم كه به موجب ساخت سد گتوند دستكم ۴۰۰ هزار درخت در كف درياچه اين سد قطع شده است. همچنين يك كارخانه آسفالت در شهر گتوند داشتيم كه نياز به مخزن قير براي فعاليت داشت. مخزن قير با گنجايش يك هزار و ۲۰۰ تن بالغ بر ۲۰۰ ميليون تومان تهيه كرديم و اين كارخانه هم فعاليتش را از سر گرفت. در اين مدت ماه به ماه حقوق كاركنان شهرداري گتوند پرداخت شده است و از اين بابت مشكلي نداشتهايم.
بدهي كل شهرداري گتوند چه رقمي بوده است؟
۳ميليارد و ۱۰۰ ميليون تومان بوده كه ۶۰۰ميليون را پس دادهايم.
الان در ميان يكهزار و ۲۰۰ شهرداري كشور شايد به تعداد انگشتان يك دست زنان شهردار باشند و آنهايي هم كه شهردار شدهاند با مشكلات مالي پيچيده و انباشته مواجهند. شما چطور توانستيد با مشكل مالي مواجه شويد و نظمي براي اداره شهر ايجاد كنيد؟
مشكل اصلي ما در شهرداري پول و نقدينگي است كه البته براي همه هست. با توجه به مشكلات اقتصادي دولت اين موضوع نمود بيشتري نيز پيدا كرده و ميكند. شرايط الان را هم خودتان بهتر ميدانيد؛ قبلا يك خريد انجام ميداديم مشخص بود اما الان قيمت بهروز شده و همين برنامهريزيهاي ما را تغيير ميدهد و همه چيز را متاثر كرده است. همانطور كه ميدانيد شهرداريها يك درآمدي دارند كه مبتني بر عوارض است؛ درآمد پايداري هم نيست. اين نوع درآمد به ويژه وقتي مشكلات اقتصادي مردم زياد شود تحتتاثير قرار ميگيرد زيرا رجوع به شهرداري كمتر ميشود. مهمترين اقدامي كه در شهرداري گتوند انجام دادهام در حوزه درآمدي شهرداري است كه موفق شدهام آن را در اين مدت افزايش دهم. وقتي ۲۶ آبان ۹۶ مسووليت شهرداري گتوند را برعهده گرفتم درآمد آن ماهي ۴۹ميليون تومان بود. در ماه خرداد حساب كردم ۱۷۳ ميليون تومان درآمد در شهرداري گتوند كسب كرده بوديم. علاوه بر اينكه درآمدمان را بالا برديم هزينهها را كنترل كرديم، در عين حال كه شهرداريها كمكهايي از بيرون دريافت ميكنند. يكي از اين كمكها از محل ارزش افزوده مالياتي است. متاسفانه در اين ماهها دريافتي ما از محل ارزش افزوده مالياتي يكسوم شده است و رقم ۶۰۰ ميليون تومان.
شما به معضل محيطزيست و بحث پسماند و فاضلاب شهري گتوند اشاره كرديد. شهرداري با چه مشكل ديگري مواجه است؟
در حوزه كار و عمليات شهرداري بايد بگويم كه شهر گتوند فاقد طرح جامع شهري است در حالي كه از سال ۱۳۶۲ شهرداري اين شهر تاسيس شده ولي تاكنون طرح جامع گتوند تصويب و اجرايي نشده است. من از اين بابت بسيار متعجب شدم. مطالعات طرح جامع شهري گتوند چندين سال قبل شروع شده بود. شركت مشاور از شركتهايي بود كه گويا فساد مالي داشته و حتي شنيدم كه مديرعامل آن از كشور هم فرار كرده است. پس از آن اداره مسكن و شهرسازي خود عهدهدار تعيين و تدوين طرح جامع شهر گتوند ميشود كه درنهايت در سال ۱۳۹۲ به تصويب شوراي عالي شهرسازي رسيد كه متاسفانه در آن مغايرتهايي با وضعيت موجود داريم. براي نمونه مجموعه اداري گتوند در طرح جامع لحاظ نشدهاند. فرمانداري، دادگستري، نيروي انتظامي يا مثلا اداره كل جهاد كشاورزي در طرح نيامده است، به همين دليل ابلاغ نشده است.
طرح جامع مثل قانون راهنمايي و رانندگي براي پليس است ولي عملا ما اين قانون را براي اجرا نداريم.
در سنوات گذشته نيز در خارج طرح هادي كه از سال ۱۳۷۴ به تصويب رسيده و اجرا شده، آمدهاند در اراضي كشاورزي مصالحههايي انجام دادهاند كه اينك دست ما را بسته است. با اين وصف ۲۰درصد از شهري كه ما به عنوان شهر گتوند ميشناسيم خارج از طرح جامع قرار گرفته است و عملا ما نه پروانه ساخت ميتوانيم براي آن صادر كنيم و نه ميتوانيم خدمات بدهيم ولي در عين حال بايد خدمات بدهيم. ساكنان آن منطقه در عين حال كه شهروند گتوند محسوب ميشوند به لحاظ قانون شهروند گتوند محسوب نميشوند.
بودجه شهرداري گتوند؟ چقدر از اين بودجه را خود شهرداري ميتواند تامين كند؟ به اصطلاح چقدر از بودجه تحقق يافته است؟
براي سال ۱۳۹۷ ما بودجهاي بالغ بر ۹ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان را پيشنهاد كرديم و تصويب شد. در حالي كه براي سال ۱۳۹۶ رقم ۱۲ميليارد و ۹۰۰ ميليون تومان بودجه بسته بودند؛ حدود ۹ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان آن محقق شد. به همين دليل هم من تاكيد داشتم كه بودجه واقعي بسته نشده است. عمده بودجه هم به محل واريز ارزش افزوده مالياتي وابسته بود.
يكي از مشكلات عمده شهرداريهاي كشور نداشتن درآمد پايدار است. شما در شهرداري گتوند چقدر از نداشتن درآمد پايدار در رنج هستيد؟ جز ماليات بر ارزش افزوده درآمد ديگري هم داريد؟
بحث ارزش افزوده مالياتي به همراه يارانه سوخت دو منبع درآمد شهرداريهاي كشور بودند كه در سال جاري دستخوش تغييراتي شده است. يارانه سوخت حداقل ماهي ٧٠–٦۰ ميليون تومان پرداخت ميشد كه الان به سبب تكليف بودجه۹۷ و تصميمي كه مجلس گرفت عملا حذف شده است. درواقع دولت در ماده ۱۱۰ بودجه ۹۷ بنا داشت بخشي از يارانه را حذف كند و مجلس به سبب واكنشهاي مردم در حوزههاي انتخابيه با اين كار مخالفت كرد. دولت نيز براي حذف يارانهها چارهاي نداشت جز اينكه يارانه سوخت شهرداريها را حذف كند. حذف اين رقم براي شهرداريها بزرگتر خيلي چشمگير نبود ولي براي شهرداري شهرهاي كوچك اين رقم غيرقابل چشمپوشي بود و متضرر شدند.
در مورد ارزش افزوده مالياتي هم اتفاقي رخ داده است. اگر باتوجه به سنوات گذشته به شهرداريهايي كه فاقد درآمد هستند پرداخت ميشد، بخشي از مشكلات را برطرف ميكرد. اما الان بر اين اساس توزيع صورت نميگيرد. گفتهاند توزيع درآمد حاصل از ارزش افزوده مالياتي برمبناي سرانه جمعيتي باشد. اما باز هم بر اين اساس توزيع صورت نميگيرد. ما در شهرداري گتوند دستكم ماهي ۳۵۰ ميليون تومان بايد حقوق و دستمزد پرداخت كنيم و قبلا ماهي ۶۰۰ميليون تومان از اين محل دريافت ميكرديم. همانطور كه ميدانيد از ۹درصد ماليات ارزش بر افزوده ۳درصد به شهرداريها تعلق ميگرفت. عموما ۷۰درصد اين رقم به شهرداريها و ۳۰درصد به دهياريها پرداخت ميشد. اما الان استاندار ميتواند اين بودجه را توزيع كند. در اين ميان برمبناي فشار نمايندگان مجلس و افراد صاحب نفوذ راحتترين كار اين شده كه استاندار از محل ارزش افزوده اعتباراتي را به شهرها تخصيص ميدهد.
مثلا فرض كنيد كه براي پيشبرد يك پروژه عمراني در يك شهر نماينده مجلس به استاندار فشار ميآورد و استاندار از محل ارزش افزوده بودجهاي را تخصيص ميدهد كه درواقع سهم شهرداريها بوده است. به هر حال همه مديران چه در سطوح عالي چه در سطوح مياني با بحران اقتصادي و اجتماعي مواجهيم و دست و پنجه نرم ميكنيم ولي اين نوع دستكاري در تخصيص بودجهها نظم كار را مخدوش كرده است.
شما جزو معدود شهرداران زني هستيد كه وضعيت را مديريت و كنترل كرديد و بدهي انباشه كمتري داريد. مثلا در سيستانوبلوچستان دو شهردار زن با بدهي انباشته مواجهند و همين مديريت را سختتر كرده است. چه چيزي باعث شد كه بتوانيد اوضاع را مديريت كنيد؟
همان ۴ سال تجربهام در شوراي شهر انديمشك خيلي به من كمك كرد. اگر عضو شورا نبودم اينقدر در كار شهرداري موفق نميشدم. از سوي ديگر شوراي شهر گتوند با من هماهنگ بودند. خود شما به عنوان خبرنگار شاهد بوديد كه در انديمشك با چه مشكلاتي مواجه بودم. در عين حال تمام تلاشم اين بود كه به عنوان شهردار عامل وحدت در شورا و ميان اعضاي شوراي شهر باشم. متاسفانه شاهد هستيم برخي شهرداران با اكثريتي كه به آنها راي دادهاند همراه هستند. از وقتي شهردار شدم تاكيد كردم كه ميخواهم يار ششم براي شوراي شهر گتوند باشم. اعضاي شوراي شهر نيز تاكنون همراه من بودهاند و سد راهم نبودهاند. شايد علت اصلي اين بوده كه درددل شوراها را ميدانم.
و اينكه انتظارات مردم چيست و چه از شهردار ميخواهند. گتوند جزو شهرهاي سنتي استان خوزستان محسوب ميشود و شايد نگاه عمومي به مديريت يك زن در اين شهر چندان هم مثبت نبوده باشد. اما من يك افق ديدي را براي خودم ترسيم ميكنم و براي آن تلاش و دوندگي ميكنم. شما تنها زن شهردار در خوزستان هستيد. آيا مديريت استان يا مثلا مديركل امور بانوان تا به حال فرصتي براي شما گذاشته است؟
متاسفانه بايد بگويم ما فقط در شعار خوب هستيم و در عمل هيچ حمايتي از مديران زن نميكنيم.