برگزاری سلسله نشستهایی که این روزها در دستور کار دولت دوازدهم قرار دارد، با دعوت از جامعهشناسان وارد مرحله جدیدتری شده است. اینکه حسن روحانی تا چه اندازه همچون بسیاری از چهرههای سیاسی از کاهش سرمایه اجتماعی و عدم اعتماد عمومی نگران است را میتوان در مهیا کردن زمینه برگزاری این نشست یافت.
به گزارش روزنامه ایران، اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاحطلب و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی دلیل برگزاری این نشست را اینگونه عنوان میکند: «اقبالی که رئیسجمهور نسبت به دیدار با استادان علوم جامعه شناسی داشته و زمینه لازم را برای برگزاری این نشست فراهم کرده، نشاندهنده این است که وی هم نسبت به کاهش سرمایه اجتماعی و عدم توجه به جامعهای که اعتمادش به حاکمیت کاهش یافته، احساس خطر میکند.»
مشروح این گفت وگو را در ادامه بخوانید:
رئیس جمهوری در چند هفته گذشته، جلساتی را با حضور استادان حوزه اقتصاد، برخی از چهرههای شاخص سیاسی البته از طیف اصلاحطلبان و استادان علوم جامعه شناسی دانشگاهها برگزار کرده است. این امر چقدر میتواند در نهادینه کردن فرهنگ گفتوگو در کشور مؤثر واقع شود؟
این روش بسیار ارزشمندی است که میتواند بهحل گرههای ذهنی طرفین از یکدیگر کمک کند. این جلسات میتواند بیش از همه به یاری دولت بیاید. چه در فضاهای رسانهای و چه در تعاملاتی که در نتیجه این جلسات حاصل خواهد شد، افراد از هر گروه و دستهای که باشند به کمک همدیگر میآیند و یکدیگر را یاری میکنند. اما آنچه که بیشترین نقش را میتواند در نهادینه کردن فضای گفتوگو ایجاد کند از کانال احزاب شکل خواهد گرفت. هرچند برگزاری نشست با اقتصاددانان و جامعهشناسان و سایر گروهها در نوع خود شایسته و کاربردی است، اما کلید رفع مشکل در دست احزاب است. یعنی اگر در بین احزاب و گروههای سیاسی تعاملات فکری صورت بگیرد، گرههای ذهنی باز و ابهامات مرتفع شود و با ادبیات فاخری که لازمه سیاستمداران است سخن گفته شود، میتوان به بهبود وضعیت امور امیدوار بود. قطعاً برگزاری نشست با احزب میتواند اعتماد عمومی از دست رفته را به جامعه برگرداند. این امر کمک میکند که احزاب نقش خودشان را ایفا کنند و بهعنوان یک پایگاه فکری برای جامعه مطرح باشند. اما با همه تمجیدی که میتوان از برگزاری این نشستها داشت، ایراد بزرگی را هم میتوان در آن دریافت. احزاب و گروههایی که با رئیسجمهوری گفتوگو میکنند، شامل همه طیفها نمیشود. هرچند میتوان آن را مفید دانست اما از این منظر که این جلسات فراگیر نیست، نمیتوان آن را جامع دانست. بهنظر باید زمینهای فراهم شود که در یک میدان وسیعتری گفتوگوها ادامه پیدا کند.
انتقاداتی که بعضاً در مورد دولتمردان و شخص رئیسجمهوری مطرح میشد، عدم برگزاری چنین نشستهایی با احزاب و گروههای سیاسی و صاحبنظران حوزههای اقتصادی و جامعهشناسی و سایر حوزهها بوده است. چه واقعیاتی در جامعه رخ داده که باعث و بانی چنین جلساتی شده است؟ آیا با این اتفاق باید بحث کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را جدی گرفت؟
یکی از دلایل برگزاری چنین نشستهایی مربوط به فضای مجازی و نقدها و نارضایتیهای عمومی است که در دل فضاهای مجازی به هیأت حاکمه و مدیران اجرایی کشور وجود داشته و دارد. در حالی که این موضوع واقعیت ندارد. اگر جامعه همه حقیقت را بداند و نسبت به همه ناملایماتی که در کشور وجود دارد اشراف پیدا کند تا این حد نقد نمیکند و فضای مجازی را مأمنی برای بیان انتقادات خود بهکار نمیگیرد؛ یا به عبارتی نقدهایی که انجام میشود را بهطور منطقیتر بهکار خواهد بست؛ البته اگر آنچه را که مطرح میشود در قالب نقد ببینیم. در هر صورت نشستها میتواند این فرصت را ایجاد کند تا دولت بتواند اعتماد عمومی را به جامعه بازگرداند. کاهش اعتماد عمومی قطعاً در کشور وجود دارد. شاید یکی از دلایل عمده روی آوردن به فضای گفتوگو بین دولت و کسانی که با بدنه جامعه در ارتباط هستند، ترس از همین موضوع باشد. احزاب و استادان حوزههای مختلف چهرههای سیاسی و شاخصی هستند که بهعنوان مرجع برای نسل امروز شناخته میشوند. بسیار مهم است کسانی که بهعنوان مرجع شناخته میشوند در فضای گفتوگو با رئیس جمهوری دیده شوند. این امر به بازگشت اعتماد عمومی کمک میکند تا جامعه احساس کند که مسائلی بهعنوان حقیقت وجود دارد و آنچه هم که از دید آنان پنهان است بهتر است که آشکار شود.
برخی بر این عقیده هستند که این جلسات نمادین است و در سیاستگذاریها و نحوه مدیریت کشور تأثیری ندارد؛ چقدر این دیدگاه مقرون به واقعیت است؟
جلسات و دیدارها میتواند تأثیرگذار باشد؛ به شرطی که انتقادات و صحبتها در یک فضای بدون تعارف مطرح و مباحث و گفتوگوها همراه با رودربایستی نباشد. باید فضای واقعی کشور هم از سوی دولت و هم از سوی احزاب مطرح شود. از احزاب نام میبرم چون آنها مثل چشم و گوش جامعه هستند و میتوانند بدون رودربایستی با رئیسجمهور حرف بزنند و همین موضوع خود کمک میکند به اینکه شبههای ایجاد نشود که این کارها اثربخش نیست و نتیجه نخواهد داد. البته عملکرد دولت را هم باید در این مورد ملاک قرار داد. اما بخشی از شبهات به این دلیل است که مردم و حتی احزاب نمیدانند که چه گرفتاریها و مشکلاتی وجود دارد. فضای گفتوگو کمک میکند که طرفین نسبت به یکدیگر شناخت بهتر و بیشتری پیدا کنند.
دیدار با استادان علوم اجتماعی نسبت به برگزاری جلسات با اقتصاددانان و احزاب ایده جدیدتری بود...
اساساً برای رسیدن به راه حلهای مناسب و حل مشکلات کشور نیازمند این هستیم که هر متخصص و صاحبنظری ایدهها و دیدگاههای خود را ارائه دهد. تاکنون اینطور به نظر میرسید که دولت تخصص اقتصادی و علمی را بیشتر ملاک اقدامات خود قرار داده است. اما وارد شدن به فضای علوم اجتماعی و انسانی در این سالها مغفول واقع شده بود. اقبال دکتر روحانی به بهرهگیری از نظرات جامعهشناسان نشان میدهد که ایشان هم به این جمعبندی رسیده که تاکنون تأخیر زیادی در این کار صورت گرفته است. رئیس جمهوری هم بخوبی میداند که آن کسی که میتواند حرف اول را در جامعه حتی برای صاحبان علوم و فناوری بزند، علوم جامعه شناسی و انسانی است. استادان این علم میتوانند برای پذیرش علوم فنی و بنیادی و علومی که در حقیقت بهعنوان ملاک و مصداق پیشرفت در جامعه تعریف شده است، تصویرگری کنند. اقبالی که رئیسجمهور داشته و زمینه را برای این نشست فراهم کرده نشان دهنده این است که ایشان هم نسبت به کاهش سرمایه اجتماعی و عدم توجه به جامعهای که اعتمادش به حاکمیت کاهش یافته، احساس خطر میکند. او امروز به این جمعبندی رسیده است. این نشست میتواند تأثیرگذار باشد و امیدواریم که این جلسات تداوم پیدا کند چون با یک جلسه قطعاً مشکلی حل نمیشود. دوم اینکه همه دیدگاهها باید مورد توجه قرار بگیرند. احساس من این است که به همه دیدگاهها توجه نشده و هنوز هم هستند افرادی که حرفی برای گفتن دارند ولی تاکنون صدایشان شنیده نشده است.
در مورد سایر نهادها چطور؟ فکر میکنید میتوان این نشستها را از سایر نهادهای کشور برای شنیدن اظهارات کارشناسان هم انتظار داشت؟
در ساختاری که در کشور وجود دارد خیلی جواب نمیگیریم. مثلاً در مورد نهادی مانند پارلمان اگر کسی بخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد از طریق تصویب قوانین است. اگر هم حرفی برای شنیدن باشد از طریق دعوت افراد و اشخاص به کمیسیونها انجام میگیرد. اگر مجلس بتواند بدون رویکرد سیاسی و صرفاً با دیدگاههای تخصصی افراد سر و کار داشته باشد میتواند قوانین درستی را هم به تصویب برساند. البته گفتوگو و بحث تبادل نظر همیشه و همه جا خوب است اما آن چیزی که امروز میتواند مؤثر واقع شود، مشورت دادن به دولت است. نهادی که مسئولیت اجرایی را به عهده دارد و نیازمند شنیدن صداهای مختلف در کشور است.