سینمای ایران در حالی با اقبال مردم به فیلمهای کمدی، گیشه پررونقی را داشته و اقتصاد سینمای ایران تا حدود تقویت شده که به نظر میرسد، افزایش گرایش به این فیلمها، سوءرفتارهایی را از سوی گروهی از سینماداران در پی داشته و باعث شده فیلمهای سینمایی در ژانر درام، تعمداً به سانسهای کممخاطب نظیر سانسهای آغازین هر روز منتقل شود؛ اتفاقی که به کاهش فروش این سبک آثار دامن میزند و گرایش برای تولید آثار جدی را به حداقل میرساند.
به گزارش «تابناک»؛ عطش شدید تماشاگر ایرانی برای خندیدن و نیاز عمیق به شادی، بازار پررونقی برای فیلمهای کمدی ایران به وجود آورده و این شرایط باعث شده، حتی برخی کارگردانها که در محافل خصوصی با لحن بدی درباره فیلمهای کمدی سخن میگفتند، درام را دستکم در این مقطع کنار بگذارند و سراغ کمدی بروند. برخی سینماگران در گفت وگوی خصوصی تأکید دارند که میتوانند با ساخت یک کمدی پرفروش، اعتبار لازم برای چند درام را تأمین کنند و در واقع با ناامیدی از گیشه فیلمهای سینمایی غیرکمدی سخن به میان میآورند.
شمار بازیگرانی که میتوانند تماشاگر ایرانی را بخندانند، به مراتب کمتر از شماری است که میتوانند تماشاگر را متأثر نمایند و همین باعث شده بازیگران مهم فیلمهای کمدی که ظرفیت کشاندن تماشاگر به سالن سینما را دارند، با پیشنهادهای بسیار فراوانی در هر ماه مواجه باشند؛ پیشنهادهایی که عمدتاً رد و برای پذیرش آن، دستمزدهای کلان داده میشود. در واقع یک رقابت شدید برای چند بازیگر کلیدی سینمای کمدی شکل گرفته که قاعدتاً بازیگران پس از انتخاب سناریوهای باکیفیتتر، رقمهای پیشنهاد را مینگرد و احتمالاً بالاترین رقم را انتخاب میکند.
در این شرایط، قاعدتاً سالنهای سینما نیز اولویتشان اکران فیلمهای کمدی و فروش بیشتر است و این رویکرد دارای منطق اقتصادی است؛ اما افراط در توجه به این ژانر، باعث شده اساساً دیگر ژانرها نادیده گرفته شوند. بدین ترتیب، حتی اگر فیلم غیرکمدی نیز ساخته شود، مسیری دشوار را در گیشه پیش روی دارد. بر اساس این رویه، به جای اختصاص سالن ثابت به فیلمهای سینمایی، در هر سالن تعدادی سانس به فیلم تعلق میگیرد. در این تقسیم بندی، سانسهای شب و پرمخاطب به فیلمهای کمدی میرسد و سانسهای صبح تا ظهر که مخاطب اندکی دارند، به درامها تعلق میگیرند!
در این شرایط با وجود اصلاح آیین نامه اکران، عملاً فیلمهای کمدی برای سانسهای خوب در نظر گرفته میشوند و درامها با اختصاص سانسهای ضعیف به ایشان، به سرعت کف فروش را در سینماهای سرگروه از دست میدهند و از چرخه اکران خارج میشوند. این مدل مدیریت اکران در سینمای ایران البته مزایایی برای مدیران سینمایی میتوان داشته باشد که مهمترین آنها خلق فیلمهای کمدردسر و همچنین افزایش بیدردسر آمار فروش کل سینما به عنوان یکی از برگهای مثبت عملکرد است. یک مدیر به جز این شرایط چه میخواهد؟!
قاعدتاً با چنین تقسیم بندی، گیشه بیش از این به سمت فیلمهای کمدی هدایت میشود. مشخص نیست این رویکرد صرفاً با اهداف اقتصادی انجام میشود یا اهداف دیگری نیز دارد؛ اما خروجیِ نهایی چنین رویکردی، کاهش تولید فیلمهای جدی در سینمای ایران و کشش به سمت ساخت فیلمهای با هر کیفیتی برای بقا در حوزه تولید سینمای ایران است. این گرایش آنقدر شدت یافته که بخش اعظمی از درخواستهای پروانه ساخت فیلم سینمایی به فیلمهای کمدی اختصاص دارد و احتمالاً با توجه به تجربه سال جاری، شمار این درخواستها برای سال آینده فزونی مییابد.
در همین ارتباط، پوران درخشنده کارگردان سینما گفت: «تا وقتی این چرخه معیوب در اکران ادامه داشته باشد، مطمئن باشید فیلم اجتماعی خوب هم موفق نمیشود، بنابراین باید قوانینی وضع شود تا شرایط اکران فیلمها تغییر کند. اصلا من نمیدانم چرا اکران سانسی باید در سینمای ایران وجود داشته باشد؟ ما اکران سانسی نمیخواهیم. چرا از تعداد ۴ یا ۵ سرگروه به هفت سرگروه رسیدیم که باعث شود فیلمها یکی پس از دیگری و با سرعت اکران شوند و بعد پایین بیایند؟»
مهندسی اکران به شدت بر تولید تأثیرگذار بوده اما ارادهای برای تغییر این رویه مشاهده نمیشود. بدون شک، فیلم پرمخاطب کمدی را میتوان در سانسهای صبح نیز قرار دارد و به فروش خوبی دست یافت؛ اما وقت اکران درام، سانسهای شبانهای است که کمتر نصیب فیلمهای اینچنینی در سال میشود. البته آنچه سینماگران میخواهد فراتر از اختصاص سانس خوب است و آنها سالن ثابت برای اکران فیلمهایشان میخواهند. به تعبیر سادهتر، برای یک فیلمساز، ده سالن که همه سانسهایش به فیلم او اختصاص یافته باشد، بهتر از سی سالن است که سانسهای صبح تا ظهر آن به فیلمش اختصاص یابد. آیا در این زمینه تدبیری را شاهد خواهیم بود؟