مشکلات بررسی ‌FATF و رأی سپنتا نیکنام

رأی به «مصلحت» در مجمع

غلامرضا مصباحی‌مقدم
کد خبر: ۸۴۹۲۱۷
|
۱۴ آبان ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۳ 05 November 2018
|
7516 بازدید

روند برگزاری جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌دلیل جنس و سبک ورود مجمع به مسائل معمولا خبرساز نمی‌شوند و تنها نتیجه آن جلسات است که به‌صورت کلی و بدون حاشیه به رسانه‌ها درز پیدا می‌کند. این در حالی است که به‌دلیل ترکیب فکری-سیاسی اعضای مجمع و تصمیماتی که حل و فصل آن به مجمع ارجاع داده می‌شود، نشست‌های مجمع اغلب پرمباحثه‌اند.

در همین راستا با غلامرضا مصباحی‌مقدم از چهره‌های راست میانه‌روی مجمع به گفت‌وگو نشستیم و از او درباره روزهای پرخبر این جمع پرسیدیم. شرح فضای جلسه مجمع در روزی که پرونده سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد در آن حل و فصل شد، روایت دست اولی از تضارب آرا در این شورای تصمیم‌گیری است که اهمیت حضور نگاه‌های مختلف در این جمع را دوچندان جلوه می‌دهد.

مصاحبه همشهری با مصباحی‌مقدم در 3موضوع «روند کاری مجمع تشخیص مصلحت نظام و حال و هوای جلسات تصمیم‌گیری آن»، «نگاه اعضای مجمع به لوایح چهارگانه و داستان پرفراز و فرود ایران به FATF» و در نهایت «بحث گفت‌وگوی ملی و بررسی علت حرکت چراغ خاموش جمعی از اصولگرایان با اصلاح‌طلبان برای پا گرفتن این ایده» انجام شد. مشروح این گفت‌وگو درپی می‌آید.

به‌عنوان یک چهره میانه‌روی اصولگرا که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم محل توجه رسانه‌ها هستید، اینگونه تصور می‌شود که نقش رایزن یا کسی که تعادل را در نشست‌ها حفظ می‌کند برعهده دارید. می‌خواهم بپرسم نگاه مجمع به مباحث کلان یا ملی چیست و آیا مجمع در ماه‌های اخیر تفاوتی در سبک ورودش به برخی مباحث داشته است؟ در مورد مشخص بازگشت سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد گفته می‌شود که اگر این موضوع مثلا 5سال قبل بروز کرده بود مجمع به‌نحوی دیگر ورود می‌کرد.

با توجه به ترکیب مجمع که متشکل از افراد پخته و صاحب تجربه است یا به تعبیری بهتر جمعی از عقلای قوم را شامل می‌شود -البته داخل پرانتز باید به این نکته تاکید کنم که این ترکیب بر اساس سهمیه‌بندی جناح‌های سیاسی نیست- اولویت اول و مبنای اساسی نگاه‌ها تصمیم‌گیری این ترکیب بر پایه مصالح ملی است. ممکن است اعضای مجمع در فهم مصالح ملی تفاوت دیدگاه داشته باشند اما همواره چه در گذشته و چه در زمان حال مصالح ملی بنای رأی و تصمیم‌گیری‌هایشان بوده است.

در مورد مشخص شما، یعنی ماجرای سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد تصور من این است که فرقی بین دیدگاه 5سال قبل و دیدگاه امروز مجمع در تصمیم‌گیری که در مورد او کرد وجود ندارد؛ به این معنی که اگر همین مشکل 5سال پیش هم بروز می‌کرد رأی مجمع همین بود که داده شد، چراکه مجمع تشخیص همواره براساس مصلحت ملی عمل می‌کند، نه براساس مصلحت و دیدگاه‌های سیاسی، جناحی یا دیدگاه‌های تنگ و بسته! نگاه مجمع نگاه ملی است نه سیاسی.

جالب است به این نکته اشاره کنم که بعد از رأی مجمع به بازگشت نیکنام به شورای شهر یزد، آقای محمد صدر از اعضای مجمع که از نظر دیدگاه سیاسی اصلاح‌طلب هستند به من گفتند که اگر نطق شما در دفاع از قضیه عضویت آقای سپنتا نیکنام در مجمع نمی‌بود این موضوع رأی نمی‌آورد.

چه فضایی بر نشست مجمع حاکم بود؟

در روز بررسی موضوع حضور اقلیت‌های دینی در شوراهای شهر و روستا 3نفر در موافقت و 3نفر در مخالفت با موضوع صحبت کردیم. نشستی مهم و تأثیر‌گذار بود و چون استمرار حضور اقلیت‌های مذهبی در شوراهای شهر نیازمند رأی دوسوم اعضای مجمع بود، مذاکرات خیلی جدی و مستند پیگیری می‌‎شد. در بین موافقان و مخالفان، من به‌عنوان موافق حضور آقای نیکنام در شورای شهر یزد نطق داشتم که در آن به 4نکته اشاره کردم.

اولین نکته‌ای که به آن اشاره کردم این بود که خطاب به اعضای مجمع گفتم اقلیت‌های دینی مثل زرتشتیان قبل از انقلاب اسلامی در مجلس شورای ملی چه جایگاهی داشتند. به‌طوری که وقتی شهیدمدرس در مورد مجلس ملی اظهارنظر می‌کند می‌گوید در مجلس یک مرد پیدا می‌شود که آن مرد هم کسی نبود جز ارباب کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتیان. به تعبیری دیگر آیت‌الله مدرس که عالم بزرگ مسلمان و شیعه محسوب می‌شود و خودش چند دوره به‌عنوان نماینده فقهای نجف در مجلس شورای ملی حضور یافته، در همه ادوار مجلس یک نفر را به‌عنوان مرد می‌شناسد که آن هم زرتشتی بوده است.

بعد از انقلاب شما می‌بینید که نمایندگان اقلیت‌های دینی در مجلس شورای اسلامی هم حضور دارند. در همین مجلس شورای اسلامی 5 رأی از آن اقلیت‌های دینی است، این در حالی است که گاهی تصویب یا رد یک طرح و لایحه نیازمند یک رأی است و می‌بینید 5 رأی آنها کاملا تأثیر‌گذار است. جمعیت اقلیت‌های مذهبی در کشور ما بسیار کم است؛ به‌طوری که اقلیت یهودی حدود 12 هزار نفر و اقلیت زرتشتی کمی بیشتر از آنهاست و اقلیت ارامنه و آشوریان شاید 100هزار نفر باشند. در نهایت مجموع اقلیت‌های ما در شمال و جنوب و مرکز کشور عدد بزرگی نیست اما رأی هریک از آنها مثل رأی رئیس مجلس تأثیرگذار است.

همچنین به این نکته اشاره کردم که بر اساس تجربه‌ای که شخصا بعد از 3دوره حضور در مجلس شورای اسلامی داشته‌ام می‌توانم بگویم آنها با نظام جمهوری اسلامی بسیار همراهند و اوج این همراهی را در ایثار از جانشان برای خاک میهن در دفاع‌مقدس به نمایش گذاشتند؛ به‌نحوی که در همه این سال‌ها حضرت آقا به دیدار خانواده‌های شهدای اقلیت‌های مذهبی رفته‌اند و می‌روند. این بدان معناست که اقلیت‌های مذهبی کاملا در راستای اهداف جمهوری اسلامی عمل کرده‌اند و می‌کنند. همچنین در نطقم تأکید کردم شخصا شاهد بوده‌ام که در سفرهای خارجی که از جانب مجلس به خارج کشور می‌رفتیم نمایندگان اقلیت‌های مذهبی چه دفاع تمام‌قدی از همراهی جمهوری اسلامی با اقلیت‌های مذهبی می‌کنند و در مقابل تبلیغات سیاسی و منفی مخالفان نظام تمام‌قد از نظام و کشور دفاع می‌کنند.

من در سال‌های حضورم در مجلس شورای اسلامی 3بار همراه آقایان بت‌کلیا و مره‌صدق نمایندگان اقلیت‌های مذهبی ارامنه و یهودیان به آلمان سفر کرده و در نشست‌هایی که بخشی از پارلمان این کشور به‌عنوان نشست‌های سالانه «گفت‌وگوی ادیان» برگزار می‌کند شرکت کرده‌ام. در یکی از سفرها یک نیم‌روز از یک روز کاری نشست را به ما 3نفر اختصاص دادند. من در این نشست شاهد بودم توضیحاتی که این‌دو در مورد آزادی عمل مذهبی اقلیت‌های دینی به شرکت‌کنندگان می‌دادند مورد استقبال بود و چون خود آنها اقلیت دینی ایرانی بودند سخنانشان مورد پذیرش بیشتری از سوی حاضرین قرار می‌گرفت. مثلا در موردی دکتر مره‌صدق اعلام کرد که اقلیت‌های یهودی در آمریکا و آلمان هم باید مراکز مذهبی‌شان تحت حمایت دستگاه‌های امنیتی قرار بگیرد و اماکن آنها با دوربین‌های نهاد‌های امنیتی کنترل می‌شود؛ حتی این مراقبت در کودکستان‌ها و دبستان‌های یهودی هم وجود دارد.

او سپس اعلام کرد چنین مراقبت‌های امنیتی در ایران شامل حال یهودیان نمی‌شود و هیچ کنترلی در مورد اماکن یهودی از کنیسه‌ها گرفته تا مدارس و کودکستان‌ها وجود ندارد زیرا یهودی‌ستیزی در ایران وجود ندارد و یهودیان در ایران دارای آزادی عمل بسیاری هستند. او حتی اشاره کرد که یهودیان ایران در تهران بیمارستانی به نام «سپیر» دارند که هرساله از سوی مجلس شورای اسلامی مورد حمایت قرار می‌گیرد و در بودجه سالانه این کشور دارای ردیف بودجه کمکی است.

از سوی دیگر نیز آقای بت‌کلیا که خودش دبیرکل اتحادیه جهانی آشوریان جهان به‌حساب می‌آید و محل استقرار سازمانشان هم در ایران است، تأکید کرد که روند برگزاری اجلاس سالانه آشوریان جهان که در ایران برگزار می‌شود همواره مورد حمایت قرار می‌گیرد و حتی کمک مالی هم دریافت می‌کنند. این اظهارات و تأکیدات از سوی آنها سبب نگاه مثبت شرکت‌کنندگان به ایران شد و من بر این عقیده‌ام که سخنان و دفاع نمایندگان اقلیت‌های دینی ایران از روند آزادی و حمایت نظام از اقلیت‌های مذهبی بسیار باورپذیر‌تر و مستند از دفاعی بود که من می‌توانستم داشته باشم. اینها نکاتی بودند که من در دفاع از حضور موردی اقلیت‌ها در شوراهای شهر بیان کردم و تصور می‌کنم طرح مجموع این نکته‌ها در روز بررسی موضوع آقای سپنتا نیکنام در مجمع فضای مساعدی را برای بازگشت اقلیت‌ها به شوراهای شهر ایجاد کرد و بازگشت نیکنام به شورای شهر یزد با دوسوم آرا تصویب شد. کسب رأی دوسوم اعضای مجمع روندی سخت و مهم است.

واکنش مخالفان به نطقتان چه بود؟ نکوهش‌تان نکردند؟

شاید یک نفر واکنش نشان داد ولی از سوی بقیه چنین چیزی نبود.

به موضوع مصلحت اشاره کردید. برای ما توضیح می‌دهید دایره این مصلحت چیست و مرزهایش آیا قابل تغییر هستند؟ مثلا ممکن است موضوعی که حفظ آن برای اعضای مجمع ارزش محسوب می‌شد، در گذر زمان اهمیتش را از دست داده باشد و مورد بازبینی قرار بگیرد؟

مبنای ما برای مدیریت نظام جمهوری اسلامی و برای قانونگذاری طبعا ارزش‌ها و مبانی اسلامی است که این مبانی و ارزش‌های اسلامی طبعا برای ما از اهمیت بلامنازعی برخوردار است. جالب است همین ارزش‌های اسلامی هم به ما دیکته می‌کند که مصالح کل ملت را رعایت کنیم و همین ارزش‌ها به ما تأکید می‌کند که با پیروان ادیان الهی مدارا کنید و اجازه برگزاری مناسک دینی‌شان را در اختیار‌شان بگذارید.

آیا فشار افکار عمومی در تعیین مرزهای مصالح ملی نقش دارد؟ مثلا در ماجرای شورای شهر یزد افکار عمومی به‌شدت پیگیر اخبار مرتبط با آن بود و در شبکه‌های ارتباط جمعی به‌صورت گسترده به آن ورود کرده بودند. آیا این ورود یا بهتر بگوییم حساسیت افکار عمومی به یک موضوع در تصمیم‌گیری مجمع نقش‌آفرین است؟

به‌عنوان کسی که این موضع را گرفت، عرض می‌کنم که اگر فشار افکار عمومی در موضوع مشخص سپنتا نیکنام چندین و چندبرابر این بود ذره‌ای بر تصمیم من تأثیر نداشت، چون براساس مبانی دینی و اعتقادی خودم عمل کردم. بنا نیست یک رجل سیاسی در چنین تصمیم‌گیری‌هایی تحت‌تأثیر القائات قرار بگیرد. یکی از این القائات هم می‌تواند به نام فشار افکار عمومی مطرح شود. ما هیچ راه روشنی نداریم تا افکارعمومی را احراز کرده و به‌دست آوریم و بگوییم این ماحصل افکار عمومی است، چون این افکار عمومی را می‌توانند برای یک صاحب‌نظر بسازند. چون رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی در اختیار عده معدودی است با خروجی آنها نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم مردم چه می‌خواهند و در پی چه هستند. همه اینها می‌تواند مدیریت‌شده باشد. ما باید بر اساس مبانی اعتقادی و دینی خودمان موارد را بسنجیم و در مورد آنها تصمیم‌گیری داشته باشیم. من معتقدم مسیر باورها و مبانی دینی همان مسیری است که مردم در پی آن هستند. بالاخره ملت ایران انقلاب کرده و با رأی خودشان این نظام را مستقر کرده و خواستار جاری شدن ارزش‌های اسلامی برای مصالح ملی‌اش بوده‌اند و همین مسیر برای آنها مطبوع خواهد بود.

قرار است لوایح مربوط به پیوستن ایران به FATF به‌زودی برای تعیین تکلیف نهایی به مجمع ارسال شود. این موضوع یعنی تصمیم‌گیری مجمع درمورد FATF هم که به محل چالش میان جناح‌های سیاسی بدل شده چند صباحی است رسانه‌ای شده. با این اوصاف این ذهنیت ایجاد شده که مجمع باید در این‌باره میداندار شود، نگاه مجمع درباره این لوایح چگونه است؟ آیا هیاهوهایی که مخالفان به راه انداخته‌اند، در رأی مجمع می‌تواند تأثیر‌گذار باشد؟

آنچه که در این مورد به ذهن می‌رسد باز هم مصالح کشور است. ما گاهی در مقام انتخاب خوب و بد نیستیم، بلکه باید میان بد و بدتر یکی را برگزینیم. در کلام امیر مؤمنین آمده است که عاقل آن است که باید میان دو شر، آنی را انتخاب کند که شر کمتری دارد. در چنین شرایطی ما مقابل چنین وضعی هستیم. ما می‌دانیم که اینگونه لوایح برای کشور ما منافعی دارد و همزمان مشکلاتی را هم به ارمغان می‌آورد. باید ببینیم که غلبه بر منافع است یا مشکلات، که این نگاه حتما بعد از بررسی مستندات و بحث‌ها و گفت‌وگو‌ها صورت خواهد گرفت. از این جهت من نمی‌توانم پیش‌بینی کنم که مجمع چه رأیی به این لوایح خواهد داد.

نظر شخصی‌تان در این‌باره چیست؟

من در این‌باره یک نظر ابتدایی دارم که کفایت لازم را برای قطعیت ندارد. از نظر فقهی رفتار یک صاحب‌نظر فقه را مبانی فقهی شکل می‌دهد و آن مبنا این است که آنچه را که به آن علم نداری دنبال نکن. پس بر این اساس من هنوز درباره این لوایح به علم نرسیده‌ام؛ هرچند اخیرا مستنداتی به من رسیده است که من به جد مشغول بررسی آنها هستم تا در روز بررسی آن در مجمع با بینش و نگاه دقیقی در مورد آن رأی بدهم. این رأی و این نگاه من حتما براساس مستندات و به دور از احساسات، فضا‌سازی‌‌ها و جنجال‌هایی است که به راه افتاده است.

شما 12سال در مجلس شورای اسلامی حضور داشته‌اید. نمود چنین جنجال‌سازی‌‌هایی در صحن علنی مجلس از سوی موافقان یا مخالفان آن در‌ شأن یک نماینده یا مجلس شورای اسلامی است؟

متأسفانه احساسات جریان‌های سیاسی همواره در چنین بزنگاه‌هایی خودش را به نمایش می‌گذارد. همین جو‌سازی‌‌ها که الان هم شاهد چنین فضایی در قبال لوایح چهارگانه هستیم، من همه اینها را رصد می‌کنم اما تلاشم این است که به دور از این فضا‌سازی‌‌های سیاسی و احساسی به نتیجه برسم.

اصولا اینگونه مسائل ‌باید از مسیر قانونی خودش طی شود؛ بدون اینکه ما بخواهیم از ایجاد فشار و راه‌اندازی جریان‌هایی که نتیجه آن فشار است، استفاده کنیم؛ حالا چه از طریق برخی نمایندگان باشد یا رسانه‌ها یا شبکه‌های ارتباط جمعی. ایجاد فشار برای رسیدن به نتیجه مطلوب جمعی مناسب نیست و نباید این مسیر مبنای تصمیم‌گیری باشد.

اظهارات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس بسیار حکیمانه بود، ایشان فرمودند که این دست لوایحی که کشور را به کنوانسیون‌های بین‌المللی ملحق می‌کند نیازی نیست که افراد اعلام کنند ملحق می‌شوند یا نمی‌شوند، بهترین راه این است که جهات مثبتی که این کنوانسیون‌ها دارند را خودمان برداریم و تبدیل به قانون کنیم و بگوییم ما در چارچوب چنین قانونی عمل می‌کنیم یا می‌پذیرند یا نه؟

در نهایت من نیز بر این عقیده‌ام که باید قانونی را بپذیریم که برایمان روشن و شفاف است و ابهامی ندارد. مهم این است که قوانین را ما براساس مبانی و مصالح خودمان بپذیریم نه اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری چیزی را بپذیریم که نمی‌دانیم تهش چیست؟

در پاسخ به این عدم‌شفافیت، مجلس راه وسطی را برگزیده و آن اضافه کردن 8پیش‌شرط به لایحه CFT است. با این روند می‌شود ابهامات را رفع کرد؟

بله، الان مجلس پیش‌شرط‌های خودش را در CFT گنجانده است. الان هم مناقشاتی هست که این پیش‌شرط‌ها با اهداف CFT سازگاری دارد یا نه؟ چون اگر سازگاری نداشته باشد آنها نمی‌پذیرند؛ بنابراین شرایط مثل قبل خواهد شد و اثر و فایده‌ای نخواهد داشت؛ به همین دلیل باید این موضوع خیلی دقیق بررسی شود که این پیش‌شرط‌ها در راستای منافع ملی ما هستند یا نه؟ بعد باید مشخص شود که با CFT سازگاری دارند و آیا طرف مقابل آنها را می‌پذیرد یا نه؟ اگر در بررسی‌ها به این نتیجه برسیم که این پیش‌شرط‌ها کفایت لازم را دارند که مانعی پیش رو نیست و همراهی نشان می‌دهیم اما اگر کفایت نداشتند، لزومی ندارد قانونی را بپذیریم که مبهم است و شفاف نیست. البته در این بین ممکن است تشخیص داده شود که تغییراتی نیازمند است. ممکن است ورود و اصلاحاتی را ایجاد کنیم تا روند با اهداف و مصالح ما سازگار‌تر باشد.

تصویب لوایح چهارگانه و پیوستن ایران به CFT نیازمند دوسوم رأی مجمع است و قطعا روز بررسی آن مباحث و مذاکرات حساسی در مجمع در جریان خواهد بود که هم نظرات و دید کارشناسانه شما را می‌طلبد و هم اهمیت رأی شما را نشان می‌دهد.

دقیقا همینطور است. گاهی اوقات افکار مربوط به مصالح ملی به انسان هجوم می‌آورد و زمانی که انسان می‌خواهد بخوابد مانع از خواب می‌شود؛ همین هم سبب می‌شود که من شخصا به‌عنوان یک عضو مجمع که در تعیین مصالح نظام رأی تأثیر‌گذاری دارم ساعت‌های زیادی را صرف بررسی مستندات یا رایزنی با افکار گوناگون کنم و حتی برای رفع ابهام و رسیدن به موضعی روشن ساعت‌ها با طرف مشورتی مباحثه داشته باشم. همه این شرایط در کنار هم در بزنگاه‌های حساس تصمیم‌گیری بار سنگینی را روی دوشم می‌گذارد؛ چراکه ما در مجمع برای 80میلیون ایرانی تصمیم‌گیری می‌کنیم که حتما وظیفه سنگین و حساسی است.

مصداقی دارید در این‌باره برایمان شرح دهید؟

همین قضیه سپنتا نیکنام از این مقوله بود. من برای رسیدن به تصمیم قطعی در این زمینه ساعت‌های متوالی غرق در فکر و مباحثه بودم و شاید بشود گفت که تصمیم‌گیری درباره موضوع سپنتا نیکنام خواب را از چشمم گرفت.

اخیرا اتفاقات امنیتی در جنوب‌شرقی و جنوب‌غربی کشور رخ داده است که مسئولان امر از عوامل نفوذی سخن به میان آورده‌اند. مجمع به این موضوعات ورود کرده است؟

اینگونه مسائل عموما قبل از دستور و از سوی دبیر محترم شورای‌عالی امنیت ملی که خود عضو مجمع هستند یا توسط دکتر ولایتی به‌عنوان فردی که او هم به موضوعات ورود دارد به اعضای مجمع گزارش داده می‌شود. به این معنا که گزارش‌هایی برای مطلع شدن اعضای مجمع ارائه می‌شود اما اینکه ما به این مباحث ورود داشته باشیم، نه اینطور نیست.

چه فاکتوری سبب می‌شود که مجمع در مباحث امنیتی ورود پیدا کند؟

اصولا ورود مجمع در این زمینه‌ها نیازمند ارجاع است و درصورتی ما موظف به ورود می‌شویم که موردی به‌صورت وی‍ژه از سوی مقام معظم رهبری به مجمع ارجاع داده شده باشد.

شما از معدود چهره‌های اصولگرایی هستید که در بحث گفت‌وگوی ملی ورود کرده‌اید و گفت‌وگو برای وحدت حداکثری را نیاز جامعه می‌دانید. ضرورت حصول وحدت ملی را در چه می‌بینید؟

ملت ما ملتی است که در این 40ساله بعد از پیروزی انقلاب و حتی چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وحدتش را ازنظر اقوام و گروه‌های سیاسی در سطح کلان نشان داده است. با قاطعیت می‌توانم بگویم که هر وقت این وحدت ما قوی‌تر بوده بهتر توانسته‌ایم در مقابل دشمن بایستیم و خدایی ناکرده هر وقت دچار چنددستگی شده‌ایم دشمن توانسته ضربه خودش را به ما بزند؛ مصداق آن هم آغاز جنگ تحمیلی است. آغاز جنگ تحمیلی دقیقا در شرایطی رخ داد که در سطح سران 3 قوه ما اختلافات اساسی در جریان بود. ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور، اکبر هاشمی‌رفسنجانی رئیس مجلس و آیت‌الله بهشتی رئیس قوه قضاییه بودند و اختلاف میان آن 3 نفر دیده می‌شد. این اختلاف شدید به‌گونه‌ای شد که پشت تریبون‌ها به هم اهانت می‌کردند. از خاطرمان نمی‌رود 14اسفند‌ماه همان سال را که رئیس‌جمهور وقت در دانشگاه تهران سخنرانی می‌کرد و پای سخنرانی او سروصداهایی بود و جمعی دیگر معترضان را از بالا به پایین پرت می‌کردند، در کنار این تنش سیاسی، ارتش ما به هم ریخته و سپاه تازه شکل گرفته بود. در کل شرایط ناهنجاری داشتیم که سبب شد صدام از آن شرایط سوءاستفاده کند و جنگ تحمیلی را به ما تحمیل کرد.

بنابراین ما امروز نیازمند وحدت هستیم. این وحدت باید به‌عنوان انسجام و وحدت ملی دنبال شود. اختلاف‌نظر‌ها در بین 2 جریان سیاسی کشور کاملا روشن است و باید حول آن- اختلاف‌نظرها - گفت‌وگو صورت بگیرد؛ به همین دلیل باید احزاب و شخصیت‌های شناخته شده 2جریان وارد عرصه گفت‌وگو شوند و اختلافات را کمتر و کمتر کنند. موارد برای وفاق بسیار است.

چه اموری می‌توانند محل وفاق جریان‌های سیاسی کشور باشند؟

موارد بسیاری هستند؛ اصل حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، عزت و اقتدار ایران و... اینها همه محورهای اشتراک است. اختلاف در چگونگی پرداختن به این محورهاست. درواقع جریان‌های سیاسی در نسخه رسیدن به این مهم با هم اختلاف‌نظر دارند. صاحب‌نظران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی 2 جریان باید بنشینند و برای حل مشکلاتی که در امور تخصصی داریم باهم گفت‌وگو کنند و به راه‌حل مشترکی برسند.

برای رسیدن به این وفاق ساز و کاری هم دارید؟

اخیرا جمعی از اقتصاددان‌ها با رئیس‌جمهور دیدار داشتند و نظراتشان دقیقا مقابل هم بوده و کمترین اشتراک را داشته‌اند. همین هم سبب می‌شود رئیس‌جمهور در استفاده از نظرات آنها سردرگم شود و نتواند به آنها اعتماد کند. پس بهتر است این رایزنی‌ها در بین صاحب‌نظران شکل بگیرد و آنها گروه‌های بحث و گفت‌وگو را شکل دهند و به نتیجه برسند و بعد به مسئولان منتقل کنند؛ یعنی ابتدا در تعیین راه‌ها صاحب‌نظران گفت‌وگو و بعد به مسئولان منتقل کنند. اما در موضوعاتی که به مدیریت کشور مربوط نیست و سرنوشت کلان کشور را مورد توجه دارد، من پیشنهاد می‌کنم که کمیته‌های مشترکی از 2 جریان مهم سیاسی کشور تشکیل شود که در گام اول بنشینند فهرستی از اشتراکات 2 جریان را تهیه کنند و بعد به موارد اختلافی بپردازند. با این شیوه متوجه می‌شوند که چقدر اختلافات آنها جدی یا شاید سطحی است.

در بحث گفت‌وگوی ملی اصلاحات پرچمدار شده و مدام بر ضرورت آن تأکید می‌کنند اما پاسخی مناسب از طرف مقابل نگرفته‌اند چرا آنطور که باید استقبال جناح راست علنی نیست؟

من تصور می‌کنم شما به بخشی از جریان اصولگرا توجه می‌کنید نه به کل جریان اصولگرا. اما ما نباید به این نکته توجه کنیم که چه کسانی علنی و چه کسانی پنهانی موافقند. اهمیت موضوع باید حصول نتیجه باشد. من فکر می‌کنم منطقی‌تر این است که ابتدا تفاهماتی صورت بگیرد و بعد رسانه‌ای شود، وقتی هنوز اقدام مؤثری صورت نگرفته و نتیجه‌ای حاصل نشده معلوم است که نمی‌توان به‌صورت آشکار و قطعی به آن ورود کرد. من معتقدم در جریان اصولگرا زمینه بسیاری برای وحدت ملی وجود دارد.

چرا اکثر اصولگراها ترجیح می‌دهند چراغ خاموش بحث را دنبال کنند؟

همانطور که در انتخابات گذشته شاهد بودیم جریان اصلاح‌طلب می‌آید بخشی از جریان اصولگرا را برجسته می‌کند و کل جریان اصولگرا را زمین می‌زند. در این بحث هم به این شیوه عمل می‌کند. اصولگرایان مانند اصلاح‌طلبان یک طیف نیستند، چند طیف را در برمی‌گیرند. ما در جریان اصولگرا اقبال خوبی نسبت به این ایده داشته‌ایم و مذاکرات خوب و دیدار‌های خوبی انجام شده است اما تا وقتی دستاورد مشخصی نداشته باشد نمی‌شود در مورد آن اطلاع‌رسانی دقیقی کرد.

گفت‌وگو از: فرزانه آیینی 

این گفت‌وگو نخستین بار در روزنامه همشهری منتشر شده است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟