یک کارشناس بازار سرمایه گفت: ۷۰ درصد نقدینگی کشور دست یک درصد از افراد است و این افراد بیشتر به منافع شخصی توجه دارند، در نتیجه بهراحتی نمیتوان این مقدار از پول و شبه پول را به سمت بازارهای مولدی همچون بورس هدایت کرد.
به گزارش ایسنا، علی اکبر نیکو اقبال درباره تحولات اقتصاد و بازار سرمایه در ماههای اخیر، اظهار کرد: بورس آینه تمام نمای اقتصاد یک کشور است درنتیجه این بازار نوع و ساختار تصمیمهای اقتصادی و سیاسی کشور را نشان میدهد. باید بدانیم سیاستهای کلی کشور بر روی بازار سرمایه ما تاثیرگذار است. از این بابت علامتهایی که بورس تهران به سرمایهگذاران میدهد نشان از نوع سیاستهای اقتصاد دارد.
وی تاکید کرد: علائمی که بورس به مردم و سرمایهگذاران میدهد را نباید کوچک شمرد. بورس به ما کمک میکند تا وضعیت کلی اقتصاد را بهتر بشناسیم.نیکو اقبال گفت: وقتی یک درصد جمعیت ایران حدود ۷۰ درصد پول و شبه پول را در اختیار دارند، این یعنی ثروت هنگفتی در اختیار گروه کوچکی از جمعیت ایران است و این ثروت، قدرتی انحصاری به این گروه یا افراد داده است. آنها میتوانند با جابهجایی این حجم عظیم پول و شبه پول در بازارهای مختلف از جمله بازار طلا و ارز دگرگونیهای عظیمی در اقتصاد ایجاد کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به افزایش قیمت ارز و طلا و وضعیت خاص بازار سرمایه در شش ماه گذشته، گفت: شرایطی که امروز در بازار ارز، طلا و بورس میبینیم ناشی از فعالیت آن انحصارگرانی است که بیش از ۷۰ درصد از پول و شبه پول را در اختیار دارند.نیکواقبال با اشاره به افزایش قیمت ارز و تاثیر آن بر بازار سرمایه و کلیت اقتصاد گفت: وقتی قیمت ارز بالا میرود هزینه یک کشور وابسته به واردات، به مراتب افزایش مییابد و این افزایش هزینه باعث ایجاد تورم سهمگین میشود. این تورم برای دولتی که در طی ماهها و سالهای گذشته مدعی بود تورم کشور یک رقمی است فاجعه آفرین تلقی میشود.
وی با اشاره به اینکه متوسط تورم در دنیا دو الی سه درصد است، گفت: تورم در اقتصادهایی همچون ژاپن منفی است. در چنین اقتصادهایی نقدینگی به سمت بازارهای مولد میرود و آن بازارها به توسعه و شکوفایی اقتصاد کمک میکند. در این اقتصادها اگر قرار باشد بین تورم و رکود یکی را انتخاب کنند، سعی میکنند تورم را کنترل کنند و به جایش چهار یا پنج درصد یا حتی مقداری بیشتر بیکاری داشته باشند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: گروهی که ۷۰ درصد نقدینگی را دارند، میتوانند اقتصاد کشور را با مشکلات به شدت جدی مواجه کنند. در عین حال همین افراد میتوانند نقدینگی را وارد صنعت کرده و سازندگی عظیمی را بنیانگذاری کنند اما موضوعاتی همچون منافع شخصی لحظهای و فوری در این بین وجود دارد که نمیگذارد نقدینگی وارد صنعت شود زیرا ایجاد صنعت فقط چندین سال وقت میگیرد تا به مرحله بهرهبرداری برسد. اینجا نقش بسیار عظیم دولت آشکار میشود که از یکطرف، انواع و اقسام تسهیلات، کمکهای فنی، وام بدون بهره و حتی تضمین سود حداقل سالانه برای سرمایهگذاران در نظر بگیرد و از طرف دیگر با عملیات رانتی و سوداگرانه باندهای مافیایی به شدت تمام مبارزه کند. همچنین از آنجا که نرخ نهایی مصرف ثروتهای بزرگ بسیار پایین و نرخ نهایی پساندازشان بسیار بالاست، اگر این پساندازها در بازارهای مولد سرمایهگذاری شوند اقتصاد را به سمت مثبت پیش میبرند اما اگر قرار باشد همان مبالغ به سمت سفته بازی، قاچاق پیش رود اقتصاد را تخریب میکنند و بلای خانمانسوز کشور میشود.