قبل از آنکه بودجه 98 را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم ابتدا باید از دولت به خاطر تنظیم بموقع بودجه قدردانی کرد. طی سالهای گذشته بارها دیده شد که دولتها بموقع بودجه را تقدیم مجلس نکردند و درخواست یک دوازدهم میدادند تا زمان برای تنظیم بودجه داشته باشند. از اینرو کار دولت در تنظیم بموقع بودجه میتواند گواه این باشد که میخواهد بر اساس آن حرکت کند. اما بودجه 98 دارای اعداد و ارقامی است که باید به دقت از سوی نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار گیرد تا در سال آینده مردم با کمترین تورم و چالش روبهرو شوند.
آنگونه که اعداد مهم بودجه را بررسی کردیم، این لایحه به واقعیت نزدیک است و مانند گذشته فاصله محسوسی بین واقعیت و پیشبینیها وجود ندارد. خاطرم هست سالهای گذشته بودجهها به درستی پیشبینی نمیشد و همواره عملکرد دولت با بودجه فاصله داشت.
هیچ زمان شاهد تحقق بودجههای عمرانی نبودیم و بیشترین درصد اجرایی شدن آن بین 15 تا 30 درصد است. در حال حاضر نیز بودجه عمرانی با 3 هزار میلیارد تومان افزایش به 65 هزار میلیارد تومان رسیده است. این عدد میتواند به پایان یافتن بخشی از پروژههای عمرانی منجر شود ولی به شرطی که عدد آن تحقق پیدا کند. با توجه به تجربیاتی که از قبل وجود داشت و اینکه دولت نمیخواهد متمم بدهد سعی کرده لایحه بودجه 98 را عملیاتیتر تنظیم کند. بر این اساس به عنوان اولین نکته از نمایندگان مجلس میخواهیم بودجه را به نحوی تصویب کنند که نیازی به ارائه متمم از سوی دولت نباشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد بخشهای مختلف اقتصادی و حتی بخش خصوصی صدمه میبینند.
دومین نکته که از مجلس توقع داریم به آن توجه شود این است که نمایندگان بر اساس واقعیات موجود بودجه 98 را تصویب کنند. موضوع دیگری که اهمیت زیادی دارد، عملیاتی بودن بودجه است. نمایندگان مجلس با بررسی این امر میتوانند به این مهم برسند که بودجه سال آینده تا چقدر عملیاتی است. اگر بودجه عملیاتی باشد بخش خصوصی در شرایط باثبات تری میتواند ادامه حیات بدهد.
نکته دیگری که باید به آن دقت شود، این است که بودجه در قالب برنامه ششم و احکام بالادستی چون اقتصاد مقاومتی تنظیم شده باشد. نمایندگان مجلس اگر انحرافی از این موضوع دیدند باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنند.
اگر بودجه سال آینده براساس برنامه ششم توسعه و اقتصاد مقاومتی نباشد هر آن چیزی که سیاستگذاران برای آن زحمت کشیدند نادیده گرفته میشود. همانگونه که در سنوات گذشته چنین اتفاقی افتاد. دولتها در تنظیم بودجه به برنامههای بالادستی بیتوجهی کردند و نمونه بارز آن هم برنامه سوم و چهارم است. یکی از پیشبینیهای مناسب دولت در لایحه بودجه 98 قیمت نفت است.
معتقدم قیمت 54 دلار برای نفت درست است و امکان تحقق آن وجود دارد. کاهش صادرات روزانه نفت از 2 میلیون و 400 هزار بشکه سالجاری به یک تا یک و نیم میلیون بشکه در سال آینده در بودجه هم به درستی پیشبینی شده است. در این میان یکی از ابهامهایی که برای بخش خصوصی به وجود آمده قیمت 5700 تومان نرخ ارز در لایحه بودجه 98 است. تصور میکنم که دولت به صورت میانگین و با توجه به نیاز 14 میلیارد دلاری کشور به کالاهای اساسی و با توجه به اختصاص ارز 4200 تومانی به کالاها اساسی و ارز نیما در حدود 9 هزار تومان به عدد 5700 تومان رسیده است.
برای سالجاری در بودجه قیمت ارز 3500 تومان دیده شده بود و حال با افزایش این عدد دو اتفاق میافتد. یک آنکه درآمد دولت بالا میرود و میتواند با شرایط بهتری فعالیت کند. دوم اینکه با ارز 5700 تومان احتمال افزایش نرخ تورم وجود دارد. دستمزد حقوق بگیران برای سال آینده تنها قرار است 20 درصد افزایش پیدا کند و این مهم با توجه به نرخ ارز پیشبینی شده، رشد قیمتها را تقویت میکند و به تبع آن قدرت خرید مردم کاهش بیشتری پیدا میکند. برای آنکه تعادل اقتصادی حفظ شود، بایستی نرخ ارز را با دقت بیشتری تنظیم کرد.
دولت باید پاسخگو باشد که با ارز 5700 تومان احتمال کاهش قدرت خرید مردم وجود دارد. دولت بودجه 98 را نباید به گونهای تنظیم کند که قدرت خرید مردم تحت تأثیر قرار گیرد. موضوع مهم دیگری که امیدواریم در بودجه مدنظر قرار گرفته باشد، فروش داراییهای دولت است. اعدادی که از حجم دارایی دولت رسانهای شده غیرقابل تصور است. از اینرو یکی از کارهایی که سیاستگذاران باید انجام دهند، تعیین تکلیف داراییهای مازاد است.
منبع: روزنامه ایران