مافیای کنکور و کتاب های کمک درسی عقب ننشسته است اما می توان به نفع اصول یادگیری اتفاقاتی را رقم زد به شرط آنکه یادمان نرود معلمان بهترین تصمیم گیران برای انتخاب روش های یادگیری هستند.
به گزارش مهر، ماجرای تبلیغات کلاس های کنکوری و کتاب های کمک آموزشی در صدا و سیما سابقه ای طولانی دارد اما در سال های اخیر چنان این تبلیغات فضای مهمی از این رسانه را اشغال کرده است که این تفکر در ناخوداگاه مخاطبان شکل گرفته است که موفقیت فرزندانشان در هیچ پایه تحصیلی در مدرسه بدون کمک این کلاس ها و کتاب ها امکان پذیر نیست. به گفته بسیاری از والدین حتی مدارس و معلمان نیز توصیه به داشتن کتابی کمکی را دارند و تقریبا هیچ دانش آموزی -مگر دانش آموزان مناطق محروم و روستایی- نیست که در میان کتاب های رنگارنگ رسمی، نمونه ای از این کتاب ها را نداشته باشد. کتاب هایی که در سال هایی نه چندان دور تنها با عنوان حل المسائل شناخته می شد و چیزی غریب و تجملاتی برای دانش آموزان محسوب می شد.
از سوی دیگر نفوذ این کتاب ها و کلاس ها یا به قولی که دیگر معروف شده است، مافیای کنکور و کتاب های کمک آموزشی، تا جایی پیش رفت که حتی وقتی دستور حذف مشق شب از سوی وزارتخانه آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی صادر شد (بعدها این عنوان به جایگزینی تکالیف مهارت محور تغییر عنوان داد)، برخی از نامدارترین افرادی که موسسات کنکوری و کم آموزشی دارند تا قم رفتند تا مراجع از مضرات حذف مشق شب بگویند. هر چند از منظر یادگیری حذف رونویسی و تمرین به عنوان یکی از ابزارهای یادگیری نیز پذیرفتنی نیست اما گره خوردن واکنش ها نسبت به حذف مشق شب و ضرری که به نظر می رسد مافیا را متاثر می کند، بیش از پیش آموزش و پرورش و این موسسات را رو به روی هم قرار داد تا هر کدام بر مسیری که می روند تاکید بیشتری داشته باشند.
معلمان بهترین تصمیم گیران برای تمرین و مشق
در این میان اما چیزی که فراموش شد استقلال مدرسه و معلم بود. چه وقتی وزارتخانه آموزش و پرورش تکلیف به حذف مشق شب داد و چه وقتی به هر طریقی تبلیغات کتاب های کمک آموزشی و کنکور در جامعه رو به فزونی گذاشت. اینکه کتاب های درسی ما آیا به قدر کافی روشن و مهارت محور نوشته شده اند که برای طیف گسترده ای از دانش آموزان با توان یادگیری متفاوت قابل فهم باشد محل بحث بسیاری از کارشناسان و معلمان مدارس است. اینکه آیا همه کتاب های کمک آموزشی و همه تکالیف شب ضد آموزشی است، خود حرفی ضد آموزشی است. تنها کسانی که به درستی می توانند به این سوال پاسخ دهند معلمانی هستند که هر روز سر کلاس های درس خود برای یادگیری دانش آموزان وقت می گذارند. حتی در سند تحول بنیادین نیز مهارت محوری یکی از اصولی است که بر آن تاکید شده است و همچنان بحث آموزش دانش مورد توجه است.
فرزانه ابراهیم زاده معلم مقطع پایه سوم دبستان در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره گفت: من ۳۸ دانش آموز سر کلاس درس دارم. با اینکه هنوز در حال سبک سنگین کردن معدل یادگیری دانش آموزانم هستم اما به جرئت می توانم بگویم اگر بخواهم اصولی به دانش آموزانم برای یادگیری کمک کنم برای ۴ یا ۵ مدل روش یادگیری را به کار ببرم.
وی که از دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شده است، ادامه داد: مثلا من دانش آموزی دارم که اگر به او تکلیف شب ندهم فردا هر چه امروز گفته بودم را از یاد برده است. می گویند تکلیف مهارت محور به او بدهم. اما دقیقا این تکالیف مهارت محور روشن نیست. من به همه دانش آموزانم مثلا نمی توانم بگویم داستان نویسی کنند یا هر مدل دیگر از روش تمرین و یادگیری که مهارتی باشد. ضمن اینکه در اصول یادگیری تکلیف نوشتن از روی کتاب برای بسیاری از افراد یکی از مهمترین روش های یادگیری است.
این معلم بیان کرد: من هیچ وقت به دانش آموزانم نمی گویم مثلا بروید تست کار کنید یا فلان کتاب را بخرید اما برخی از آنها واقعا به کمکی بیشتر از کلاس درس برای یادگرفتن مفاهیم نیاز دارند و خلاقیت من معلم هم برای این تعداد دانش اموز که در یک سطح از توان یادگیری و یا ترجیحات یادیگری نیستند، حد و حدودی دارد. این را هم بگویم که بسیاری از والدین وقتی تکلیفی به فرزندانشان برای منطل نمی دهیم این فکر را می کنند که معلم دارد سهل انگاری می کند.
نمی توان در را به روی روش های یادگیری بست
اما رضا کاظمی از اساتید حوزه تعلیم و تربیت در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره گفت: این واقعیت که مافیای کنکور و کتاب های کمک آموزشی تیشه به ریشه آموزش می زند بر کسی پوشیده نیست. بسیاری از این کتاب هایی که بسیار هم تبلیغ می شود عملا هیچ محتوای آموزشی ندارد. با اینهمه نباید به خاطر وجود چنین مافیایی اصول یادگیری و آموزش را از یاد ببریم.
وی ادامه داد: بسیاری از افراد - نه فقط دانش آموزان- مطالب را وقتی یاد می گیرند که آن را تمرین کنند و یا حتی رونویسی کنند. در دانشگاه من دانشجویانی دارم که تا مطلبی را از روی کتاب بازنویسی نکنند آن مطلب را یاد نمی گیرند. روش های یادگیری بنا به استعداد یک فرد است. هر چند شرطی شدن هم در این میان نقش دارد. برخی از افراد هم این استعداد را دارند که یک موضوع را به صورت طبیعی به محیط پیرامون بسط می دهند و اینگونه یادگیری در آنها اتفاق می افتد.
کاظمی بیان کرد: در هر صورت یادگیری نیاز به تمرین و تکرار دارد حالا چه به صورت تمرین و مشق شب و چه به صورت تعمیم دادنش به مهارت های روزمره. این خوب است که ما از ابتدا بچه ها را با یک مدل یادگیری که رونویسی است شرطی نکنیم، اما نمی توانیم جلوی تجربه های متفاوت یادگیری مثل نوشتن، حفظ کردن، خلاصه نویسی، تحلیل کردن و... را هم بگیریم. همانطور که گفتم متاسفانه چون این موضوع با داستان مافیای کتاب های کمک آموزشی گره خورده است شاید سخت باشد علمی درباره مضرات حذف مشق شب گفت.
وی اظهار کرد: دنیا دارد به سمتی می رود که بر حفظ کردن تاکیدی ندارد و بیشتر ترجیح می دهد دانش اموزان درباره هر مطلب به تحلیل آن بپردازند اما ما برای تحول در نظام یادگیری باید زیربناهای آن را درست کرده باشیم وگرنه با برداشتن فشار از روی حفظ کردن مطالب راه به جایی نمی بریم. مثلا آیا کتاب های ما مطابق چنین الگویی نوشته شده اند؟ آیا معلم ما سر کلاس درس های عمدتا شلوغ خود می تواند این روش را پیش بگیرد؟ اصلا معلم ما برای چنین تفکری خودش آموزش دیده است؟ اگر ما زیربناها را درست کنیم به طور طبیعی دیگر چیزی به اسم تست زدن یا حفظ کردن از میان می رود. اما مشکل اینجاست که ما به صورت دستوری می خواهیم این کار را بکنیم.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: شخصا معتقد هستیم اینکه ما روش های یادگیری را از درجات پایین تر به سمت درجات بالاتر با ماندگاری عمیق تر در عرصه یادگیری تغییر دهیم امری موثر است اما همانطور که گفتم نباید اینگونه به نظر برسد که همه هدف ما مبارزه با یک مافیاست یا اینکه به طور کامل راه را بر روش های یادگیری تمرین محور ببندیم. ضمن اینکه بهتر است ریشه ای تر این موارد را اصلاح کنیم تا بتوانیم نسلی تحلیلگر بار بیاوریم.
صدا و سیما یک قدم به نفع آموزش عقب رفت
حالا خبرهایی که به گوش می رسد این است که صدا و سیما به شبکه های مختلف تلویزیونی بخشنامه کرده است که از حجم ساعات تبلیغ موسسات کنکوری و کتاب های کمک آموزشی کم کند. حتی گفته می شود قرار است این زمان به نصف کاهش پیدا کند. این یعنی اینکه صدا و سیما قرار است از سودهای میلیاردی خود که از این بخش به دست می آورد کمی دست بکشد تا کمی به نفع جریان آموزش تغییر جهت دهد.
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش نیز هفته گذشته با اشاره به طرح تکالیف مهارتمحور در راستای پرورش خلاقیت محور به برخی برداشتهای اشتباه در این مورد اشاره کرد و گفت: ما چیزی به اسم حذف تکالیف نداریم، بلکه منظور جایگزین کردن مهارتهای تکالیف محور به جای مشق شب است. ما رونویسی زیاد کردیم اما مهارت نوشتاری نداریم. در طرح تکالیف مهارتمحور قصد داشتیم به سمت مهارتهای خواندن و نوشتن حرکت کنیم، یعنی امروز افراد یک مهارت ساده مانند گرفتن اندازه یک پرده را بلد نیستند اما این مهارتها را بچهها باید از طریق دست ورزی و مهارت یاد بگیرند.
هر چند همچنان تکالیف مهارت محور برای معلمان نیز روشن و شفاف نیست اما شاید با این گذشتن آموزش و پرورش از عبارت«حذف مشق شب» و کاهش ساعات تبلیغات ضد آموزشی صدا و سیما بتوان در روزهای آینده تصویری روشن تر از آنچه برای دانش آموزان در امر یادگیری رخ می دهد به دست آورد. تصویری که بدون شک تنها معلمان می توانند آن را بازخورد بدهند. با اینهمه منظور از روزهای آینده قطعا یک یا دو ماه آینده نیست چرا که هیچ اصلی در آموزش به این سرعت نهادینه نمی شود خصوصا اگر زیرساخت ها به نفع آن نباشد.