به گزارش «تابناک»؛ ۲۹ دی ماه در تقویم کشورمان روز ملی هوای پاک نامگذاری شده است؛ نامگذاری ویژهای که هدف از آن ایجاد حساسیت در بین قشرهای مختلف جامعه اعلام شد، چون با باور بانیان این روز، راهکار اصلی کاهش آلودگی هوا، مشارکت مردمی است. راهکاری که ظاهرا یگانه راهکار مسئولان کشورمان برای پاک کردن هواست.
این را میشود از اتفاقاتی دریافت که به مناسبت این روز برنامه ریزی و اجرا میشوند. اتفاقاتی که از جمله آنها، راه اندازی پویشی با نام «سهشنبههای بدون خودرو»ست که بانی آن یکی از معاونان قبلی سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان است و افرادی از جمله شهردار تهران هم به آن پیوستهاند.
البته پیوستن پیروز حناچی به این پویش و دوچرخه سواری یا مراجعه وی به محل کار در سه شنبهها با اتوبوس و مترو با بازتاب و واکنشهای مثبت و منفی پرشماری از سوی کاربران فضای مجازی و برخی از سیاسیون مواجه شده است؛ واکنشهایی که از خلالشان نکات جالب توجهی قابل استخراج است.
به عنوان مثال، محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران اخیرا گفته، «در شهرداری به دنبال طرحهای شکست خورده هستند و دوچرخه یکی از این طرحهای شکستخورده است»؛ اظهارنظری که با واکنش تند دست اندرکاران و علاقه مندان کمپین مذکور مواجه شد، از جمله محمد درویش که تأکید دارد، استفاده از دوچرخه، نه تنها یک طرح شکستخورده نیست، بلکه میتواند به بهبود کیفیت زندگی در تهران بیفزاید، چون با روانتر کردن ترافیک، سبب کاستن از آلودگی هوا و مهار ناهنجاریهای صوتی شود.
به گفته او که بانی این پویش است، بررسیها نشان میدهد که روزانه ۲۷میلیون سفر در تهران رخ میدهد و اگر فرض کنیم، فقط نیمی از این سفرها کمتر از ۱۰ کیلومتر است، بنابراین، کاربستِ دوچرخه و اقدام تحسینبرانگیز پیروز حناچی، نه تنها میتواند مشکلات تردد و آلودگی هوا و صوتی را تعدیل کند، بلکه آشکارا به درآمدهای ملی افزوده و کشور را از صرف هزینههای گزاف هدر رفت زمان، درمان و پیشگیری از جرم معاف میکند.
در برابر این اظهارات، واکنش ناصرکرمی به عنوان یکی دیگر از فعالان محیط زیست هم جالب توجه است. او دوچرخه سواری پیروز حناچی را به اقدامی پوپولیستی تعبیر کرده و تأکید دارد، «اگر نصف این تلاشی که کنشگران محیط زیست برای گسترش دوچرخه سواری میکنند، در جهت واداشتن دولت به استفاده خودروی برقی ارزان قیمت نشان داده بودند، الان مشکل آلودگی هوای تهران تا حد زیادی حل شده بود.»
اظهارنظرهایی که البته واکنش شهردار تهران را هم به دنبال داشته است. او گفته: «علت اینکه من سهشنبههای با دوچرخه را انتخاب کردم این است که وقتی دوچرخه تبدیل به موضوع اجتماعی شود، دیگر نمیتوان زیرساخت ضروریاش را فراهم نکرد؛ وقتی تقاضای اجتماعی به وجود بیاید، دیگر نمیتوان آن را حل نکرد.»
بدین ترتیب مشخص میشود، حناچی بر این باور است که معضل ترافیک و در نتیجه آن آلودگی هوا به این دلیل حل نشده که این موضوع به خواستهای اجتماعی تبدیل نشده است. فقدانی که راهکار شهردار تهران برای رفع آن، تبدیل مردم به افراد مطالبه گر در این خصوص است و این مطالبه گری با مشارکت ایشان در پویش سه شنبههای بدون خودرو شکل خواهد گرفت.
رویکردی که دست کم یکی دو ابهام بزرگ دارد؛ از جمله اینکه انگشت اتهام در این طرح به سمت مردم گرفته شده و حتی پای فقدان مطالبهگری به ماجرا باز شده است. گویی تنها دلیل آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای کشورمان، مردمی هستند که از خودروهای خود استفاده میکنند؛ همان مردمی که میدانیم خودرو را به نرخ گزاف میخرند و برای تردد با آن در شهرهایی مانند تهران با انواع محدودیتها مانند طرح زوج و فرد و طرح ترافیک دست به گریبان هستند.
مردمی که اغلب بر خودروهای محصول خودروسازان ایرانی سوار میشوند و نقشی در آلاینده بودن یا نبودن آن ندارند، استانداردهای آلایندگی خودروهایشان را هم مسئولان تعیین میکنند و پلیس مسئول پایش آن است و در نهایت سوختی در باک آن میریزند که آن هم محصول دولت است و آلاینده بودن و نبودن آن در جای دیگری تعیین و پایش میشود.
مردمی که امثال حناچی و درویش میگویند بهتر است از خودروشان استفاده نکرده و با امثال دوچرخه یا حمل و نقل عمومی تردد کنند، اما حتی زیرساخت دوچرخه سواری برایشان فراهم نیست و استفاده از حمل و نقل عمومی هم برای بسیاری شان نشدنی است چراکه اتوبوسها و مترو گاه چندین برابر ظرفیت مسافر دارند و برایشان غیرقابل استفاده هستند.
ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانیم در طرح سه شنبههای بدون خودرو، عامل آلاینده هوا در شهرهایی مثل تهران صرفا خودروهای مردم معرفی میشود نه حتی خودروهای عمومی. عاملی که اگر دیده شود هم معضل آلودگی رفع نخواهد شد چراکه جز ترافیک، آلایندگی صنایع و فعالیتهای ساختمانی و امثال اینها هم در رقم خوردن آلودگی هوا نقش دارند و دوچرخه سواری قادر به رفعشان نیست.
اما آیا این موارد تنها اشکال ایده دوچرخه سواری برای رفع آلودگی هوا هستند؟ کمی تأمل در این خصوص کافی ست تا دریابیم که پاسخ این پرسش منفی است. به این بخش از نوشته لیلا درخشان، خبرنگار و کارشناس حوزه شهری دقت کنید:
«درباره موضوع ترویج فرهنگ دوچرخه سواری ذکر چند نکته ضروی است: اول اینکه باید در نظر گرفت که اساسا نیمی از شهروندان یعنی زنان به لحاظ عرفی حق استفاده از دوچرخه را ندارند و نمیتوانند عادی و روزمره در خیابانها تردد کنند و حتی مراکز اجاره دوچرخه شهرداری تهران هم این نکته را مدنظر قرار داده و صرفا به مردان دوچرخه اجاره میدهند ونکته بعدی اینکه از نظر ژئومورفولوژیکی، تهران شهر مناسبی برای دوچرخه سواری نیست.
به گفته کارشناسان، تهران از شمال به جنوب دارای شیب شدیدی است و حتی از شرق به غرب هم این شیبها دیده میشود چرا که عمده مساحت تهران در گذشته تپه ماهور بوده است. نکته سوم هم این است که به خاطر آلودگی شدید تهران، فعالیت ورزشی در آن مناسب نیست چراکه باعث تهدید سلامتی شهروندان میشود؛ مسألهای که هر بار آلودگی هوای تهران اوج میگیرد، در خصوص آن به شهروندان هشدار داده شده و از جمله تصمیم ها، منع فعالیت ورزشی در فضای باز عنوان میشود.»
بدین ترتیب مشخص میشود که دعوت شهردار تهران و دیگران به دوچرخه سواری برای شکل گیری مطالبهای جدی جهت سامان دادن به مشکلات منجر به آلودگی هوا، نوعی دعوت به فعالیت خطرناک ورزشی و به مخاطره انداختن سلامت شهروندان هم هست. اشکالی که شاید مهمتر از گفتن انگشت اتهام به سمت شهروندان باشد که میگوید شهروندان تنبل هستند و از حمل و نقل عمومی و دوچرخه بهره نمیبرند و این عامل موجب شده هوا آلوده باشد!
مشکلاتی که راهکار بانیان و علاقه مندان به پویش سه شنبههای بدون خودرو برای فرار از آنها انداختن بار مسئولیت همه نهادها، دستگاه ها، وزارت خانهها و سازمانها به دوش مردم است؛ مردمی که اگر قرار باشد بر اثر آلودگی هوا نمیرند و عمرشان کم نشود، میبایست در هوای آلوده و در خیابانهای پرخطر دوچرخه سواری کنند تا عمرشان کم شود و احتمالا بمیرند تا بعد مطالبه ایجاد و راهی مقابله با مرگ و میر ایشان خلق شده و به کار بسته شود!