در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هم بار دیگر صداوسیمای عریض و طویل ملیمان از یکی دو شبکه کوچک آنسوی ابی شکست خورد و نتوانست محصول مهم و قابل توجهی برای مخاطبان، خصوصا مخاطبان جوانِ انقلاب ندیده خود فراهم آورد. نه تنها در بعد ایجابی نتوانست کار کند که حتی نتوانست پاسخی سلبی هم به توپخانه شک و شبههافکنی این شبکهها بدهد تا مدیران خود را به خواب زده این سازمان با تکرار چندباره «بوی گل سوسن و یاسمن آمد» و در میان انبوه سلبریتیهای کمسواد صرفا زیبا و با برنامههای آبکی چهلمین سال پیروزی انقلاب را جشن بگیرند و در آن سو از شبکه «منوتو» ویدئوی عجیب و متحیرکننده مصاحبه هویدا با خبرنگارا فرانسوی در زندان انقلابیون پخش شود.
به گزارش «تابناک» به نقل از آزادی، این عقب افتادن صداوسیمای ما از آنها تنها و تنها به مسئله قدرت و توان برنامه سازی بر نمیگردد بلکه اینبار صحبت از یک خیانت بزرگ است که در سالهای گذشته بارها زمزمه آن شنیده شده بود ولی اینبار با جدال لفظی حسامالدین آشنا و عزتالله ضرغامی بار دیگر شعلههای آن بالا گرفته است. شبکه منوتو از زمان تاسیس تا کنون با پخش مستندهای مختلفی از ویدئوهای آرشیوی زمان شاه نشان داده که دست پری از محصولاتی دارد که جایش آرشیو صداوسیمای خودمان است. رد ماجرا را که بگیریم به سال ۱۳۹۳ میرسیم و اواخر ریاست عزتالله ضرغامی! مردی که حالا مدعی است همه این حرفها پروندهسازی است.
یک توئیت آشنایی دیگر
چند روز پیش و درست در شبهایی که شبکه منوتو با پخش سری جدید مستندهایش به چهره اول شبکههای مجازی فارسی زبانان تبدیل شده بود حسامالدین آشنا، مردی که سعی میکند خیلی مرموز به نظر برسد، با یک توئیت جنجالی در این آتش زیر خاکستر دمید. او در حساب توئیترش نوشت:
در این روزها یادیکنیم از عزتمندانی که آرشیو تلویزیون ملی ایران را با بودجهای درخور ولی حفاظتی اندک دیجیتال کردند؛ اجنه هم آرشیو آماده را چون ورق زر ربودند و فروختند؛ نه به من و نه به تو بلکه به از ما برترانی که در تونل زمان اسطوره ساختند از عوامل دردهای بیدرمان ملت ایران.
همین توئیت ساده وکدهایی که در آن بود خبر از اتفاقاتی میداد که در زمان عزتالله ضرغامی در سازمان صداوسیما رخ داده بود. ماجرای که گویا منجر به فروش مجموعه آرشیو به دشمنان نظام میشود. در این میان علاوه بر عزتالله ضرغامی رئیس وقت سازمان صداوسیما، نام حجت الاسلام حسین محمدیان، مدیرکل وقت آرشیو صدا و سیما هم در میان است. مردی که در همان زمان اخبار ضدونقیضی از بازداشتش شنیده میشد اما هیچگاه رسمی خبری از آن منتشر نشد. با این حال بار دیگر نام محمدیان در سال ۱۳۹۵ و در میانه یک جدال کلامی بین مدیر شبکه مستند و عزتالله ضرغامی بر سر زبانها افتاد.
چرا ضرغامی مانع بازداشت محمدیان شد؟
سال ۱۳۹۵ عزتالله ضرغامی که دیگر رئیس سازمان صداوسیما نبود در مراسم رونمایی از کتاب «آیندهپژوهی انقلاب اسلامی؛ بیمها و امیدها» گفتگویی با خبرنگاران انجام داد که در آن از حذف شبکههایی که او در زمان مسئولیت راه اندازی کرده، ابراز ناراحتی و درباره مشکلات فعلی سازمان که مربوط به دوره او بوده، اعلام بیخبری کرده است. او به این نکته اشاره کرده که سازمان در هر دورهای مشکلات بودجهای خاص خود را داشته و همکاری فعلی دولت با رسانه ملی نیز به خاطر اعتمادسازی در دوره او شکل گرفته است. این حرفها به مذاق امیر تاجیک مدیر شبکه مستند خوش نیامد و او در نامهای سرگشاده علاوه بر اشاره به شاهکارهای عجیب مدیریتی ضرغامی در سازمان صداوسیما از جمله فروش املاک و زمینهای مرغوب سازمان صداوسیما توسط ضرغامی کنایه آشکاری هم به ماجرای فروش آرشیو صداوسیما میزند. در بخش مهمی از این نامه میخوانیم:
علاوه بر همه اینها جنابعالی در خصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکههای معاند اظهار نظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطهگری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو تن از کارشناسان زیر مجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهر من الشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکههای معاند و در قالب برنامههای مختلف به نمایش در میاید و شما تنها به تکذیب بسنده میکنید.
فرار رو به جلوی ضرغامی
با همه این حواشی اما تاکنون عزتالله ضرغامی جواب مشخصی به این ماجرا نداده است. او که در توئیتر حسابی فعال است و سعی دارد ارتباط نزدیکی با مردم و جوانان برقرار کند در واکنش به توئیت آشنا یک فرار رو به جلو انجام داده و در حساب توئیترش نوشته:
قرار بود پروندهسازی را جمع کنید!
شفاف سازی واجا ی خودتان را قبول دارم.
اون از چرخ زندگی، اون از چرخ هسته ای
اون از تحمل منتقد، این هم از پروندهسازی.
۴چرخ را با هم پایین نیاورید!
باید هنوز رانندگی کنید!
البته که معلوم است ضرغامی از دست آشنا حسابی عصبانی است و البته باز هم هویداست که این دعوا بخشی از دعوای چند روز پیش ضرغامی و روحانی است که حالا به این زمین ها هم کشیده شده اما حداقل حاصل همین دعوای قدرت برای مردم آشکار شدن برخی رویدادهای پشتپرده حدفاصل سال ۱۳۹۳ در سازمان صداوسیما بود. اتفاقاتی که منجر به خروج آرشیو سازمان صداوسیما شد.
آیا تصاویر آرشیوی در ایران امکان انتشار مییافت؟
نکته مهم و پایانی این رویداد این است که آیا باید از خروج آرشیو صداوسیما ناراحت باشیم یا خوشحال؟ اساسا آیا این آرشیو در ایران امکان انتشار داشت یا قرار بود مثل همه آن سالهایی که در گوشهای خاک خرده بودند بمانند و بپوسند؟