رویا به رویا زندگی کردم تو خوابهای بی سرانجامت
تا هر کجا که بگی همراهتم تا هر کجا که بگی میخوامت
دنیا به غیر از خنده های تو حرفی نداره واسه گفتن
سر به هوا که میشی میفهمم چرا هواپیماها میفتن
من بغضی ام که با غمو غصه اش تو موج لبخند تو گم میشه
روزای سختی پیشه رومونه من با تو اما مرد این راهم
تو قاب دوربینم بمونم شب من عاشقه فیلمهای کوتاهم
از پشت سر چشماتو میگیرم تا گرمیه دستامو بشناسی
جز قلبی که دور از تو وایمیسته چی مونده از این مرد احساسی
من بغضی ام که با غمو غصه اش تو موجه لبخند تو گم میشه
تو پشته میز من نمیشینی من کافه ایم که پُلُم میشه
تو شاید آسون بگذری اما من ول کن این ماجرا نیستم
با اینکه موسیقی نمیدونم با لمس انگشتات پیانیستم
سر به هوا که میشی میفهمم چرا هواپیماها میفتن
رویا به رویا زندگی کردم تو خوابهای بی سرانجامت
تا هر کجا که بگی همراهتم تا هر کجا که بگی میخوامت
دنیا به غیر از خنده های تو حرفی نداره واسه ی گفتن
سر به هوا که میشی میفهمم چرا هواپیماها میفتن