چند روز پیش گزارشی با عنوان «کانکس فروشی نه! پشت بام فروشی بله!» در روزنامه ایران منتشر شد که در آن از پدیده جدیدی به نام پشت بام فروشی در کلانشهرها به خاطر گرانی مسکن و اجاره بها خبر میداد. در این گزارش به نیم طبقههای نا ایمنی اشاره شده بود که مالکان یا ذینفعان به صورت غیرقانونی و با توافق دوطرف اجاره و رهن میدادند.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، این گزارش البته با واکنش گسترده مردم در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مواجه شد و در نهایت شهردار تهران را مجبور کرد تا دستور بررسی این موضوع را صادر کند. شهردار تهران با بیان اینکه تاکنون گزارشی از «پشت بام فروشی» در پایتخت دریافت نکردهام اعلام کرد که «این موضوع را در فضای مجازی دیدم و برخورد حقوقی در این زمینه صورت نگرفته است. این موضوع را پیگیری خواهم کرد و در صورت مشاهده با آن برخورد میشود.»
حالا خبرنگار «ایران» به یکی از مناطق تهران رفته است که اتفاقاً سردمدار پشت بام فروشی در تهران محسوب میشود. ناحیه 7 منطقه 4 تهران که به نام «شمیران نو» معروف است، از پیشقراولان ترین مناطقی است که این روزها بشدت با این پدیده دست و پنجه نرم میکند. در این محله که بیش از 90 درصد ساخت وسازهای آن غیرمجاز است، مافیای خرید و فروش پشت بامها براحتی فعالیت میکنند. شبکه ذینفع، دلال و مستأجردر این محله راهاندازی شده و هر فردی که توان مالی بالایی نداشته باشد، میتواند پشت بام اجاره و رهن کند! برخلاف تصور نرخها آنچنان پایین نیست. خرید پشت بام بسته به نوع کوچه و خیابان از متری یک میلیون تا 3 میلیون تومان متغیر است و اگر هم طالب اجاره باشید باید حدوداً همین نرخها را بپردازید. کوچههای بنبست و بویژه انتهای کوچهها، کم متقاضیترین پشت بامها محسوب میشوند!
جالب اینکه پدیده پشت بام فروشی از سالهای قبل در محدوده شمیراننو رایج بوده و هست. محله خاک سفید در منطقه 4 اگرچه با ساخت وسازهای غیرمجاز گسترده تری مواجه است، اما آنطور که علیرضا محمودی، شهردار ناحیه 6 منطقه 4 به «ایران» میگوید، هنوز با این پدیده درگیر نشده است! جواب هم البته روشن است. ذینفعان تمایلی به خرید و فروش پشت بام هایشان ندارند، نه اینکه نسازند، اتفاقاً ساخت وساز روی پشت بام رایج است، اما شبکه دلالی برای اجاره و فروش راه نیفتاده است! ماجرای این ساخت وسازها به بعد از انقلاب و تصرف اراضی برمیگردد. 90 درصد این محله نیز در احاطه ساخت و سازهای غیرمجاز است. شهرداری تهران البته گام مهمی برای کنترل این ساخت و سازها در چند ماه اخیر برداشته است، اما داستان همچنان ادامه دارد. 95 درصد ساکنان این محلات مهاجرهستند و غالب آنها از استانهای خراسان به این نقطه مهاجرت کردهاند، بیشترشان بیکار و تعدادی هم کارگرند. شبیه آقای مرادی که از شمال غربی کشور به اینجا آمده است. کارگر فصلی است و در زمستان معمولاً خانهنشین است. 4 فرزند دارد و یک پشت بام را که دیوارهایش از یونولیت و چوب ساخته شده و نه آشپزخانه دارد و نه اتاق، 4 میلیون تومان رهن و ماهی هم یک میلیون و 500 هزار تومان اجاره کرده است. حمام و سرویسهای بهداشتی در حیاط به صورت مشترک استفاده میشود.
برخلاف آنچه که مصطفی قلی خسروی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران به «ایران» گفته است، بنگاههای مسکن اتفاقاً یکی از سه ضلع اجاره و فروش پشت بامها هستند. قراردادها البته غیررسمی و دستی است و تنها با توافق دوطرف نوشته میشود، اما شبیه سایر مناطق، بنگاهیها مستأجر میبرند و میآورند. دلالها هم که معمولاً املاکیها پای ثابتشان هستند، در این زمینه بازارگرمی میکنند. حتی بسیاری از ذینفعان در ازای واگذاری پشت بامشان، پولهای کلان از دلالها به جیب میزنند و آنها هم با واسطههایی که دارند، شروع به ساخت و ساز میکنند و در واقع سند اسمی پشت بام را به نام خودشان میزنند و در اینجا نقش ذینفع کنار میرود.
«دلالها و شرخرها اجازه نمیدهند شهرداری جلوی ساخت و سازهای غیرمجاز را بگیرد.» چگونه؟ «محمودی» دل پری از مافیای عجیب و غریب این منطقه دارد:«دلالها شرخر اجیر میکنند و اجازه نمیدهند ما اعمال قانون کنیم. متأسفانه احکام هم بهقدری ضعیف است که سایرین تشویق به ساخت و ساز میشوند. مثلاً در یکی از احکام آمده که با کلیدساز به نحوی که به قفل آسیب وارد نشود، در باز شود. این یعنی وارد نشویم، چون پشت درها با میلههای آهنی بزرگ مسدود میشود! یا میگویند صرفاً برای کمیسیون ماده 100 گزارش تهیه شود، خب یعنی ما فقط دید و بازدید انجام دهیم!»او ادامه میدهد: «ما با دادستان ناحیه 37 هم صحبت کردهایم، وقتی شبانه میسازند و هیچ ایمنی و مقرراتی هم رعایت نمیشود، نمیتوان با صحبت جلویشان را گرفت. احکام ماده 100 هم که به هیچ وجه قابل اجرا نیست. به جرأت میگویم حتی یک ملک هم در تهران با حکم کمیسیون ماده 100 تخریب نشده، چون ضمانت اجرایی کافی ندارد.وقتی در خانه زندگی میکنند، اجازه تخریب نداریم، شما فکر میکنید این خانهها به همین راحتی خالی از سکنه میشود؟!»
خانم فرحی که 5 سال است ذینفع یکی از همین بامهاست، میگوید به ناچار پشتبامشان را فروختهاند. در ازایش 100 میلیون تومان گرفتهاند و حالا هم اختیاری ندارند. بنگاه آشنا، مشتری بامشان بوده است. یک بام 30 متری را واگذار کرده، اما پشیمان است. چرا؟ چون امتیاز بامش را 100 میلیون تومان فروخته اما بنگاهی از روی همین یک بام، 3 بام دیگر هم فروخته، حالا دیوار خانه به خاطر سنگینی طبقات بالا ترک برداشته و هر لحظه نگران تخریب خانهاش است که به صورت کج بالا رفته و حتی راه پلههایش روی داربست ساخته شده است.
محمودی میگوید، تراکم اینجا به صورت توافقی فروش میرود، دلالها تا جاییکه بتوانند روی این بامها، میسازند، آنقدر که یکجا بالاخره کار دستشان میدهد! او البته از پدیده معلومالحال دیگری هم نام میبرد که جلوی کار شهرداری را گرفته است و آن خانمهایی هستند که پول میگیرند تا با داد و بیداد و فحش و ناسزا اجازه ندهند مأموران شهرداری کارشان را انجام دهند! یکی از این زنان حتی با او دست به یقه هم شده و اجازه نداده جلوی ساخت وساز گرفته شود! مافیا دراین محله آنقدر قدرت دارد که ذینفع به ناچار باید امتیاز بامش را واگذار کند، وگرنه مشتری اول و آخر خودش است و در نهایت هم که بدست شهرداری تخریب میشود! جالب اینکه این مافیا، شبکه مالی قدرتمندی دارد و پولهای کلانی به جیب میزند!
اگر فکر میکنید که این سازههای غیرمجاز، فاقد آب و برق و گاز هستند، اشتباه میکنید! سازمانهای خدماتی بدون استعلام از شهرداری انشعاب میفروشند، چرا؟ چون قانون ساخت وساز از دهه 40 تاکنون بازنگری نشده است.