نزدیک به هشت ماه میگذرد؛ از آخرین باری که محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت تدبیر و امید در طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاست جمهوری پاسخگوی سولات رسانهها بود. حالا با گذشت بیش از ۲۳۰ روز از آخرین نشست مطبوعاتی آقای سخنگو، دولت روحانی همچنان بیسخنگو است.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، سهشنبه ۲۶ تیر ۹۷ آخرین نشست سخنگوی دولت با حضور خبرنگاران برگزار شد و پس از آن محمدباقر نوبخت برای آنچه تمرکز بیشتر روی سازمان برنامه و بودجه خوانده شد از این سمت کنارهگیری کرد. در این مدت گمانهزنیهایی درباره گزینههای احتمالی سخنگویی دولت و انتخاب قریبالوقوع وی مطرح شده است. علی ربیعی وزیر پیشین کار، فیاض زاهد فعال سیاسی و استاد دانشگاه، محسن حاجیمیرزایی دبیر هیأت دولت و محمدجواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات از جمله گزینههای مطرح شده برای سخنگویی هستند که البته هنوز تأیید یا تکذیبی از سوی دولت در این زمینه صورت نگرفته است.
سخنگوی دولت ضرورت برای همه دولتهاست
درباره ضرورت انتخاب سخنگوی دولت، محمد هاشمیرفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید: وجود سخنگو در دولتها مرسوم بوده، این یک ضرورت برای همه دولتهاست اما اینکه چرا آقای روحانی مصلحت دیدهاند در حال حاضر دولت سخنگویی نداشته باشد خودش باید پاسخگو باشد.
هاشمی با تاکید بر اینکه نمیتوان قضاوت کرد که آیا با نبود سخنگوی دولت رابطه جامعه با دولت قطع شده است یا خیر؟ عنوان میکند: به هر حال در حال حاضر هم پس از برگزاری جلسات هفتگی هیأت دولت معمولاً وزرا به میان خبرنگاران میآیند و پاسخ سوالات آنها را میدهند و وزرا خودشان نیز در سفرهای استانی که معمولاً آخر هفتهها برگزار میکنند به شکلی میکوشند مطالبات مردم را پیگیری کنند و پاسخ سوالات آنان و رسانهها را بدهند اما همه این موارد میتواند به این معنا باشد که رابطه دولت با جامعه قطع نشده است به این معنا نیست که وجود سخنگو یک ضرورت نیست. همانطور که میدانیم وزرا چون از سوی خودشان و مسئولیت فردیشان صحبت میکنند نمیتوانند جای خالی سخنگو را پر کنند و به نظر میرسد نیاز به سخنگو با این تمهیدات رفع نشده است.
ارتباط مستقیم میان مردم و دولت از طریق سخنگوی دولت حق مردم است
علی صوفی فعال سیاسی هم درباره این موضوع اظهار میکند: مردم مطالباتی از دولت و انتظاراتی از رئیسجمهور دارند. در همین راستا آنها حق دارند تا همیشه در جریان پیشرفت کارهایی که دولت دارد انجام میدهد باشند و از نحوه تحقق مطالبات خود مطلع شوند. ارتباط مستقیم میان مردم و دولت از طریق سخنگوی دولت حق مردم است و برای دولت تکلیف ایجاد میکند.
با وجود این نظرات به نظر میرسد انتخاب سخنگو برای دولت یکی از نیازهای امروز رسانهای به حساب میآید. نکته جالب اینجاست که چند روز پیش اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در واکنش به حملات علیه دولت، در توئیتر نوشت: «همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف پنج دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتماً جواب خواهیم داد اما الان شرایط کشور به گونهای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل ما به خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم».
اینکه "هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست" را همه قبول دارند و اصلاً ماهیت و ذات مسئولیت همین را طلب میکند. اما پاسخگویی با خدمت کردن منافاتی ندارد. اینجاست که لزوم حضور یک سخنگو در دولت احساس میشود. رئیسجمهور، معاون اول و اعضای کابینه همه باید برای حل مشکلات مردم تلاش کنند و در همان راستا با انتخاب یک سخنگوی مسلط به امور هم گزارشی از فعالیتهای دولت در زمینه رفع مشکلات به مردم ارائه و هم به اتهامات ریز و درشتی که علیه دولت مطرح میشود، پاسخ داده شود.
در همین راستا محمد هاشمیرفسنجانی با تاکید بر اینکه مواضع رسمی دولت باید از زبان سخنگو با مخاطبان آن دولت در میان گذاشته شود، اظهار میکند: افراد مختلف در هیأت دولت میتوانند مواضع فردی خود را در گفتوگو با رسانهها بازگو کنند یا درباره مسئولیتهایشان به طور تخصصی پاسخگو باشند اما هیچکدام از آنها را نمیتوان موضع رسمی دولت دانست، چرا که دولت یک مجموعه کلی است و هر کدام از آن افراد بخشی از آن مجموعه محسوب میشوند و کار سخنگو این است که از طرف تمامی این مجموعه به رسانهها یا مردم پاسخگو باشد.
سخنگو باید بتواند بیلان کاری دولت را به مردم ارائه دهد تا مردم آرامش خاطر پیدا کنند
همچنین علی صوفی عنوان میکند: دولت مکلف است تا جایی که ممکن است مردم را در جریان امور قرار دهد و به مردم این اطمینان را بدهد که تمام اعضای دولت در راستای تأمین حقوق مردم در تلاش هستند. این اطمینان را سخنگو به مردم میدهد. سخنگو باید بتواند بیلان کاری دولت را به مردم ارائه دهد تا مردم آرامش خاطر پیدا کنند؛ افزایش اعتبار جایگاه سخنگویی دولت به معنای افزایش اعتماد مردم به دولت و افزایش اعتبار دولت پیش مردم است.
بر مبنای توئیت جهانگیری میتوان گفت درست است که دولت و در کل سیاستمداران باید با بالا بردن آستانه تحمل خود در مقابل انتقادات سعه صدر داشته باشند اما تحمل کردن یک موضوع است و هیچ پاسخی ندادن موضوعی دیگر. شاید بهتر باشد به جای پاسخ پنج دقیقهای، دولت با انتخاب یک سخنگو، اتفاقاً هر هفته به صورت مبسوط پاسخ انتقادات و بعضاً دشمنیها را بدهد تا در آشفتهبازار رسانهای این روزها، دست کم مردم و رسانهها به صورت شفاف در جریان امور قرار گیرند. این شفافسازی میتواند هم مانند گزارشهای هفتگی نوبخت از اقدامات دولت باشد و هم پاسخی درست به اتهاماتی که از چپ و راست و داخل و خارج نثار رئیسجمهور و اطرافیانش میشود، تا دست کم در این اوضاعی که هم دولت و هم ملت تحت فشار همهجانبه سیاسی و اقتصادی هستند روزنه امیدی برای پیشبرد اهداف وجود داشته باشد.