افشین قطبی هنوز به ایران نیامده ، شروع به انتقاد کرده است و به نظر می رسد با سه باخت پیاپی در لیگ حالا آن ماه عسل اولیه از او دور شده باشد. این اواخر هم بخث درگیری با دایی روی او تاثیر بدی گذاشت.
به گزارش تابناک ورزشی، افشین قطبی سرمربی آمریکایی - ایرانی تیم فولاد که بارها خود را یک آمریکایی معرفی کرده است، در تازه ترین مصاحبه اش از مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و طلاق و عصبانیت در جامعه ایران گفته است. خلاصه مصاحبه او را میت وانید اینجا بخوانید.
فوتبال ایران شلوغ تر شده است اما پیشرفت نداریم
اولین کسی که از او انتقاد میکنم خودم هستم. این مسئله باعث پیشرفت من شده است. کسی که دانش فوتبال را دارد، میداند در یک فصل مقاطعی هست که توپ به گل تبدیل نمیشود و مشکلاتی به وجود میآید. وقتی شما بیرون از خانه به میدان میروید هماهنگی بازی و نوع سفر خیلی اهمیت دارد. مسابقهای نبوده که ما بدون حاشیه در رقابت به آن وارد شده باشیم. این مسئله روی تمرکز مربیان و بازیکنان اثر میگذارد. اکثر تیمهای ایران روی این مسئله مشکل دارند و این موضوع روی کار ما هم تأثیر میگذارد. پیشرفت فوتبالی ما نسبت به استعدادها و پتانسیلی که در کشور داریم خیلی کمتر است. این به خاطر مشکلاتی است که هنوز نتوانستیم حل کنیم وقتی از دور به فوتبال ایران نگاه میکردم فکر میکردم خیلی از مشکلات حل شده و فوتبال حرفهایتر شده است، اما حالا که بازگشتم احساس میکنم همه چیز شلوغتر شده است.
طلاق زن و شوهرها بخاطر اوضاع اقتصادی
فکر میکنم شدیدتر شده است. اگر به یک خانواده نگاه کنید، اگر زن و شوهری مشکلات اقتصادی داشته باشند در روابط خود دچار مشکل میشوند. خیلی از طلاقها به خاطر مسائل مالی است و این مسائل اقتصادی در فوتبال هم اثر گذاشته است و همه عصبانیتر و کم تحملتر شدهاند. این مشکلی است که فوتبالیها نمیتوانند آن را حل کنند باید صبورتر باشیم و بهتر همکاری کنیم تا فوتبال را در جهت مثبتتری دنبال کنیم.
وقتی همه در جامعه عصبانی باشند در فوتبال هم همین است
وقتی رانندگی مردم را در نقاط مختلف میبینیم به این نتیجه میرسم که نظم و انضباط لازم در هیچکدام از کارهای ما وجود ندارد. همین امر در ورزش هم هست. راهحل ما برای مشکلات عصبانیت و انتقاد است به جای اینکه با صبر و دانش به دنبال راهحل باشیم با پرخاش کار را پیش میبریم. یکی از انگیزههای من برای بازگشت به ایران علاقهام به پرورش فوتبالیستها و فرهنگسازی بازیکنان تیمم بوده است.
فکر می کردم اوضاع ایران بهتر شده باشد!
فکر میکردم اوضاع بهتر شده است، وقتی ورزشگاه آزادی را میدیدم، وقتی تیم ملی را در عرصههای مختلف میدیدم و اخبار را میخواندم احساس میکردم لیگ برتر حرفهای شده است. در بازی با سایپا فقط ۲۷۰ نفر در ورزشگاه حضور داشت و من بعد از دیدن این صحنه بغض گلویم را گرفت که چرا باید در لیگ برتر ما فقط ۲۷۰ نفر حضور داشته باشند. این مسئله انسان را غمگین میکند یا اینکه چرا باید در اهواز و بازی فولاد ۶۰ تا ۶۵ درصد هواداران از رقیب ما حمایت کنند. در بازی با استقلال ۶۰ تا ۶۵ درصد ورزشگاه به رنگ آبی بود. هضم این امر برای من مشکل است چرا که تا الان تجربه آن را نداشتم. من مربی پرسپولیس بودم و هر جا میرفتم حمایت هواداران را داشتم و در دیدارهای خانگی همه هواداران برای ما بودند.
قرار بود ورزشگاه اختصاصی فولاد افتتاح شود
قرار بود در مقابل پرسپولیس ورزشگاه فولاد افتتاح شود، اما به دلیل مشکل پارکینگ و ... این اتفاق نیفتاد، منتظر هستیم تا این جزئیات بهبود پیدا کند و بازیهای ما به آنجا منتقل شود.
بعد از ۹ سال آمدم چون تخصص دارم!
من تجربه، دانش و اعتماد به نفس این کار را دارم و میتوانم تغییراتی را به وجود بیاورم که شرایط بهتر شود، همچنین احساس میکردم مردم خونگرم و فوتبالدوست خوزستان از من استقبال میکنند و میتوانم تأثیر مثبتی داشته باشم. این منطقه نیاز به امید و انرژی مثبت دارد. از همه مهمتر کار سخت را دوست دارم. مربیگری در تیم پرمهره و پرهوادار بسیار آسان است، اما هر کسی در این شرایط نمیتواند مربیگری کند. این یک چالش جذاب بود. از سوی دیگر مأموریت و تفکری در راستای خدمت وجود دارد. شما از من خیلی جوانتر هستید. وقتی جوان هستید برخی مسائل شاید آن معنی که باید داشته باشند را برای شما نداشته باشد. هر چه سنتان بالاتر میرود به برخی مسائل که قبلا برایتان در اولویت نبود بیشتر توجه میکنید و تشخیص میدهید که سادهترین مسائل مهمترین چیزها هستند. موضوعی مثل خدمت به مردم در مقابل اندوختن ثروت و ... با اهمیتتر است. ارائه خدمات به هم نوع ارزشی ماندگار دارد. شما میبینید در خانوادهها گاهی بزرگ کردن یک نوه برای پدربزرگ بسیار شیرینتر از پرورش فرزند خودش است. این پدر به سنی رسیده که تجربه زیادی به دست آورده و حالا اهمیت خیلی از مسائل را بهتر میداند. او در جوانی به فکر درآمد بوده، اما وقتی سنش بالاتر میرود انگیزهاش تغییر میکند. الان من در سنی هستم که اولویتهایم تغییر کرده است. در خوزستان وقتی شادی مردم را میبینم شاد میشوم. ما در سه بازی اخیر نتیجه نگرفتیم، اما اگر درست نگاه کنیم پیشرفت بیشتری داشتیم و در مسیر خوبی قرار داریم که میتوانیم بهتر حرکت کنیم. شک ندارم در ۹ بازی آخر به آن اهدافی که مدنظرمان بوده دست پیدا میکنیم.
خیلی از مردم از بازگشت من شاد شدند!
من به جنبه دیگر ماجرا نگاه میکنم خیلی از مردم با بازگشت من شاد شدند. من برای مردم کار میکنم و به آنها احترام میگذارم خیلی دوست دارم به پیشرفت فوتبال کمک کنم. الان ایمان مبعلی و ابراهیم میرزاپور در کنار ما هستند که در آینده مربیان خوبی میشوند. ما باید به اهداف مدنظر خودمان فکر کنیم.