سیزدهمین روز بهار را روز طبیعت میخوانیم و به رسم قدیمی به طبیعی میرویم و در اصطلاح «سیزده را به در میکنیم.» سعدی را به حق شاعر طبیعت بهاری نامیدهاند و چه نیکوست که در چنین روزی یاد او کنیم. اگر كسی نگاهی به فهرست گیاهان و جانوران و سنگها و ستارگان و باد و دریا و صحرا در كلیات سعدی بیندازد و بخواهد تنها به لحاظ آماری، یادكرد او را از برخی اجزا و عناصر طبیعت شمارش كند، مجموعه مفصل و پربرگ و باری به دست خواهد آورد و آن گونه که در دایره المعارف بزرگ اسلامی آمده، از 125 نوع درخت و گل و 110 گونه پرنده و دد و دام و 15 نوع سنگ میگذرد و به این نتیجه میرسد كه موضوع طبیعت و توجه و دلبستگی به آن، وزنه سنگینی در ترازوی اندیشه سعدی دارد.
در این میان كافی است، تنها به نام بعضی از آنها بنگریم و ببینیم با وجود تنگنایی كه شعر در كاربرد واژگان دلخواه ایجاد میكند، سعدی چگونه توانسته است این همه گل و گیاه و پرنده و چرنده را در سرودههایش بگنجاند؛ درختانی چون: آبنوس، انار، انجیر، انگور، بادام، بان، به، بید، پسته، تاك، ترنج، تمر، توت، جوْز، چنار، رَز، زیت (زیتون)، سدر، سرو، سیب، شفتالو، شمشاد، صنوبر، ضیمران، عرعر، عنّاب، فندق، كاج، گردكان، گز، نارنج، نخل و گلهایی چون: آلاله، ارغوان، بستانافروز، بنفشه، بیدمشك، جلنار (گلنار)، چنار، خرزهره، خشخاش، خیری، دوروی، زریر، زعفران، سپند، سمن، سنبل، سوری، سوسن، شقایق، صدبرگ، قُرنفُل، گل (گل سرخ)، گلنار، لادن، لاله، لبلاب (عَشَقه)، نرگس، نسترن، نسرین، نیلوفر و... .
حیوانات دیگر هنوز ماندهاند كه او در جاهای دیگر بدانها پرداخته؛ همچون: آهو، اسب، باز، بره، بط، بوتیمار، بوم، پرستو، پروانه، تذَرو، تیهو، جرهباز، جغد، حربا (آفتابپرست)، حمام (كبوتر)، حوت (ماهی)، خارپشت، خبزدو (سرگینگردان)، خر، خرچنگ، خرس، خروس، خفاش، روباه، زاغ، زرافه، زغن، زنبور، سگ، سمندر، سنجاب، سوسمار، سیمرغ، سیهگوش، شاهین، شتر، شغال، شهباز، شیر، صعوه، طاووس، طوطی، عصفور، عقاب، عقرب، عندلیب، عنقا، عنكبوت، غراب، غرم (میش كوهی)، غزال، فاخته، قمری، قاقم، كبك، كبوتر، كركس، كرم ابریشم، كرم شبتاب، كژدم، كلاغ، گاو، گربه، گرگ، گنجشك، گورخر، گوسفند، مار، ماهی، مرغابی، مگس، ملخ، مور، موریانه، موش، موش كور، میش، نهنگ، هزارپا، هزاردستان، هما، یوز.1 آسمان و اجرام فلكی و بادها و روز و شب و دریا و صحرا كه جای خود دارد.
اینها همان چیزهایی هستند كه از بس رایگان دیدهایم، معمولی شدهاند و ساده و بیارجشان انگاشتهایم، در حالی كه خداوند همان گونه كه اجزای كلام خود را «آیه» میخواند، اینها را نیز آیه و نشانه مینامد: «انّ فی السموات و الارض لآیاتٍ للمؤمنین. و فی خلقكم و ما یبُثُّ مِن دابّه آیاتٌ لقوم یوقنون...: به راستی كه در آسمانها و زمین برای مؤمنان نشانههایی است. و در آفرینش خودتان و آنچه از [انواع] جنبنده پراكنده میگرداند، برای مردمی كه یقین دارند، نشانههایی است.
و نیز در پیاپی آمدن شب و روز، و آنچه خدا از آسمان فرود آورده و با آن زمین را ـ پس از مرگش ـ زنده گردانیده است، و همچنین در گردش بادها برای مردمی كه میاندیشند، نشانههایی است. اینهاست آیات خدا كه به راستی آن را بر تو میخوانیم.» (جاثیه، 3ـ6) نگاهی به اسامی سورههای قرآن كریم، اهمیت همین موجودات را نشان میدهد: بقره (گاو)، انعام (چهارپایان)، رعد (تندر)، نحل (زنبور)، كهف (غار)، نور، نمل (مورچه)، عنكبوت، دُخان (دود)، احقاف (ریگزار)، نجم (ستاره)، قمر (ماه)، حدید (آهن)، جن، بروج (برجهای فلكی)، طارق (اختر شبگرد)، فجر (سپیدهدم)، شمس (خورشید)، لیل (شب)، ضحی (روشنایی روز)، تین (انجیر)، علق (نطفه)، زلزله، عصر، فیل و فلق (سپیدهدم).
سوگندهای قرآنی از این هم جالبتر است: آسمان و زمین، مهر و ماه، شب و روز، ابر و باد، جفت و طاق، شبهای دهگانه، كوههای مختلف، قلم و ... اینان چنان مهم شمرده شدهاند كه خداوند با همه عظمتش به آنها قسم یاد میكند، در حالی كه بشر معمولی بیخیال از كنارشان میگذرد: «و كَأین من آیه فی السموات و الارض یمُرّونَ علیها و هم عنها مُعرضون: چه بسیار نشانهها در آسمانها و زمین است كه بر آنها میگذرند، در حالی كه از آنها روی برمیگردانند!» (یوسف، 105)
در نگاه عارفان و بلكه نگرش سنتی متدینان چون همه اینها آفریده خدا هستند: «الله خالق كلِ شیء» (رعد، 16) و او كه «احسن الخالقین» است (مؤمنون، 14 و صافات، 125)، همه چیز را زیبا آفریده است: «الذی احسن كلَ شیءٍ خَلَقه» (سجده، 7) و خدای زیبا، زیبایی را دوست دارد: «انّ الله جمیل یحبّ الجمال»، پس اولاً همه هستی و موجودات، زیبا و در اوج كمال خود هستند (نظام احسن) و ثانیاً تمامشان دوست داشتنیاند. از سوی دیگر چون خداوند اول و آخر و ظاهر و باطن است: «هو الاوّلُ و الآخرُ و الظاهرُ و الباطن» (حدید،3)، آنچه در جهان هستی میبینیم، ظهور و تجلی اوست و آفریدگانش جلوههای گوناگون و اصطلاحاً اسمای مختلف او هستند؛ چنانكه در دعای كمیل میخوانیم: «و بأسمائك التی مَلأت اركانَ كلّ شیء: به حق نامهایت كه بنیاد هر چیزی را سرشار كرده» و در همه اركان هستی تجلی كرده است.2
بنابراین خداوند غایب نیست، حاضر و ظاهر است و بلكه از شدت ظهور پنهان است؛ اما آفریدگان تاب دیدار او را به گونه دیگر ندارند. به قول سعدی: «اگر تو برفكنی در میان شهر نقاب/ هزار مؤمن مخلص درافكنی به عقاب + كه را مجال نظر بر جمال میمونت/ بدین صفت كه تو دل میبری ورای حجاب؟ + درون ما ز تو یك دم نمیشود خالی/ كنون كه شهر گرفتی، روا مدار خراب». (بدایع، 368)
چون چنین است، او با «صدهزار جلوه برون میآید»3 كه از جمله برای حضرت موسی(ع) به نوعی نمایان شد: «فلمّا تجلّی ربّه للجبل جعله دكّا: چون پروردگارش به كوه جلوه كرد، آن را خُرد ساخت» (اعراف، 143) و در قرآن كریم به نوعی دیگر جلوه كرد كه امام صادق(ع) فرمود: «انّ الله تجلّی لعباده فی كلامه و لكن لا تبصرون: خداوند در كلامش برای بندگان خود جلوهگر شد، ولی نمیبینید»4 و در دلها به نوعی دیگر خود را نمود كه به فرموده امام سجاد(ع): «الحمدلله الذی تجلّی للقلوب بالعظمه»5 و در این جهان عنصری و عالم طبیعت به نوعی دیگر؛ چنان كه امام علی(ع) فرمود: «الحمدلله المُتجلّی لِخلقه بخلقه: سپاس خدایی را كه به آفرینشِ [مخلوقاتش] بر آفریدگان خود آشكار شده است.» (نهجالبلاغه، خطبه 108)
حقیقت این است كه سعدی بعد از مضمون «عشق» و «تربیت»، درباره هیچ چیزی به اندازه «زیبایی» و «طبیعت» سخن نگفته است كه اگر بخواهیم بخشی از آنها را نیز بیاوریم، حجم كلانی را باید به آن اختصاص دهیم و از آنجا كه «خدا و طبیعت پشت و روی یك سكه هستند»،28 سعدی با دلبستگی به طبیعت، گویی خداوند را به زبان بلبلان و مرغان نغمهخوان ستوده است. البته گاهی نیز كه در قبض بوده و مشاهده یار از در و دیوار میسر نمیشده، از باغ و بوستان به كنج خلوت پناه میبرده: ز آب روان و سبزه و صحرا و لالهزار/ با من مگو، كه چشم در احباب خوشتر است. (طیبات، 385)
من ره نمیبرم، مگر آنجا كه كوی اوست
من سر نمینهم، مگر آنجا كه پای یار
گفتی هوای باغ در ایام گل خوش است
ما را به در نمیرود از سر، هوای یار
بستانِ بیمشاهـده دیدن، مجـاهدهست
ور صد درخت گل بنشانی به جای یار
غزالی كه در شكلدهی اندیشه سعدی بسیار مؤثر بوده، جملهای در احیاءالعلوم دارد كه بازتاب فراوان داشته است: «لیس فی الامكان ابدع من صوره هذا العالم»؛ یعنی زیباتر از ظاهر این جهان ممكن نیست و سپس میافزاید: «و لا احسن ترتیباً و لا اكمل صنعا: نیز نیكوتر از این نظم و آفرینشی كاملتر از آنچه هست، نمیشود.» و بعد توضیح میدهد كه اگر خداوند میتوانسته و نكرده، این بخل است كه با كرم و بزرگواریاش نمیخواند و اگر نمیتوانسته، نشانه عجز است كه با قدرت الهی جور درنمیآید... (احیاءالعلوم، ج17، ص49)
ابن عربی نیز با توجه به گفته غزالی مینویسد: «خداوند جهان را در نهایت استواری آفریده، همچنان كه امام ابوحامد میگوید: زیباتر از این جهان ناشدنی است... جهان جمال خداست و خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ و هر كه از این منظر جهان را دوست داشته باشد، آن را به محبت خدا دوست داشته؛ بنابراین، جز جمال حق را دوست نداشته است...» وی پس از توضیحی در باره این دوستی، به نكته مهمی اشاره میكند كه: «الحب علی قدر التجلی، و التجلی علی قدر المعرفه...» (فتوحات، ج2، ص345 و 346)
در جای دیگر نیز میگوید: «خدا آفریدگار جهان است و آن را بر صورت خویش ساخته و تمام جهان در اوج زیبایی است و چیز زشتی در آن وجود ندارد، بلكه خداوند همه حسن و جمال را در آن گرد آورده است؛ «فلیس فی الامكان اجمل و لا ابدع و لا احسن من العالم»... و به این آیه استناد میكند كه خدا به هر موجودی، خلقتی را كه درخورش بوده، داده است: «اعطی كلّ شیءِ خلْقه» (طه، 50)... جهان آینه حق است و عارفان در آن چیزی جز صورت حق را مشاهده نمیكنند و خدای سبحان زیباست و زیبایی محبوب ذاتی اوست... (فتوحات، ج3، ص449)
ای کاش اگر در این روز گام به طبیعت میگذاریم، نخست مراقب باشیم گرفتار سیل و آثار مرتبط از آن نشویم و سپس، پیرو طریقِ «افصح المتکلمین استاد سخن شیخ اجلّ سعدی علیه الرحمه» باشیم و طبیعت را در اوج دستنخوردگی و سلامت و پاکی، به دور از آتش و زباله رها کنیم و در انتهای روز پیش روی، به گونهای ترکش کنیم که وارد آن شدیم.
در روز طبیعت گلچینی از قطعات منتشر شده در تابناک را در ادامه ویژه برنامه نوروزی تابناک میبینید و میشنوید.
شور انگیز نام آلبومی است به آهنگسازی حسین علیزاده و آواز شهرام ناظری که در سال 1367 اجرا و در سال 1368 منتشر شد. در این آلبوم که در آواز بیات ترک و دستگاه شور اجرا شده از اشعار حافظ، مولوی و نظامی گنجوی استفاده شده است. شورانگیز اثری است که به دلیل استفاده از فرمها و ابداعات تازه در موسیقی ایرانی کاری نو و متفاوت است و از ذهن پیچیده و خلاق حسین علیزاده در این کار خبر میدهد. این اثر ابتدا در تالار وحدت اجرا شد و عواید آن هم به زلزله زدگان استان گیلان اختصاص یافت و علاوه بر شهرام ناظری، صدیق تعریف هم آن را خواند اما وقتی آلبوم شور انگیز منتشر شد، تنها صدای شهرام ناظری شنیده میشود. قطعه ترکمن مشهورترین قطعه آلبوم شورانگیز است که یکی از شاهکارهای این استاد موسیقی محسوب میشود. اجرای زنده قدیمی این قطعه را در تابناک میبینید و میشنوید.
«نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم» نصرت فاتح علی خان
«نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم» یکی از اشعار منتسب به مولانا جلال الدین بلخی است. نصرت فاتح علی خان خواننده و استاد سبک قَوّالی اهل پاکستان این قطعه را به شکل فوق العادهای اجرا کرد که همایون شجریان بر اساس این اجرا، قطعه مشابهی برای فیلم سینمایی شعله ور خواند. اجرای نصرت فاتح علی خان را در تابناک میبینید و میشنوید.
شیرین شیرین ؛ شهرام ناظری و کامکارها
شیرین شیرین یکی از قطعات کردی مشهوری است که شهرام ناظری خواننده برجسته ایران بارها اجرا کرده است. یکی از قدیمیترین اجراهای این قطعه توسط شهرام ناظری با اجرای گروه کامکارها در سال 1371 ثبت شده است. این اجرای زنده را با این توضیح در تابناک میبینید و میشنوید که کیفیت تصویر و صدای این اجرا مطلوب نیست.
فرهنگ شریف نوازنده صاحب سبک سه تار در ایران بود. او تار را نزد استادان عبدالحسین شهنازی و مرتضی نیداوود، تارنوازان بزرگ اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی آموخت، اما شیوهٔ نوازندگی وی به استادانش شباهتی نداشت و مخصوص خود او بود. یکی از اجراهای این استاد فقید را با همراهی تمبک میبینید و میشنوید.
«انسان / Insan» یکی از قطعاتی است که عالم قاسم اف و گروه اسکاتلندی الکترونیک لوپر با هم اجرا کردهاند و موزیک ویدیویی متفاوت برای آن ساخته شده است. در تابناک میبینید و میشنوید.