غلامرضا نظربلند. اقتصاددان طی یادداشتی که در ویژه نامه نوروزی شرق منتشر شده درباره وضعیت ایران در سال 98 نوشت: این یادداشت بر آن است تا در طلیعه سال آتی، ضمن ارائه شرححال مختصری از وضعیت کشور در سال جاری از سه منظر «محیط ملی»، «محیط منطقهای» و «محیط بینالمللی»، چشمانداز رویدادهای سال ۹۸ را ببیند و متناسب و متناظر با آن، پیشنهادهایی را بهمنظور مدیریت مهمترین چالشی که معیشت مردم را نشانه گرفته است، ارائه کند. در سال جاری، محیط داخلی (ملی) با تحولات و رویدادهای متعدد و گوناگونی روبهرو بوده است که از مهمترین آنها عبارتاند از: پیامدهای منفی خروج آمریکا از برجام: مانند بازگشت تحریمها، کاهش شدید ارزش برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی، اوجگیری فرار سرمایه و سختشدن معیشت مردم؛ بازگشت تورم دورقمی؛ رشد روزافزون نقدینگی بدون مابازای رشد اقتصادی؛ گسترش اقتصاد رانتی و فساد سازمانیافته اداری و مالی توأم با عوارض اجتماعی، از دستگاه دیوانی گرفته تا بخشهای عمومی و خصوصی؛ تشدید اختلافهای جناحی در حوزه سیاستگذاری داخلی و تهدید وفاق ملی؛ افزایش اختلافنظر بین مراجع قانونگذاری و بسامد ارجاعات به مجمع تشخیص مصلحت؛ ناآرامیهای کارگری و تعطیلی واحدهای تولیدی و خدماتی و بیکاری شاغلان؛ اعتراضهای صنفی و رفاهی؛ تجمعات مالباختگان، چالشهای زیستمحیطی، از خشکسالی و ریزگردها گرفته تا تنشهای آبی و اعتراض بر سر حقابهها؛ آسیبهای اجتماعی؛ نهایینشدن تکلیف لوایح چهارگانه و خارجنشدن ایران از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF). در محیط منطقهای هم باید به محورهایی مانند تشدید اختلافات در روابط با ریاض بر سر موضوعات گوناگون ازجمله یمن؛ تعمیق روابط با عراق بهویژه بعد از استقرار دولت جدید در آن کشور؛ ادامه روابط سرد و بعضا عادی با دیگر همسایگان بلافصل و غیربلافصل خاکی و آبی؛ نفوذ مسکو در روابط با تهران و پیامدهای دسترسی ایران به سواحل شرقی مدیترانه اشاره کرد.
در رابطه با محیط بینالملل هم میتوان به موضوعاتی مانند تشدید تنش در روابط با آمریکا؛ روابط توأم با بیم و امید با اروپا و ادامه شرایط کموبیش عادی در رابطه با دیگر کشورها و مناطق جهان اشاره کرد. شرح وضعیت کشور در سال جاری، چشمانداز سال آینده را به روی ما میگشاید. چنانچه در سال ۹۸ تحولات خاص و فوقالعادهای در سه محیط پیشگفته رخ ندهد، وضعیت ممکن نمیتواند تفاوت معناداری با وضعیت موجود داشته باشد. چشمانداز مزبور وقتی افقی روشنتر را نوید میدهد یا به عکس تیرهتر مینماید که متغیرهای مشارکتکننده در آن سه محیط، کارتهایی را بازی کنند که شرایط میدانی را به نفع ایران یا به ضرر آن رقم بزنند. چنانچه در سال ۹۸ در محیط داخلی شاهد رفع کامل تحریمها و بازگشت صادرات نفت به زمان قبل از آن، برداشتهشدن موانع تجاری، رونق تولید و کاهش نرخ بیکاری، بهبود فضای کسبوکار، تکرقمیشدن نرخ تورم، سامانیافتن بازارهای مالی بهویژه بازار ارز و پایانگرفتن شوکها و تکانههای اقتصادی، اصلاح نظام بانکی و توقف رشد نقدینگی و حرکت نظاممند به سوی فسادزدایی و ایجاد شفافیت همهجانبه مالی و اداری و تعیینتکلیف نهایی مؤسسات اعتباری و از این قبیل باشیم، باید انتظار سالی درخشان را داشته باشیم.
اما وقوع این همه رویداد مثبت در محیط ملی، کموبیش موکول به تحقق شرایط لازم در دو محیط منطقهای و بینالمللی است که در بازه زمانی یکساله خیلی بعید است محقق شود. پس انتظار چشماندازی روشن حداقل از سالی که در طلیعه آن قرار داریم، نمیتواند بهجا باشد. ازاینرو، شاید جز دیدن چشمانداز از زاویهای که نشان از مواجهه با افقی خاکستری دارد، ما را چارهای نباشد. چنین چشماندازی برایند گمانهزنیهایی است که شماری از آنها در زیر فهرست شدهاند:
- عدم تمدید کلی یا قسمتی از معافیتهای نفتی از سوی آمریکا؛ کاهش قیمت نفت و گاز در سال ۲۰۱۹ به دلیل احتمال وقوع رکود در اقتصاد جهانی؛ راهاندازی کانال ویژه مالی (spv) ناظر بر ساماندهی صادرات ایران به اروپا و تأمین مالی واردات ایران از طریق آن و انجام عملیات پایاپای و تسویه؛ ابرتورمیشدن اقتصاد ملی، بهویژه با توجه به کاهش منابع از طرفی و افزایش مصارف ازجمله به دلیل افزایش هزینه مبادله و بهطورکلی گرانترشدن تجارت از طرف دیگر؛ کاهش بیش از پیش ارزش پول ملی؛ تکرار شوکهای اقتصادی گذشته، نمایانشدن آثار مخرب خروج دهها میلیارد دلاری سرمایه در سال گذشته و اعمال تحریمها در سال جاری، بهحرکتدرآمدن انتظارات در اشکالی مانند خروج مجدد سرمایه، کاهش بیشتر سرمایهگذاری و از این قبیل و در نتیجه، کاهش تولید ملی؛ تشدید جناحیشدن فضای داخلی با توجه به رقابتهای انتخاباتی در طلیعه انتخابات اسفند ۹۸؛ عملیاتیشدن احتمالی طرح آمریکایی «همجوارسازی تروریستهای تکفیری با مرزهای شرقی کشور» با کوچاندن آنها از عمق استراتژیکی ایران به اطراف مرزهای آن؛ ادامه حملات نظامی اسرائیل به سوریه به قصد ازبینبردن جای پای ایران در خاک آن کشور و قطع دسترسی ایران به شرق مدیترانه و نفی حضور آن در این عمق استراتژیکی؛ تنزل موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران به دلیل جابهجایی زمین بازی قدرتها و ایجاد تغییر در مسیرهای مواصلاتی استراتژیکی آنها؛ چالش امنیتی در حوزه پیرامونی و....
از میان سه سناریوی پیشگفته، وقوع سناریوی اخیر محتملتر به نظر میرسد؛ بنابراین هر نسخهای که برای کشورداری در سال آینده میخواهد پیچیده شود، ناگزیر است آن را ملاک قرار دهد. این ناگزیری وقتی پررنگتر میشود که پای چشماندازی کموبیش مهآلود در میان باشد. شرط عقل است که در اینگونه مواقع، احتیاط بیشتری به خرج دهیم. همانگونه که «مدیریت پروژه» به مدیران حکم میکند که به وضعیتی بیندیشند که آنها را چارهای جز عبور از مسیر بحرانی (critical path) نباشد، چنین حکمی به طریق اولی برای مدیریت کشور حتی در شرایطی که ظاهرا همه چیز عادی است، ساری و جاری است. علم مدیریت همچنین ما را به داشتن برنامه اقتضایی (contingency plan) فرامیخواند؛ این همان برنامه اقدامی است که روی وقوع هر رویداد غیرمترقبهای که بتواند نتایج فاجعهآمیزی به بار آورد، حتی با احتمال اندک، حساب باز میکند و در عالم سیاست از آن با نام راهحل کشویی یاد میشود. ازاینرو، هر نسخهای که میخواهد برای اداره کشور در شرایط حاضر پیچیده شود، باید این گزاره را که چارهای جز عبور از مسیر بحرانی نیست، مفروض بدارد. اقلام چنین نسخهای میتوانند از این قبیل باشد:
- بپذیریم که چشمانداز خاکستری است و کشور را باید تحت چنین شرایطی اداره کرد. با دردستداشتن راهحلهای کشویی، برای عبور از مسیر بحرانی آماده باشیم؛ مطمئن شویم مشکلات را بهدرستی شناختهایم. این اطمینان زمانی کسب میشود که بدانیم مشکلات امروز به سه دلیل اصلی است: تحریم، سوءمدیریت و فساد و جنگ قدرت برای کسب سهم بیشتری از کیک قدرت؛ در برجام بمانیم و اگر خروج دیگر کشورهای باقیمانده در آن را شاهد بودیم، خود آخرین آنها باشیم. افزون بر این، در اتخاذ هر تصمیم برجامی که ممکن است چالشی باشد، دقت بیشتری معمول داریم؛ فشار تحریمها ما را به تکرار اشتباه تاریخی ژاپنیها در حمله به پرل هاربر که در پی عاصیشدن آنها از تحریمهای آمریکا صورت گرفت، وادار نکند؛ به کانال ویژه مالی (spv) مدنظر اروپاییها روی خوش نشان دهیم و برای راهاندازی کامل آن، دست از مطالبهگری برنداریم؛ به چابکسازی و تقویت کیفی دستگاه دیپلماسی کشور همت گماریم و به موازات آن، کارگزاری سیاست خارجی بهویژه در رابطه با همسایگان را به آن برگردانیم؛ با جهان بیرون و بهویژه محیط پیرامونی، بهتر و بیشتر تعامل کنیم و به حساسیتهای موردی و موضوعی کشورها و سازمانهای بینالمللی وقع بیشتری بنهیم؛ عزم جزم کنیم و با پرکردن خلأهای قانونی و بهرهگرفتن از نرمافزارهای حقوقی و آخرین دستاوردهای علمی و فناوری از قبیل: پدیده «دولت الکترونیکی یکپارچه»، علیه فساد سازمانیافته قیام کنیم و کشور را از شر این غده سرطانی نجات دهیم؛ بر طبل وفاق ملی بکوبیم و با فاصلهگرفتن از سوگیریهای جناحی، هرگونه کنشگری تفرقهافکنانه خانمانسوز را از سپهر سیاست داخلی دور کنیم؛ اقتصاد را در همه جهات و ابعاد تابآور و با تکیه بر تمام ظرفیتها و توانمندیهای داخلی و استفاده از سرمایههای اجتماعی در داخل و خارج و پرهیز از انحصارطلبی فرصتسوزانه، بر حفظ معیشت مردم کوشا باشیم.
کلام آخر، ایران بیدی نیست که با باد ضرباتی که دارد به آن وارد میشود، بلرزد و فروریزد. ضربات تحریمها سخت و سنگین است، اما راههای پسزدن آن هم موجود است. راهکارهایی که در این یادداشت به آنها اشاره کردیم، میتوانند کشور را از شرایط حاد کنونی عبور دهند و منزلت والای ایرانیان را در خانواده جهانی تثبیت کنند.