تنشهای میان ایران و آمریکا به بالاترین سطح خود در دو دهه گذشته رسیده است؛ هرچند تهران و واشنگتن بارها بر عدم تمایل برای حرکت به سمت درگیری نظامی تأکید کرده اند، تحرکات برخی بازیگران منطقهای از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی نشان میدهد آنها تمایل چندانی برای کاهش سطح تنش بین طرفین ندارند، به طوری که این دو کشور پشت پرده بسیاری از تحرکات منطقهای علیه ایران قرار دارند.
به گزارش «تابناک»؛ در همین رابطه، شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی عنوان کرده که محور عربستان و امارات پشت پرده بی ثبات سازی خلیج فارس هستند. در این گزارش آمده است: نقش عربستان و امارات در بی ثبات کردن منطقه روز به روز در حال گسترش است و در همین راستا بود که آن ها تلاش گسترده ای برای فشار علیه قطر و محاصره اقتصادی آن انجام دادند.
در همین رابطه، ابراهیم العساف، وزیر خارجه عربستان عنوان کرد، اگر قطر در «مسیر درست» گام بردارد، احتمالا راهکاری برای حل و فصل بحران خلیج فارس پیدا خواهد شد. در واقع، اگر قطر از دستورکارهای منطقه ای عربستان و امارات تبعیت کند، بحران پایان خواهد یافت!
تداوم محاصره قطر بخشی از برنامه بزرگتر آن ها برای ایجاد هژمونی منطقه ای در دراز مدت است. با این حال، موفقیت طرح آنها بسیار دشوار است، چون در مورد موفقیت ترامپ در دوم انتخابات ریاست جمهوری تردیدهایی وجود دارد.
از طرف دیگر، در درون جبهه کشورهای چهارگانه ـ عربستان، امارات، بحرین و مصر ـ شکاف هایی پدید آمده است، به گونه ای که امارات از تداوم بحران ناامید شده و نمی تواند منازعه با همسایه ثروتمند خود را ادامه دهد.
تا به امروز، دبی ـ نه دوحه ـ بزرگترین بازنده بحران بوده است. بسیاری از شرکت های بین المللی دفاتر منطقه ای خود در دبی را به دلیل محدودیت های محرمانه به دوحه منتقل کردند و مشکلات جدی برای امارات در رابطه با انتقال کالا و خدمات به این کشور ایجاد شده است.
در سال گذشته، اولین بار پس از سال 2008، بورس اوراق بهادار دبی به شدت سقوط کرد و امسال احتمالا بهتر از آن نیست، به ویژه که تحریم های جدید آمریکا علیه ایران سبب از دست رفتن میلیاردها دلار برای امارات می شود.
در عربستان سعودی، محمد بن زاید (MBZ) که نفوذ گسترده ای بر شاهزاده محمد بن سلمان (MBS) دارد، نگرانی های زیادی در منطقه به وجود آورده است.
از سوی دیگر، بحرین که یکی از کشورهای محاصره کننده قطر به شمار می رود نیز از تداوم بحران با این کشور ناراضی است و به نظر می رسد از پایان بحران استقبال می کند؛ هرچند این کشور تابع دستورکارهای عربستان و امارات در منطقه است.
ماه گذشته، نخست وزیر بحرین به مناسبت ماه مبارک رمضان، با امیر قطر تماس گرفت. این نخستین ارتباط مستقیم در سطح بالا بین مقامات از بلوک به رهبری سعودی و شیخ تمیم از سپتامبر 2017 بود. این اقدام باعث واکنش شدید ریاض و ابوظبی گشت و موجب شد که پادشاه بحرین مداخله و بیانیه ای را برای اطمینان به متحدانش بیان کند که کشورش هنوز در «موضع مشترک» علیه قطر متعهد است.
ایران نیز در حال حاضر هدف حمله بی رحمانه دیپلماتیک از سوی محور عربستان-امارات قرار دارد که از سوی ایالات متحده حمایت و تشویق می شود.
از سوی دیگر، ترکیه در حال گسترش مشکلات سیاسی و اقتصادی خود با این محور به سر می برد. دولت ترامپ اخیرا فشار خود را نسبت به آنکارا برای خرید سیستم موشکی روسی S-400 افزایش داده و به اعمال تحریم هایی تهدید کرده که اقتصاد ترکیه را تحت تاثیر قرار داده است.
از سوی دیگر، محور عربستان سعودی-امارات در وقوع حوادث در سودان، لیبی و الجزایر نقش اصلی را ایفا کرده اند و قصد دارند مدل دیکتاتوری نظامی مصر را در این کشورها دنبال کنند.
تمام این تلاش ها با هدف ایجاد هژمونی منطقه ای سعودی-امارات و رسیدن به نتایج زیر است: کویت و عمان از بی طرفی در بحران شورای همکاری خلیج فارس فاصله بگیرند و به دامان این محور سقوط کنند، ترکیه و ایران تهدید و تضعیف شوند؛ سودان، لیبی و الجزایر شاهد تحکیم رژیم های نظامی وفادار به ریاض و ابوظبی باشند و قطر نیز تابع سیاست های آن ها شود.
موفقیت این طرح تا حد زیادی بستگی دارد به اینکه ترامپ در سال 2020 مجددا انتخاب شود و همچنان مبارزات ضد ایران، فشار بر ترکیه و حمایت از منافع سعودی و امارات در بحران های شمال آفریقا را ادامه دهد. MBZ و MBS امیدوارند که چهار سال دیگر ترامپ در کاخ سفید بماند و به آنها فرصت کافی برای تغییر شکل چشم انداز ژئوپلیتیک منطقه ای را بدهد.
اما با توجه به آخرین نظرسنجی ها در ایالات متحده، انتخاب مجدد ترامپ بسیار دور از انتظار است. خاورمیانه یک منطقه پیچیده و غیر قابل پیش بینی است. همچنین متغیرهای زیادی در منطقه وجود دارد که باعث می شود که ریاض و ابوظبی نتوانند بر منطقه نفوذ و کنترل داشته باشد.
ممکن است بن زاید و بن سلمان در تهاجم باشند، اما در واقع، آنها در حال دفاع هستند. طرح آنها کاملا نشان دهنده ناامنی های بسیاری است که دو رژیم در آن گرفتار شده اند.