مدیر تازه موزه سینما در حالی بر این صندلی تکیه زد که نه او و نه هیچ یک از مدیران پیشین این موزه متخصص در این حوزه نبودهاند و معمولاً این مدیران از میان چهرههای نزدیک به رؤسای سازمان سینمایی در ادوار مختلف انتخاب شدهاند که خوشنشینی در گنجینه تاریخ سینمای کشورمان را با کمترین دردسر و عملکردِ جدی پشت سر گذاشتهاند؛ رویکردی که ظاهراً در این دوره نیز در جریان خواهد بود و موزه سینما همچنان حیات خلوت ماند.
به گزارش «تابناک»؛ کاخ باغ فردوس واقع در شمیرانات، قصری است که به دستور دستور محمدشاه قاجار برای او در نزدیکی تجریش ساخته شد؛ اما همزمان با بیماری و مرگ او قصر نیمهتمام ماند. همزمان با ساخت قصر محمدیه، درباریان نزدیک به او نیز در همان حوالی اقدام به احداث باغ یا عمارت ییلاقی کردند و از جمله آنها، حسینعلیخان معیرالممالک باغی احداث کرد که به باغ فردوس مشهور شد. این بنا در همان زمان به مرور تکمیل شد و بعدها رویدادهای تاریخی بر آن اثر گذاشت.
در سال 1350 ساختمان موجود در باغ به مرکز فرهنگی و هنری و نمایشگاهی تبدیل شد و پس از انقلاب نیز در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت. در سال 1373 که احساس شد سینمای ایران نیاز به یک گردآوری تاریخی دارد، ابتدا ساختمان قدیمی موزه در لاله زار در سال 1377 راه اندازی شد؛ اما بعدها مشخص شد این اقدام اشتباه بوده و موزه لزوماً نباید در جایی باشد که روزگاری محل تمرکز سالنهای سینما بوده است. بدین ترتیب کاخ معیرالممالک برای موزه سینما در نظر گرفته و در سال 1381 ساختمان تازه موزه توسط رئیس جمهور وقت بازگشایی شد.
سنگ بنای مدیریت موزه سینما از همان ابتدا اشتباه گذاشته شد؛ در حالی که باید یک متخصص موزه که مطالعه وسیعی در سینما نیز داشته باشد، برای مدیریت این مجموعه تخصصی انتخاب شود و علاوه بر گردآوری آثار تاریخی، اقدام به پژوهشهای تاریخی واقعی و تخصصی با استفاده از متخصصین حوزه تاریخ نماید، کار به استاد عزت الله انتظامی به عنوان نخستین رئیس موزه سینما سپرده شد. با وجود آنکه انتظامی یک سینماگر برجسته بود که نامش در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد بود، تخصصی در حوزه تاریخ نداشت و برای این منصب انتخاب اشتباهی بود.
از سنگ بنای غلطی که برخی مدیران گذاشتند، توسط مدیران بعدی سوءاستفاده شد و حتی سینماگران شناخته نیز به عنوان مدیر موزه سینما منصوب نشدند، بلکه چهرههای نزدیک به رؤسای سازمان سینما یا به تعبیری «نورچشمیها» پست مدیریت موزه سینما را در اختیار گرفتند. مهدی سلیمی از مدیران صداوسیما، محمدحسن پزشک مدیرعامل پیشین فارابی، محمد حیدری از مدیران مطرح در حوزه تئاتر، علیرضا قاسمخان تهیه کننده سینما و لادن طاهری مدیر فیلمخانه موزه سینما پنج مدیر و سرپرست اخیر موزه سینما بودند که هیچ یک از آنها نه تحصیلات تخصصی در موزهداری دارند و نه سوابق تخصصی در حوزه موزهداری.
تنها لادن طاهری در حد ترجمه چند کتاب نظیر «راهنمای نگهداری و مرمت فیلم» و «نگهداری و ترمیم رنگ و صدا در فیلم»، مطالعات و خروجی مرتبطی داشت که صرفاً برای دورهای به عنوان سرپرست به کار گرفته شد و حسین انتظامی برای آنکه مسیر اسلافش را قطع نکرده باشد، یک مدیر صددرصد غیرمرتبط با حوزه موزه داری را منصوب کرد که برخلاف پیشینیان حتی چهره سینمایی نیز نبود و از این زاویه نیز قابل دفاع نیست!
سوابق مهران عباسی انارکی، مدیر عامل جدید موزه سینمارا هرچه زیر و رو میکنیم، بیشتر به این نتیجه میرسیم که تقریباً هرجا حسین انتظامی رفته، او نیز حکم گرفته و حالا یکی از کمدردسرترین حوزهها به این شخص رسیده است.
انارکی متولد ۱۳۵۰، دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت شهری است. مشاور اجرایی معاون وزیر در امور مطبوعاتی، مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره مؤسسه نشر آوران، مدیر راه اندازی و اجرایی مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صداوسیما، معاون اجرایی شبکه جهان بین صدا و سیما، مدیر طرح بانک اطلاعاتی هنرمندان و عوامل تولید سازمان صدا وسیما، مدیر خانه خبرنگاران آزاد روزنامه جام جم، عضو هیأت مدیره مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، معاون مرکز روابط عمومی و بین الملل شهرداری تهران، مدیرعامل و عضو هیأت مدیره شرکت پیام رسا شهرداری تهران، عضو هیأت مدیره شرکت چاپ و توسعه روزنامه همشهری و نماینده شهرداری تهران به عنوان حامی برگزاری جشنواره فیلم از جمله سوابق اجرایی و مدیریتی عباسی انارکی محسوب میشود.
اینکه قرار باشد رویههای اشتباه مدیران پیشین سازمان سینمایی در این دوره نیز تکرار شود، دفاع از عملکرد حسین انتظامی را به مرور برای دوستان حسین انتظامی نیز دشوار خواهد نمود. آیا این رویه تداوم خواهد یافت و انتظامی همان مسیری را در پیش خواهد گرفت که مدیران پیشین در پیاش رفتند و برایشان هزینهساز شد؟ زمان به این پرسش پاسخ میدهد.