دختر پولدار وقتی دید دلباخته پیک موتوری شده، نقشه پردردسری کشید تا نمایش پولدار بودن پسر جوان را برای خانوادهاش اجرا کند.
به گزارش جام جم، چندی قبل پسر جوانی با حضور در اداره پلیس از ماجرای به سرقت رفتن خودروی لوکس اش در یک مهمانی شبانه خبر داد.
پسر جوان که هنوز باور نداشت خودرویش به سرقت رفته است، گفت: به یک مهمانی شبانه دعوت شده بودم، همراه نامزدم به آن جا رفتیم و در این مهمانی چند تن از دوستان قدیمیام نیز حضور داشتند که با هم سرگرم صحبت بودیم، مهمانی تا نیمههای شب ادامه داشت و خیلی خوشحال بودم که در این مهمانی هستم.
وی افزود: در مهمانی چند دختر و پسر جوان دیگر نیز حضور داشتند که شناختی از آنها نداشتم، ساعت ۱۲ شب بود که مهمانها یکی پس از دیگری از خانه خارج شدند و من، چون با صاحبخانه دوست بودم تا صبح روز بعد در آن جا ماندم تا این که ساعت ۱۱ صبح از خانه خارج شدم تا سوار بر خودروی گران قیمتم به خانه بروم، اما خبری از خودرویم نبود.
امین ادامه داد: شوکه شده بودم هر چه در کیف دستیام دنبال سوئیچ خودرو گشتم اثری از آن نبود، همان جا بود که متوجه شدم سرقت از سوی یکی از مهمانها بوده است.
تجسسهای پلیسی
به این ترتیب تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند و در گام نخست فهرستی از کسانی که در این مهمانی حضور داشتند پیش روی پلیس قرار گرفت.
ماموران ابتدا در میان اسامی به سراغ پسران غریبه که در آن مهمانی شبانه حضور داشتند رفتند و همگی آنها تحت تحقیق قرار گرفتند و مشخص شد که همه آنها شب سرقت با خودروهای خودشان به مهمانی آمده اند و از ماجرای سرقت بی اطلاع هستند.
در گام بعدی تیم پلیس دختران حاضر در مهمانی را مورد تحقیق قرار داد، اما هیچ سرنخی به دست نیامد و این در حالی بود که همه افراد حاضر در مهمانی از جوانهای پولدار بوده و همه با خودروهای لوکس خود به آن جا رفته بودند.
یک پرونده معمایی پیش روی ماموران قرار داشت تا این که خودروی سرقتی پس از یک ماه در کنار خیابان به صورت رها شده پیدا شد.
سرقتهای مشابه
ردیابیهای پلیسی ادامه داشت و ماموران از سرقت چند خودروی لوکس دیگر مطلع شدند و با توجه به مرموز بودن این پرونده، تحقیقات به صورت علمی آغاز شد.
ماموران در این شاخه از کاوشگریها پی بردند که خودروهای سرقتی پس از مدتی در کنار خیابان رها میشوند و هیچ سرقتی از داخل خودروها نمیشود و تنها در تعدادی از خودروها آثار تصادف وجود دارد.
ردپای یک دختر
ماموران تحقیقات را آغاز کردند و متوجه شدند که در همه این سرقتها یک دختر جوان در همه مهمانیها حضور داشته است و فرضیه سرقت از سوی این دختر شیک پوش پیش روی ماموران قرار گرفت.
الناز که در یک خانه اعیانی زندگی میکرد وقتی سوار بر خودروی لوکس اش از خانه خارج شد از سوی ماموران دستگیر شد. او در ابتدا خود را بی گناه میدانست، اما وقتی در گوشی تلفن همراهش تصاویر او همراه با چند خودروی سرقتی مشاهده شد به ناچار لب به سخن باز کرد.
اعترافات عجیب
الناز ۲۵ ساله در اعترافاتش ادعا کرد که هیچ نیازی به پول ندارم و خانوادهام از نظر مالی مرا تامین میکنند و تنها به دنبال هیجان بودم که تصمیم گرفتم خودروها را سرقت کنم.
وی افزود: ابتدا برای این که بتوانم به راحتی خودروها را سرقت کنم با نزدیک شدن به صاحبان خودروها و فریبکاری در یک لحظه سوئیچ خودروهایشان را سرقت میکردم و قبل از این که همه مهمانها خارج شوند از خانه بیرون میآمدم و سوئیچ را به پسر جوانی که از دوستان قدیمی ام است میدادم و سپس خودم به داخل خانه باز میگشتم بعد از سرقت مدتی با خودروهای سرقتی در خیابانها دور میزدیم و آن را در کنار خیابان رها میکردیم.
همین کافی بود تا ماموران امیرحسین را که یک پیک موتوری بود دستگیر کنند. این جوان ابتدا خود را بی گناه دانست، اما وقتی دید دختر مورد علاقهاش راز این سرقتها را فاش کرده است به ناچار اعتراف کرد.
گفتگو با دختر هیجانی
الناز ادعا میکند به خاطر هیجان دست به دزدی زده است، اما در بازجوییها مشخص شد برای اینکه پسر مورد علاقهاش بتواند رضایت خانواده اش را جلب کند دست به سرقت زده تا پدر و مادرش با دیدن پسر جوان با خودروهای لوکس به خواستگاری اش جواب مثبت بدهند.
سابقه داری؟
نه، تا حالا دزدی و خلاف نکرده ام.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
دزدی.
چرا؟
به خاطر هیجان دست به دزدی زدم و هیچ نیازی به پول ندارم.
شنیدم خانواده ثروتمندی داری؟
بله، خودروی خودم گرانتر از همه خودروهاست پدرم وضع مالی خوبی دارد.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، چون خودروها را در کنار خیابان رها میکردیم.
با چند خودرو تصادف کردید؟
امیرحسین پشت فرمان بود و وقتی میخواست در جایی پارک کند، چون هنوز اندازه خودروها دستش نیامده بود با دیوار یا خودروهای دیگر تصادف سطحی میکرد.
امیرحسین را ازکجا میشناسی؟
در یک مهمانی شبانه با هم آشنا شدیم، ابتدا فکر میکردم بچه پولدار باشد، اما بعد از مدتی فهمیدم در یک پیک موتوری کار میکند، ولی چون پسر خوب و با معرفتی است به دوستی ام با او ادامه دادم و حتی شاید باور نکنید هیچ وقت نگاه به پول و ثروت پدرم نکرده است تا این که پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتیم.
خانواده ات با این ازدواج مشکل نداشتند؟
پدرم زیاد مشکل ندارد، اما مادرم مخالف بود و میگفت باید خانواده اش در سطح خودمان باشند به همین دلیل تصمیم گرفتم برای این که مادرم راضی به این ازدواج شود راهی پیدا کنم.
و این راه حتما دزدی بود؟
امیرحسین بارها با پیشنهاد من مخالفت کرد، ولی وقتی اصرار کردم پذیرفت و قرار شد برای هیجان این کار را انجام بدهیم، ولی بعد از دومین سرقت تصمیم گرفتیم هفتهای یک بار امیر حسین با خودروهای لوکس سرقتی به جلوی در خانه مان بیاید و مادرم او را سوار بر خودروهای لوکس ببیند تا شاید نظرش تغییر کند.
بعد از ازدواج مشکلی پیش نمیآمد؟
با پدرم صحبت کردم، ولی نگفتم خودروها سرقتی است گفتم این خودروها از دوستان امیرحسین است و قرار شد بعد از ازدواج مدتی این راز را از مادرم پنهان کنیم تا به کمک پدرم شرایط برای ما بهتر شود و این داستان سرایی را برای مادرم فاش کنیم.
پدرت مخالفت نکرد؟
مخالف بود، ولی اصرارهای من او را راضی کرد.
خانواده ات راضی به ازدواج شدند؟
مادرم از سوی پدرم متوجه این نقشه شده بود و با من قهر کرد و تصمیم داشتم با امیرحسین فرار کنم، اما او مانع تصمیم من شد و سعی داشت خودش را از زندگی من جدا کند تا این که دستگیر شدیم.
امیر حسین در مهمانیهای شبانه حضور نداشت؟
امیرحسین را همه دوستانم میشناسند و در بیشتر مهمانیها حضور داشت حتی برای این که کسی به ما شک نکند امیرحسین بعد از سرقت سوئیچ خودروها به بهانه صحبت کردن با تلفن همراه از خانه خارج میشد و دست به سرقت خودرو میزد و خودروی سرقتی را یک کوچه پایینتر پارک میکرد و دوباره به مهمانی باز میگشت.
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس قرار گرفتند.