تنهایی هرکس به اندازه حرفای نگفتشه
رفتن بی هدف بهتر از ایستادن در آرامشه
رفتن یعنی فرار از تکرار از روزمرگی
از جایی که به خودت حتی نتونی راست بگی
من یاد گرفتم درای بسته رو با صبر باز کنم
اونجا که به بن بست رسیدم دوباره آغاز کنم
زندگی یعنی یه جاده با یک جفت کفش آهنی
تا به مقصد نرسیده دوباره عزم سفر کنی
رفتن یعنی فرار از تکرار از روزمرگی
از جایی که به خودت حتی نتونی راست بگی
من یاد گرفتم درای بسته رو با صبر باز کنم
اونجا که به بن بست رسیدم دوباره آغاز کنم
من یاد گرفتم درای بسته رو با صبر باز کنم
اونجا که به بن بست رسیدم دوباره آغاز کنم
زندگی یعنی یه جاده با یک جفت کفش آهنی
تا به مقصد نرسیده دوباره عزم سفر کنی
رفتن یعنی فرار از تکرار از روزمرگی
از جایی که به خودت حتی نتونی راست بگی
من یاد گرفتم درای بسته رو با صبر باز کنم
اونجا که به بن بست رسیدم دوباره آغاز کنم