من که فرزند این سرزمینم، در پی توشهای، خوشه چینم
شادم از پیشه خوشه چینی، رمز شادی بخوان از جبینم
من که فرزند این سرزمینم، در پی توشه ای، خوشه چینم
شادم از پیشه ی خوشه چینی، رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا پس از لحظه ای چند آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف گهی همچو بلبل نغمه خواندن، گه از این سو به آن سو پریدن
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
برپا بود جشن انگور، ای افسون گر نغمه پرداز
برپا بود جشن انگور، ای افسون گر نغمه پرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
«خوشه چین» قطعه مشهوری از ساختههای روح الله خالقی بر روی شعری از کریم فکور است که نخستین بار غلامحسین بنان آن را خواند. سالار عقیلی این قطعه را اجرا کرده که در تابناک میبینید و میشنوید.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.