جمع بندی بر سر رایزنیها برای حذف گروههای سینمایی در حالی به پایان سال موکول شده که به نظر میرسد در صورت وقوع چنین اتفاقی، دیگر جایی برای فیلمهای مهم و هنری که ارزش تجاری فوقالعادهای برای صاحبان سالنهای سینما ندارند، باقی نماند و عرصه به شدت برای سینماگران جدی ایران تنگ شود؛ تبعاتی که سازمان سینمایی باید مانع از بروز آنها و در نهایت تنزل سطح فیلمسازی و تقویت فضای رانتی در سینمای ایران شود.
به گزارش «تابناک»؛ محدودیت تعداد سالنهای سینما نسبت به حجم بالای تولیدات سینمایی، مسئولان سینمایی کشور را در چند دهه اخیر واداشت تا اکران را در چارچوبهایی برای هر فیلم سینمایی محدود کنند تا عدالت در اکران برقرار شود. بر همین اساس سالنهای سینما در پایتخت که قلب اقتصاد سینما در آن میتپد، به چندین گروه با یک سالن سینمای سرگروه تقسیم شد که هر فیلم در سالنهای سینما یک گروه با محوریت سینمای سرگروه اکران میشود.
با این ملاحظات، فیلمهای سینمایی در سالنهای سینمای سرگروه حداکثر هشت هفته اکران میشوند و به طور طبیعی شمار سالنهای سینمایی که میزبان آنها هستند، از صد و پنجاه سالن فراتر نمیرود. این وضعیت نیز البته با نقدهایی همراه است، چون به باور فیلمسازان، امکان برخورداری از بیش از صد سالن سینما برای اکران یک فیلم سینمایی، ظلم به دیگر فیلمهای سینمایی است که ممکن است ارزش هنری فوق العادهای داشته باشند اما از نظر صاحبان سالنهای سینمایی فاقد ارزش تجاری کافی باشند و به واسطه جذابیت تجاری پایینتر، از سهم حداقلی در اکران برخوردار شوند.
به عنوان نمونه در شرایطی که شماری از فیلمهای سینمایی بیش از 130 سالن سینما دارند، برخی فیلمهای سینمایی کمتر از 50 سالن سینما دارند که قاعدتاً در میزان فروش آنها تأثیرگذار است. در شهرستانها که اساساً این سازوکار وجود ندارد، برخی مجموعههای سینمایی با یک سالن سینما، عملاً یک گزینه را بیشتر در اختیار تماشاگران قرار نمیدهند و از این منظر تماشاگران شهرستانی به خصوص در خارج از مراکز استانها، به جز فیلم منتخب صاحب سالن سینما، گزینه دیگری برای تماشا ندارند که این شرایط عادلانه نیست.
در این شرایط جریانی قوی در سینمای ایران که تأثیرگذاری ویژهای در اکران دارد، به دنبال حذف همین گروهبندی از ساختار اکران در سینمای ایران است. پس از حذف این گروه بندی دیگر محدودیتی برای اکران یک فیلم وجود ندارد و یک فیلم میتواند در 300 سالن سینما یا بیشتر بدون هیچ محدودیت قانونی اکران شود. قاعدتاً در چنین شرایطی، دیگر فیلمهای روی پرده فرصت نفس کشیدن را ندارند و صرف اینکه به لحاظ فروش، جاذبه تجاری کمتری برای صاحبان سالنهای سینمایی داشته باشند، سرنوشت تلخی در اکران خواهند داشت.
از این منظر، بر خلاف آنچه کوشش میشود این تغییرات را یک رویا برای تولید فیلمهای باکیفیتتر و پرهزینهتر و بازگشت هزینههای تولید از طریق اکران وسیعتر بخوانند، چنین اتفاقی برای اغلب اهالی سینما میتواند یک کابوس باشد، چون اکثریت سینمای ایران تولیدات گرانقیمت دارای ظرفیت فروش بالا یا کمدیهای متکی به سینمای بدنه نمیسازند و در صورت تغییر ماهیت و فرم اکران در سینمای ایران، بحران جدی شکل خواهد گرفت.