به گزارش «تابناک»؛ پس از آنکه بطحایی با یک استعفای غیرمنتظره و عجیب، برای دست کشیدن از فعالیت در وزارت آموزش و پرورش و تلاش برای ورود به مجلس شورای اسلامی، اعلام آمادگی و رئیس جمهور با استعفای وی موافقت کرد، کمتر کسی انتظار داشت برای تعیین جانشین وی، زمان بیشتری صرف شود تا بازگشت دوباره بطحایی به قدرت!
تصوری که خیلی زود مشخص شد اشتباه بوده است، چون وزارت آموزش و پرورش به سرپرست سپرده شد و هنوز گزینه نهایی رئیس جمهور برای این مجموعه مشخص نشده، بطحایی به پستی در دانشگاه آزاد گمارده شد تا اظهار نظرش درباره کاندیداتوری مجلس، در راستای انحراف افکار عمومی از واقعیت جلوه کند.
البته تا اینجای کار نمیشد گفت که بطحایی زودتر فرجام یافته تا وزارت آموزش و پرورش بعد از استعفای وی، چون بسیاری تصور میکردند گزینه پیشنهادی رئیس جمهور برای وزارت آموزش و پرورش، همان حسینی، سرپرست این وزارت خانه باشد؛ تصوری که چند روز پیش رسما رد شد.
با معرفی محسن حاجی میرزایی به مجلس شورای اسلامی، مشخص شد که گزینه روحانی برای تصدی این وزارت خانه، نه فردی نزدیک به آموزش و پرورش، که دبیر هیأت دولت است که مرتبطترین تجربیاتش در این حوزه، «مشاور وزیر آموزش و پرورش» و چند سمت در سازمان نهضت سوادآموزی بوده است.
این در حالی است که به باور برخی، از جمله سرپرست یاد شده وزارت آموزش و پرورش، تجربه حضور وی در پست دبیر هیأت دولت موجب شده که حاجی میرزایی آشنایی زیادی با مشکلات آموزش و پرورش داشته باشد؛ فرضی که اگر درست هم باشد، باز جای خالی تجربه در این حوزه را پر نخواهد کرد.
نکتهای کلیدی که این پرسش را به دنبال دارد، آیا برای اداره وزارت خانهای که بیش از یک میلیون پرسنل دارد، نمیشد گزینه مناسبی از بدنه این وزارت خانه انتخاب و معرفی کرد؟ آیا این موضوع موجب نخواهد شد که هدایت این مجموعه بزرگ که بالغ بر ۱۲ میلیون دانش آموز در زیرمجموعههای آن به تحصیل مشغولند، به دشواریهای فزایندهای گره بخورد؟
همان مسائل و مشکلاتی که بطحایی را مجاب کرد به رغم تجربه حضور در رأس وزارت خانه پیش از وزیر شدن، عطای وزارت را به لقای آن ببخشد و با رفتاری عجیب از این مجموعه جدا شود و حالا با ابعادی بزرگتر پیش روی فردی خواهد بود که نه معلم بوده و نه در کسوتهای دیگر با این وزارت خانه همکاری کرده است.
ابهام بزرگی که اگر بدانیم وزارت آموزش با انواع و اقسام مشکلات دست به گریبان است و طی سالهای اخیر، کمتر وزیری داشته که با رویدادهایی مانند آتش گرفتن مدارس یا ریختن دیوار بر سر دانش آموزان یا انواع و اقسام کمبودهای دیگر، به شدت به چالش کشیده نشده و تا آستانه عزل رفته، بیشتر خودنمایی میکند. مشکلاتی که بسیاری شان از سالها پیش بر جای مانده اند و احتمالا حاجی میرزایی برای اطلاع از آنها نیز نیازمند مطالعاتی وسیع است، چه رسد به ارائه راهکار برای رفعشان.
افزون بر این مهم، انتخاب دبیر هیأت دولت به عنوان گزینه هدایت وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد که رئیس جمهور ترجیح داده فردی نزدیک به خود را برای هدایت وزارت آموزش و پرورش برگزیند، نه فردی که با حوزه آموزش و پرورش قرابت دارد. تصمیمی که موجب خواهد شد این انتخاب، فاقد ویژگی هایی چون شایسته سالاری به نظر برسد و زمینه را برای بروز اختلافاتی با وی، در صورت دریافت رأی اعتماد از مجلس فراهم آورد.
دورنمایی تیره برای وزارت خانهای که مدتهاست وضعیتش بحرانی است؛ آنقدر بحرانی که چندسال پیش اردوگاه شهید باهنر را با قراردادی عجیب در رهن شرکتی قرار داده اند تا به ازایش از ایشان ۴ هزار میلیارد تومان بگیرند و معوقات پرسنل را بپردازند و حالا خبر برسد که هم معوقات پایان نیافته و هم نگرانی از عمل نکردن به مفاد آن قرارداد ذهن همگان را به خود مشغول کرده و ترس از سند خوردن آن اردوگاه برای همیشه به نام آن شرکت را به دنبال داشته باشد!