در خصوص مفاهیمی مانند رونق تولید نمیتوان بصورت یک بعدی به موضوع پرداخت، بدین معنی که نمیتوان رونق تولید را صرفا با نگاه اقتصادی بررسی نمود، زیرا این رونق در بستر جامعه و به دست افراد جامعه باید اتفاق بیافتد، بنابراین عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز به آن وارد است.
با اینکه امروزه در سراسر جهان مفاهیم اقتصادی نقش بسزایی در روابط افراد و جوامع ایفا میکنند، تا جایی که در برخی موارد زندگی را جز، فعالیت اقتصادی نمیبینند و اقتصاد را جز، کسب منفعت مادی معنی نمیکنند ولی در خصوص کشور ما قضیه متفاوت است، زیرا ایران کشوریست با ایدئولوژی مشخصی که متفاوت از جهان سرمایهداری عمل میکند. بنابراین در این مورد بخصوص نیز ما نمیتوانیم با هر ابزار و روشی دست به رونق تولید بزنیم و صرفا نگاه آماری داشته باشیم، زیرا اگر این ابزارو روشها مغایر مبانی فرهنگی کشور باشد هرچند در ظاهر در این امر موفق باشیم ولی در بلند مدت آسیبزا خواهد بود.
ترویج فرهنگ کار و کارآفرینی برای رونق تولید:
برای تحقق امر رونق تولید صرفا این نیست که شرایط تولید مهیا باشد، باید فرهنگ کار و کارآفرینی نیز در جامعه وجود داشته باشد، یعنی نگاه سرمایهگذار نباید مشابه نگاه سرمایهداری صرفا محاسبه سود و زیان باشد. متاسفانه در این زمینه آسیبهایی در سالهای اخیر متوجه جامعه ما بوده است که باید اصلاح گردد؛ اتفاقاتی که در زمان رکود اقتصادی افراد تشویق میشدند برای سپرده گذاری در بانکها و دریافت سود ماهانه بدون هیچ تلاش و زحمتی! یعنی کسب بیشترین سود ممکنه از راحتترین راه. این درحالیست که در فرهنگ ما کار کردن و تلاش و کوشش دارای اجر و قرب بسیاری است. در فرهنگ ما کار جوهره انسان است، و این نوع راحت طلبی جایی ندارد. از طرف دیگر نهادهای اجتماعی ما از قبیل خانواده و مدارس و همچنین رسانهها نیز باید در جهت ترویج فرهنگ کارآفرینی قدم بردارند و این فرهنگ را از همان زمان کودکی در افراد جامعه درونی نمایند به نحوی که در آینده به جای اینکه منتظر فرصت شغلی باشند، ایجاد شغل نمایند. در اینصورت است که اگر این افراد با آن نگاه کار وتلاش و کارآفرینی، سرمایه های خود را وارد حوزه تولید نمایند این امر موجب ایجاد شغل، کاهش شکاف طبقاتی و افزایش درآمد افراد جامعه خواهد گشت که این چرخه خود تقویت کننده رونق تولید است.
رونق تولید محصولات فرهنگی:
ارتباط فرهنگ و رونق تولید را همچنین میتوان در رونق تولید محصولات فرهنگی جستجو کرد که یک بازی برد- برد است؛ بدین معنی که از طرفی از لحاظ اقتصادی پتانسیل بالایی در ایجاد ارزش افزوده دارد و از طرف دیگر اگر این محصولات در راستای تحکیم پایه های فرهنگی کشور تولید شود می تواند نقش بسزایی در غنای فرهنگی جامعه داشته باشد. بطور مثال در حوزه سینما علاوه بر کسب سود از فروش، میتوان مولفه های فرهنگی را نیز بر اساس موضوع فیلم تقویت نمود؛ به همین شکل این مثال را می توان به محصولات فرهنگی دیگر تعمیم داد.
فرهنگ اقتصادی:
فرهنگ اقتصادی ما مملو از مفاهیمی از قبیل برکت، انصاف، پاکدستی و برکت و... است و معتقد هستیم هر اندازه به این مفاهیم پایبند باشیم، بازارمان رونق بیشتری خواهد داشت. یکی از مهمترین الزامات فرهنگی رونق تولید تقویت این مفاهیم فرهنگی می باشد که در جامعه ما ریشه دارد. باید توجه داشت که فرهنگ زمینه ساز اقتصاد وعامل جهت گیری تولید است، لذا باید فرهنگ اقتصادی مبتنی بر این ارزشها را در جامعه تقویت نمود.
فرهنگ استفاده از تولیدات ملی:
رونق تولید دو بخش را شامل می شود، بخش عرضه و بخش تقاضا و نباید صرفا معنای بخش عرضه از آن برداشت شود، زیرا تولیدی که برای آن تقاضایی نباشد ارزش افزوده ای ندارد. اینجاست که بحث فرهنگ استفاده از تولیدات ملی مطرح می شود که یکی از وظایف نهادهای فرهنگ ساز کشور است. این فرهنگ سازی هم باید در بخش تقاضا و هم در بخش عرضه صورت پذیرد و در واقع یک موضوع دو طرفه است و لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بدین صورت که هم تولیدکنندگان باید به این باور برسند که می توانند تولیدات با کیفیتی داشته باشند و هم این باور و اعتماد در بخش تقاضا بوجود بیاید که کالاهای داخلی نیز کیفیت مطلوبی دارند. برای رونق تولید این تصور که کالاهای خارجی لزوما از کیفیت بیشتری برخوردار هستند باید اصلاح گردد و همچنین تولید کنندگان داخلی نیز باید تمام تلاش خود را برای افزایش کیفیت محصولات در جهت رقابت با تولیدات مشابه خارجی به کار بگیرند. در کنار این اقدامات سیاستگذاریهای اقتصادی از قبیل ممنوعیت واردات تولیدات خارجی دارای مشابه داخلی و ... نیز مطرح است. باید توجه داشت که مصرف کالاهای خارجی می تواند تاثیر منفی بر فرهنگ کشور داشته باشد، زیرا با ورود یک کالا به کشور فرهنگ کشور تولید کننده نیز همراه آن وارد کشور میشود که در صورت منافات با فرهنگ ملی میتواند آسیب زا باشد. ترویج فرهنگ حمایتاز تولید ملی است که می تواند زمینه ساز استقلال اقتصادی کشور باشد.
* کارشناس امور اقتصادی و اجتماعی