به گزارش «تابناک» به نقل از ایران، پاییز سال ۹۵ با شلیک دو گلوله در بلوار نیایش تهران جنایت خونینی اتفاق افتاد و مرد جوانی به نام آروین به قتل رسید. کارآگاهان پس از حضور در محل جنایت پی بردند قتل در مقابل دوربینهای مداربسته یک بیمارستان اتفاق افتاده است. با بررسی تصاویر بهدست آمده کارآگاهان دریافتند جوان مقتول سرگرم تعویض لاستیک خودرواش بوده که قاتل با صورت پوشیده به او نزدیک شده و با خارج کردن اسلحه کمری از داخل یک پاکت تبلیغاتی، از پشت سر دو گلوله شلیک کرده و با یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ، بههمراه همدستش (راننده پراید) از محل متواری شدهاند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، در تحقیق از خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند وی پدر دو دختر ۱۰ ساله و ۱۸ ماهه و مترجم زبان انگلیسی بوده است. بدین ترتیب با شناسایی مالک خودروی پراید وی به نام احسان دستگیر شد و گفت: حدود سه سال پیش با پوریا دوست شدم؛ او مدعی شده بود که زن و مردی وارد زندگی پدرش شدهاند و باعث بروز مشکلات زیادی برای خانوادهاش هستند او دائم میگفت که باید از آنها انتقام بگیرد؛ شب جنایت، پوریا به خانه ما آمد و دو نفری با ماشین من به سعادتآباد رفتیم. بعد مقابل یک بیمارستان ایستادیم. پوریا از ماشین پیاده شد و به سمت مرد جوانی رفت که در حال پنچرگیری خودرواش بود ناگهان صدای دو گلوله آمد؛ من با وحشت زیادی شروع به حرکت کردم و پوریا را کمی بالاتر از محل توقف ماشین مقتول سوار کرده و پا به فرار گذاشتیم.
با اعترافات صریح احسان، کارآگاهان با مراجعه به محل کار پوریا که یک رستوران در محله هفتتیر بود او را دستگیر کردند. در جریان تحقیقات پلیسی مشخص شد که او پیش از ازدواج مقتول، خواستگار همسر او بوده به همین خاطر تصمیم به انتقام گرفته و شوهر این زن را کشته است.
با صدور کیفرخواست پوریا به اتهام قتل عمد و دوستش به جرم معاونت در وقوع قتل صبح دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حشمتی محاکمه شدند.
در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم خواستار اشد مجازات شدند. آنگاه پوریا متهم ردیف اول پای میز محاکمه ایستاد. وی برخلاف اعترافات اولیهاش در این جلسه اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد که مقتول را او نکشته است. احسان نیز به اتهام معاونت در قتل پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه همسر مقتول گفت: به خاطر برخی مشکلات و اختلافاتی که با شوهرم داشتم تصمیم به طلاق گرفتیم در این مدت با پوریا صحبت میکردم و گفتم میخواهم طلاق بگیرم، اما مدتی بعد از طلاق منصرف شدیم. اما پوریا دست از سر من بر نمیداشت. من نمیدانستم چنین نیت شومی دارد.
جلسه رسیدگی به این پرونده پس از توضیحات دو متهم پرونده درحالی که هیچ کدام اتهام خود را قبول نداشتند خاتمه یافت و قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.