اشاره: آنچه پیش رو دارید تحلیلی از دکتر عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان است که برای نخستین بار در مرکز ماهر سازمان بسیج ارائه گردیده و سپس بازنویسی شده است. دکتر گنجی در این تحلیل با تقسیمبندی بیانیه گام دوم به سه بخش «خصایص، ویژگیها و تمایزات انقلاب اسلامی»، «چگونه جلو آمدیم و اکنون کجا ایستادهایم؟» و «به کجا میرویم و چگونه باید برویم؟» به تحلیل برخی از گزارهها و اجزای بیانیه پرداخته است. در بخش نخست «مردمی بودن» و «مروت» انقلاب اسلامی در قیاس با سایر انقلابها و خصایص «خیانت نکردن به آرمانها» و «عدم تغییر مسیر در تنگناها» مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم توضیحاتی پیرامون دستاوردهای انقلاب اسلامی و نگاه کلان رهبر انقلاب به راه آمده در ۴۰ سال گذشته، میخوانید و در بخش آخر به صورت مختصر به افقی که بیانیه گام دوم نمایان ساخته اشاره شده است.
بخش اول: خصایص، ویژگیها و تمایزات انقلاب اسلامی
در بخش ابتدایی بیانیه گام دوم با ویژگیهای انقلاب اسلامی و تمایزات آن با سایر انقلابهای جهان آشنا میشویم.
مردمی بودن
یکی از تمایزات برجسته انقلاب اسلامی با سایر انقلابها که مقام معظم رهبری بر آن تأکید کردهاند «مردمی بودن» است. اگر نگاهی تحلیلی به انقلابهای بزرگ دنیا از جمله انگلستان، فرانسه، ایران، روسیه و چین بیندازیم، به سهولت در مییابیم که در همه این موارد به استثنای انقلاب ایران، تنها یک قشر یا طبقه محور انقلاب بودهاند. به عنوان مثال در چین، انقلاب تنها شامل دهقانان بود و عالمان دینی، معلمان، دانشجویان و دانشآموزان در اداره و شروع آن نقشی نداشتند. از همین منظر میتوان انقلاب چین را انقلابی روستایی - دهقانی به حساب آورد. انقلاب روسیه و فرانسه نیز به همین شکل انقلابی کارگری بود. در انگلستان نیز زمینداران کوچک انقلاب کردند. اما ویژگی متمایز انقلاب ایران در این است که نمیتوانیم فقط یک قشر را محور قرار دهیم. در انقلاب ایران استاد، دانشجو، بازاری، روحانی، نظامی، روستایی و شهری همه و همه در کنار هم حضور دارند. به عبارتی انقلاب برای همه است. حتی اگر شهیدان دفاع مقدس را بنگرید، از همه اقشار جامعه در میان آنها حضور دارد.
مروت انقلابی
یکی دیگر از ویژگیهای ذکر شده برای انقلاب اسلامی «مروت انقلابی» است که اتفاقاً این روزها به مرور این مفهوم بسیار نیاز داریم، چراکه با مفهوم سازیهای غلط چهرهای دیکتاتور و غیر پاسخگو از نظام جمهوری اسلامی ارائه میکنند. در این مورد هم اگر انقلاب اسلامی را با انقلابهای کلاسیک جهان مقایسه کنیم به وضوح تمایز آن مشخص خواهد شد. در تئوریهای انقلاب «خشونت» یکی از بارزترین ویژگیهای پذیرفته شده انقلاب محسوب میشود، در حالی که انقلاب اسلامی ایران به عنوان اصیلترین انقلاب دنیا با کمترین میزان خشونت همراه است. قلت خشونت انقلابیون ایران علیه نظام پیشین را در هیچ جای دنیا نمیتوان مشاهده کرد. حداکثر کسانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از رژیم پیشین اعدام شدند ۱۵۰نفر است و تردیدی وجود ندارد که اگر دو یا سه سال زمان میبرد این عده هم اعدام نمیشدند. حتی پس از انقلاب و در دوره استقرار نظام هم این مروت انقلابی جاری است و به بسیاری از اشخاص، چون بنیصدر که خیانت کردند یا سابقه بدی داشتند برعکس برخوردهایی از جنس آنچه در شوروی یا فرانسه اتفاق افتاد، به نوعی اجازه داده شد از ایران بروند و حتی وقتی رفتند و در دامان دشمن ملت قرار گرفتند باز هم هیچ کاری به آنها نداشت. یا به عنوان مثالی دیگر میتوان به حصر طراحان فتنه ۸۸ اشاره کرد. اگر هر حقوقدانی را بیاوریم اینها را با وجود اتهامزنیهای متعدد و طراحی شده به نظام، حمله به مراکز حاکمیتی و خروج از قانون و حاکمیت به اعدام محکوم میکند، در حالی که نظام جمهوری اسلامی مقابل این اشخاص مروت انقلابی به خرج داد و فقط برای جلوگیری از فتنهانگیزیهای بعدی آنها را در حصر قرار داد. اصلاً این جمله را که امام (ره) میفرمایند: «از خدا میخواهم مرگم را برساند که خیانت دوستانم را نبینم» یا پیامی که مقام معظم رهبری در جریان فوت آقای بازرگان، با وجود همه ضرباتی که تفکرات لیبرال به انقلاب وارد کرده بود، صادر کردند، نشانی از همین مروت انقلابی است. به عنوان نمونهای دیگر از مروت انقلابی در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی میتوان به نحوه تعامل رهبر انقلاب با هسته مرکزی جریان اصلاحات یعنی روحانیت مبارز تهران اشاره کرد. معظمله حتی برای اینکه تشکل اینها برقرار بماند به آنها کمک مالی کردند ولی آنها در عوض چه کردند؟
خیانت نکردن به آرمانهای انقلاب
ویژگی سومی که مقام معظم رهبری برای انقلاب اسلامی برمیشمرند، خیانت نکردن انقلاب به آرمانهای اولیهاش است. از جمله ویژگیهای منحصربهفرد مقام معظم رهبری، توجه ایشان به مسائل روانشناختی است. ایشان در هیچ شرایطی نیمه پر لیوان را رها نمیکنند و به جرئت از انقلاب و ویژگیهای فرهنگی انقلاب دفاع میکنند. مثلاً خیلیها وقتی وضعیت کنونی فرهنگ و آسیبهای اجتماعی را میبینند، تصور میکنند همه چیز نابود شده و شکست خورده است، اما مقام معظم رهبری به صراحت دستاوردهای فرهنگی و اخلاقی انقلاب را برشمرده و به آنها افتخار میکنند. در قسمتی از بیانیه که ایشان در باب «اخلاق و معنویت» صحبت میکنند، میفرمایند: «مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدس، با ذکر و دعا و روحیه برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیده آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهادسازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز، حج، روزهداری، پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه جا بهویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روز به روز بیشتر و با کیفیتتر شده است و اینها همه در دورانی اتفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُر حجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویت را در بخشهای عمده عالم منزوی کرده است و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعال و پیشرو است. اینها را مقام معظم رهبری با بیان اینکه به اصالت انقلاب خیانت نکردیم بیان میکنند. شرط فهم این ویژگی بازشناخت انقلابهای دیگر و فهم این مسئله است که در انقلاب اسلامی هرگز اینطور نبوده که مردم فرزندان خود را به قربانگاه بفرستند و مقام معظم رهبری و امام (ره) دنبال تکثر ثروت و کسب قدرت باشند. مقام معظم رهبری در سخنرانی با اشاره به اجرای موبهموی فرامین امام (ره) بیان میکنند که بسیاری در این راه بریدند ولی ما هنوز ادامه میدهیم و بر آرمانهایی از جمله عدالت، آزادی، دفاع از مسئله فلسطین، دشمنی با امریکا و صهیونیست، مبارزه با اشرافیگری و حفظ هویت ایرانی – اسلامی تعصب قاطع میورزیم.
عدم تغییر مسیر انقلاب در تنگناها
ویژگی چهارمی که در بیانیه گام دوم برای انقلاب ترسیم شده این است که انقلاب با وجود آنکه بارها در تنگناهایی قرار گرفته است، شاید روشها و تاکتیکها را تغییر داده، اما هرگز مسیر خود را عوض نکرده است. برای اینکه بهتر متوجه این موضوع شوید انقلاب فرهنگی چین را مطالعه کنید. مائو در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین را که بزرگترین و اساسیترین کشمکش قدرت در حزب کمونیست بود، به رهبری همسرش جیانگ برپا و ارتشی به نام گاردهای سرخ را از میان دانشجویان و دانشآموزان برای حمایت از مائو ایجاد کرد. انقلاب فرهنگی چین در واقع برای تصفیه داخلی حزب کمونیست طراحی شده بود تا رهبری مائو تضمین شود. مائو این رویداد را به عنوان یک «تصفیه بزرگ» به شمار آورد. اهداف اصلی او، حذف افرادی بود که معتقد بودند تلاشهای مائو در اشتراکی و صنعتی کردن کشور در طرح «جهش بزرگ به جلو» فاجعه است. از همینرو در جریان این انقلاب، چهرههای میانهروی حزب اخراج شدند و در سال ۱۹۶۸ مائو نام «مرد برتر چین» را برای خود برگزید. گاردهای سرخ نیز با اینکه در ابتدا برای حمایت از مائو تشکیل شده بودند، در سال ۱۹۶۹ به دست ارتش چین سرکوب شدند. از سال ۱۹۵۶ حزب کمونیست چین به دلیل فقدان تجربه کافی در جریان رهبری اقتصادی و نوسازی، اشتباهاتی را مرتکب شد که موجب گردید در قحطی ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱، ۳۸ میلیون نفر جان خود را از دست دهند. رژیم مائو در آن سالها محصولات زراعی کشور را مصادره و به ازای دریافت جنگ افزار و حمایت سیاسی به اروپای شرقی که زیر کنترل کمونیستها بود، صادر میکرد. همچنین مواد غذایی و پول بسیاری را برای حمایت از نهضتهای ضد استعماری و کمونیستی به آسیا، آفریقا و امریکای لاتین میفرستاد. کشتار تودهوار در طرح «جهش بزرگ به جلو» چیزی بود که مائو خود را برای آن آماده کرده بود. بعد از مرگ مائو، جانشینان او که مهمترینشان «دنگ ژیائوپینگ» بود بر سر اینکه چطور میتوانند با وجود جنایتهای بسیار مائو پیرو او باشند بحثهای بسیاری کردند. آنها میدانستند اگر علنی از مائو دست بردارند حیثیت خود را از دست میدهند. سرانجام به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند به اندیشه و راه و روش مائو اصرار کنند و اگر از مائو جدا میشدند بیهویت خواهند شد، در اقداماتی نمادین عکس او را در همه مجالس، ادارهها و میدانهای بزرگ شهر قرار دادند، اما در عمل آنچه را که خود صحیح میدانستند، انجام دادند. بنابراین شما امروز میبینید که چین نه نظام کمونیستی دارد و نه اقتصاد اشتراکی، بلکه لیبرال شده و از کمونیست عدول کرده است.
ما نیز در حال گرفتار شدن به بلیه چین بودیم؛ برای مثال مصاحبهای آقای جلاییپور با سایت جماران به نام «اصلاحطلبان و امام» انجام دادهاند که در آن از امام تفسیری کاملاً غربپسندانه ارائه شده است، اما برخلاف جانشینان مائو، تعابیر مقام معظم رهبری و تلاش ایشان برای احیای امام خمینی (ره) و شناساندن خط امام به نسل جوان انقلاب مانع فراموش شدن یا تحریف خط امام شد که نمونه این را هر سال در مراسم ۱۴ خرداد شاهد هستیم.
بخش دوم: چگونه جلو آمدیم و اکنون کجا ایستادهایم؟
در بخش دوم بیانیه، مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) به چالشها، کامیابیها، توطئههای دشمنان و دستاوردهای مادی و معنوی انقلاب اسلامی میپردازند. رشد علمی و فرهنگی، نظام سازی، اقتدار ملی، قدرت منطقهای، تحقق مردمسالاری دینی در کشور و ترویج معنویت و شهادت از جمله موارد اشاره شده در این بخش است. این دستاوردها تنها محدود به دستاوردهای مادی هم نیست و ابعاد دیگری، چون استقلال سیاسی، وحدت ملی، غرور، عزت و اقتدار ملی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. معظمله به دست آوردن این دستاوردها را در عین بیتجربگی در نقطه آغاز راه میداند. این بدین معناست که انقلاب اسلامی از جایی الگو و الهام نگرفته است. کامیابیها محصول ملی، تلاش و اندیشه بومی است. هر کجا انقلابی عمل کردهایم، دستاوردها نیز محقق شده است. اگر با وجود درگیری در جنگ، تحریم، تجزیهطلبی، فتنه، فشارهای بینالمللی و تنگناهای مختلف دیگر در مسائلی همچون انرژی هستهای و تسلیحات موشکی به قله رسیدهایم، محصول تجربه و تلاش خودمان بوده است. اگر هم در مواردی مثل کنترل جمعیت خطایی مرتکب شدهایم، در عین حفظ اصول اساسی و خط امام دست به اصلاح اشتباهات میزنیم. بنابراین اصلاح و تجدید نظرناپذیری که در بیانیه به آن اشاره میشود به عنوان یک اصل و نکتهای بسیار مهم در گام دوم انقلاب است.
جامعیت حرکت انقلاب اسلامی و عدم رشد تک بعدی آن نیز از دیگر مؤلفههای قابل درک از بخش دوم بیانیه است. همچنین در این بخش مقام معظم رهبری تأکید میکنند که ما «جوشش انقلابی» را توأم با «نظام سیاسی - اجتماعی» پیش بردیم؛ این به عنوان یکی از ویژگیهای منحصربهفرد انقلاب محسوب میشود. جز انقلاب اسلامی هیچ انقلابی را نمیتوان نام برد که انقلابیون وقتی درگیر نظامسازی شدند، روحیه انقلابی خود را چه در نوع رفتار و گفتار در سیاست داخلی و خارجی و چه در حفظ روحیه جهاد و شهادت، حفظ کردند. فقط انقلاب ما این ویژگی را دارد. مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر روحیه انقلابی ما حذف شود جمهوری اسلامی کارش تمام است.»
در کنار موارد بیان شده یک ساختار کلان نیز از این بیانیه میتوان برداشت کرد. متن بیانیه نشان میدهد جمهوری اسلامی دارای دو ماهیت حقیقی و حقوقی است. ماهیت حقوقی جمهوری اسلامی در اصل شامل ساختارهایی از جمله دانشگاه، نیروهای مسلح، قوای مجریه، مقننه، قضائیه و مدارس است، این ساختارها در همه کشورهای دنیا مشترک است. ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی، اما عبارت است از دشمن شناسی، استکبارستیزی، مردمی بودن، نفی اشرافیگری، عدالتخواهی، احترام به شهید و شهادت و سادهزیستی. مطابق آنچه مقام معظم رهبری فرمودهاند اگر این ماهیت حقیقی را از جمهوری اسلامی بگیریم مانند دندان پوکی میشود که نمایی زیبا دارد، ولی با یک ضربه سخت فرو میریزد. اگر جمهوری اسلامی ماهیت حقیقی خود را از دست دهد تأثیرگذاری خود را در قلب ملتها از دست خواهد داد و در بهترین حالت تنها جمهوری همانند پاکستان و افغانستان خواهیم بود.
بخش سوم: به کجا میرویم و چگونه باید برویم؟
در بخش سوم بیانیه گام دوم، نقشه راه افق بلند تمدن نوین اسلامی با محورهای ششگانه ترسیم شده است. محورها نشان میدهد شرط حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی، توجه به عرصهها با نگاهی کلان و جامعنگر است. این بخش از بیانیه هم شامل نکاتی ویژه حوزه عمومی و هم شامل نکاتی متوجه حاکمیت است که هر کدام از آنها نیازمند طراحی راهکارهای عملیاتی است. اقتصاد به عنوان محوری اساسی در کنار دیگر ابعاد مانند سبک زندگی، عزت ملی در روابط خارجی، معنویت، اخلاق و مرزبندی با دشمن مورد توجه قرار گرفته است.
جامعیت این خصایص و ویژگیها در کنار تأکید بر مبانی انقلاب اسلامی، بیانگر آن است که انقلاب در گام دوم نیز همچنان بر اصول اولیهای، چون اسلام سیاسی، روحیه اسلامی – انقلابی، حفظ استقلال سیاسی و عزت ملی تأکید خواهد داشت و مرزبندی تمدنی با غرب لازمه هویت تمدن نوین اسلامی است. خطاب این بخش عمدتاً به جوانانی است که سکاندار عرصههای علمی، فکری و مدیریتی کشور در آینده خواهند شد. ورود این جوانان به صحنه مدیریتی کشور نیازمند قوانین و ضوابط حاکمیتی است که مجلس و دولت باید با کمک هیئتهای اندیشهورز نظام بدان اهتمام ورزند.
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.