در حالی که بیش از شش سال از عمر دولتهای یازدهم و دوازدهم به دلیل نداشتن برنامه منسجم در حوزه مسکن بدون دستاورد مشخص سپری شد، اکنون و در دو سال پایانی عمر دولت مستقر نیز امیدها برای خانه دار شدن قشرهای ضعیف به نا امیدی تبدیل شده است؛ رویهای که گویا وزیر راه و شهرسازی نیز به آن باور دارد و در سخنان رسمی خود از نداشتن برنامه مجزا برای خانه دار کردن قشرهای ضعیف سخن میگوید. بماند که او در مورد شیوه خانه دار شدن قشرهای متوسط نیز به درستی توضیحی نمیدهد!
به گزارش «تابناک»؛ پس از گذشت بیش از ششسال از عمر دولتهای یازدهم و دوازدهم، اگر بخواهیم برنامه این دو دولت ـ آن هم با یک رئیس جمهور ـ را در حوزه مسکن مورد بررسی قرار دهیم، جز تلاشهایی که برای تکمیل و تحویل بخشی از پروژههای
مسکن مهر انجام و نیز طرح جدید ملی مسکن که در ماههای اخیر فرایند ثبت نامش آغاز شده است، دستاورد ملموس دیگری برای اشاره کردن وجود ندارد؛ وضعیتی غیرقابل قبول که سنجاق شدنش با تشدید مشکلات اقتصادی و تورم زمینه خانمانی جمع کثیری از خانوادههای ایرانی را رقم زده است.
البته ناگفته نماند دولت یازدهم طرحی با نام
مسکن یکم را نیز در دستور کار خود قرار داد که در سایه افزایش سرسام آور مسکن عملاً کارایی خود را از دست داد و اکنون بخش قابل توجهی از سپرده گذاران این صندوق به دلیل افزایش قیمت مسکن حتی با تسهیلات حاصل از سپرده های یک ساله خود نیز قادر به خرید مسکن نیستند.
اکنون و در شرایطی که فرایند نام نویسی برای
طرح ملی مسکن در چند استان کشور آغاز شده و امیدها برای صاحب خانه شدن خانوادههای فاقد مسکن به ویژه جوانان افزایش یافته است، وزیر راه و شهرسازی سخنانی را در مورد این طرح بر زبان آورده که اگر نگوییم معنای آن تلاش دولت برای خانه دار کردن قشرهای ثروتمند است، حداقل باید بگوییم با طرح ملی مسکن نیز قرار نیست دهکهای ضعیف تا متوسط کشور صاحب خانه شوند.
بیشتر بخوانید
اگر تا اینجای مطلب برای شما عجیب و غیر قابل باور بود، لازم است با هم مروری بر سخنان
محمد اسلامی، وزیر فعلی راه و شهرسازی که در دوم آذر و در حاشیه امضای تفاهم نامه با وزیر آموزش و پرورش برای احداث ۱۷۰ هزار واحد مسکونی ویژه فرهنگیان بر زبان آورده شد، داشته باشیم.
جایی که اسلامی در واکنش به سؤال خبرنگاران مبنی بر گران بودن طرح ملی مسکن و دیگر حواشی آن گفت: مسکن دهکهای یک تا سه توسط سازمانهای حمایتی تأمین میشود که مبالغ و درصد سود تسهیلات آنها با سایر قشرها متفاوت است. در این زمینه با کمیته امداد، سازمان بهزیستی و بنیاد مستضعفان، تفاهمنامه امضا کردهایم تا آنها مسکن این قشرها را تأمین کنند.
وزیر راه و شهرسازی در همین باره افزود: جامعه هدف ما در طرح ملی مسکن، دهکهای ۴ تا ۷ است، دهکهای ۸، ۹ و ۱۰ تمکن مالی دارند و میتوانند از بازار، مسکن مورد نیاز را ابتیاع کنند.
اسلامی در همین باره تأکید کرد: برای دهکهای ۴ تا ۷، سه نوع تسهیلات در طرح ملی مسکن در نظر گرفته و پوشش خوبی برای انواع استطاعتها دیده شده است.
وزیر راه و شهرسازی: «نمیشود خانهدار شویم، اما به خودمان فشار نیاوریم»
وی خاطرنشان کرد: نمیشود خانهدار شویم، اما به خودمان فشار نیاوریم؛ از سوی دیگر، فراوانی عرضه مسکن نیز کمک میکند تا قشر وسیعی از مردم خانهدار شوند.
بر اساس آنچه در چند سطر بالا به نقل از وزیر راه و شهرسازی مورد اشاره قرار گرفت، چند نکته مهم، قابل تأمل و البته نا امید کننده به ذهن متبادر میشود؛
نخست اینکه
محمد اسلامی خود نیز به این مهم اعتراف میکند که وزارت تحت امرش مجزا و اختصاصی طرحی برای خانه دار کردن قشرهای بسیار ضعیف و به صورت مشخص دهکهای یک تا سه ندارد؛ وضعیتی که این مجموعه دولتی و متولی ساخت و ساز مسکن را دست به دامان نهادهای امدادی و حمایتی کرده است. حالا اینکه با کمک مجموعه هایی، چون کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی برای چه کسری از جمعیت مستضعف جامعه خانه ساخته شده و یا خواهد شد، بماند.
موضوع مهم دیگر اینکه آقای وزیر معتقد است، دهکهای هشت تا ده به دلیل تمکن مالی قادر به خرید خانه هستند و لذا آنها جامعه هدف طرح ملی مسکن که اکنون در دستور کار قرار گرفته است، نیستند؛ ادعایی که به نظر میرسد جزئیات اجرایی طرح ملی مسکن آن را رد میکند، چون بنا بر جزئیات این طرح اگر زوج جوانی به لحاظ خانوادگی تمکن بالایی داشته باشند، صرف اینکه تا کنون از خدمات دولتی استفاده نکرده باشند و فاقد مسکن به نام باشند، شامل طرح میشوند و میتوانند با کمک سرمایههای خانواده هایشان در این طرح ثبت نام و به آسانی صاحب خانه شوند!
فارغ از دو نکته مهم، موضوع نحوه تحت پوشش قرار گرفتن خانوادههای فاقد مسکن دهکهای چهار تا هفت نیز در طرح ملی مسکن قابل تأمل است؛ خانوادههایی که آقای وزیر خطاب به آنها میگوید: «نمیشود خانهدار شویم، اما به خودمان فشار نیاوریم!»
هر چند دقیق منظور محمد اسلامی از خانوادههای فاقد مسکنی که در دهکهای چهار تا هفت قرار دارند، مشخص نیست، اگر این جامعه مورد اشاره را افرادی در نظر بگیریم که در سال ۱۳۹۸ حقوق قانون کار یا کمی بیشتر از آن دریافت میکنند و درآمد آنها را با متوسط قیمت مسکن در شهر تهران مقایسه کنیم، به نتایج قابل تأملی دست خواهیم یافت.
با در نظر گرفتن حقوق ماهانه دو میلیون تومان برای یک کارگر در سال ۱۳۹۸ و نیز در نظر گرفتن قیمت متوسط متری ۸ میلیون تومان برای مسکن، مشخص میشود حقوق چهارماه یک کارگر تنها برای خرید یک متر مربع از خانه کفایت میکند.
در چنین شرایطی عدم پذیرش انتقادهای وارده به گران بودن طرح ملی مسکن از سوی وزیر راه و شهرسازی و تأکید او بر اینکه باید برای خانه دار شدن مردم متحمل فشار شوند، عجیب و ناراحت کننده است. چرا که از قرار معلوم آقای وزیر بی خبر است که به رغم همه فشارها، کسر قابل توجهی از جمعیت کشور فاقد مسکن هستند و سالهای سال علی رغم تحمل سختترین فشارها موفق به خرید یک خانه آن هم با حداقل متراژ نشده اند.
با این تفاسیر، میتوان مدعی شد طرح جدید دولت در حوزه مسکن ـ آن هم در شرایطی که نیازمند پرداخت به صورت میانگین ماهانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قسط است ـ زمینه صاحب خانه شدن قشرهای مستضعف و متوسط را فراهم نخواهد کرد و تنها قشرهای ثروتمند جامعه هستند که میتوانند از این طرح بهره برداری کرده و با چشم سرمایه گذاری به آن نگاه کنند.