در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، بار دیگر شاهد ارائه طرحهای عجیب و ابهام آفرین در مجلس شورای اسلامی هستیم؛ طرحهایی که بی شک تشکیل استان «تهران جنوبی» یکی از عجیبترین نمونههای آنهاست.
به گزارش «تابناک»، روز گذشته و در شرایطی که موسم بررسی لایحه بودجه سال ۹۹ آغاز شده و مجال چندانی برای بررسی طرحهای دیگر در مجلس شورای اسلامی باقی نمانده، طرحی به هیات رئیسه مجلس تقدیم شد که یافتن پیشینهای از آن به غایت دشوار است و تنها یکبار با شکلی متفاوت در شایعات آمده و تکذیب شده بود.
فقدان پیشینه
طرح یکباره تقسیم استان تهران و شکل گیری استانی جدید با نام «تهران جنوبی» شاید یکی از مهمترین نکاتی باشد که پیرامون این ایده مطرح است. اینکه روند قانون گذاری و اتخاذ تصمیمات در مجلس، تلاش برای رفع مشکلات با قانون گذاری است، در حالی که در این مورد خاص، مشخص نیست چه مشکلی مدنظر قرار گرفته و قرار است رفع شود؟
تردیدها در این خصوص زمانی افزایش مییابد که بدانیم تنها پیشینه این طرح، شایعهای است که سال گذشته مطرح شده و تاکید داشت که استان تهران به چهار استان «تهران»، «تهران شرقی»، «تهران غربی» و «تهران جنوبی» تقسیم خواهد شد. شایعهای که استاندار وقت تهران تکذیبش کرد تا این گونه به نظر برسد که از اساس واقعیت نداشته است.
تفاوت قومی
البته این طرح هنوز منتشر نشده و معلوم نیست چه جزئیاتی در آن قید شده، اما از آنجایی که یکی از بخشهای ثابت هر طرح و لایحهای که تقدیم مجلس میشود، «مقدمه و دلایل توجیهی» است، احتمالا طراحان مشخص کرده اند که ریشه شکل گیری این ایده در ذهنشان چه بوده و به دنبال تحقق چه هدفی از تشکیل استان تهران جنوبی هستند.
این موضوعی است که یکی از خبرگزاریها در گزارشی بدان پاسخ گفته و مدعی شده که «ساماندهی وضعیت نابسامان استان تهران که بیش از ۱۵ میلیون جمعیت را در درون خود جای داده» و «شهرستانهای جنوبی تهران از نظر قومیت هم با کل استان هم همخوانی ندارند»، دو نکته کلیدی مدنظر طراحان برای تشکیل این استان جدید است؛ یعنی یکی از دلایل ارائه این طرح، تفکیک قومیتی است که ادعایی گزاف و عجیب به نظر میرسد!
بدون فوریت
نکته کلیدی بعدی در این خصوص، شیوه ارائه طرح به هیات رئیسه مجلس است. اینکه چنین طرحی نه برآمده از کمیسیون خاصی در مجلس است که بشود گفت: پشتوانه پژوهشی یا بررسی خاصی دارد و نه با قید فوریت (چه یک فوریت و چه دو فوریت) تقدیم هیات رئیسه مجلس شده، بلکه طرحی عادی است که احتمالا تا قرار گرفتنش در نوبت بررسی کمتر از یکسال طول نخواهد کشید.
مدت زمانی بسیار طولانی که با توجه به عمر کوتاه باقی مانده از مجلس فعلی و احتمال تغییرات گسترده در ترکیب نمایندگان در مجلس بعدی، مجابمان میکند «تهران جنوبی» چیزی فراتر از یک طرح پر سر و صدا نیست که احتمالا اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی را دنبال میکند. طرحی که اگر فرجامش اهمیت داشت، میشد به گونهای دیگر مطرحش کرد.
جنوب یا شمال
یکی دیگر از نکات کلیدی این طرح را میتوان در نام استان جدید دریافت که در آن تاکید شده بخشی از تهران است که در جنوب آن واقع شده است. موضوعی که هم با ادعای تفکیک قومیتی همخوانی ندارد و هم از این رو عجیب است که تهران جنوبی متشکل از ۶ شهرستان معرفی شده که سه تایشان در استان مرکزی واقع شده اند و دست بر قضا، وسعت چند برابری به نسبت سه شهرستان دیگر دارند.
این را میشود با نیم نگاهی به نقشه تهران جنوبی دریافت که سه شهرستان اسلامشهر، بهارستان و رباط کریم را از استان تهران گرفته و سه شهرستان زرندیه، ساوه و تفرش را از استان مرکزی. سه شهرستان پهناور در شمال استان مرکزی که اگر قرار باشد از مرکزی جدا شوند، این سوال به وجود میآید که چرا استان مرکزی شمالی شکل نگیرد؟!
تعریف جدید از مرکز
البته نیم نگاهی به نقشه استان تهران جنوبی نکات جالب توجه دیگری را هم به ذهن متبادر میکند، از جمله اینکه چرا باریکه باقیمانده از استان تهران در غرب اسلامشهر، بهارستان و رباط کریم، به این استان جدید پیوند نخورده یا حتی چرا بخشهایی از شهرستان ری در شرق سه شهرستان یاد شده، قرار نیست به تهران جنوبی پیوند بخورند؟ آیا همه معضل تهران سه شهرستان یاد شده هستند؟
سوالات و ابهاماتی که صرف نظر از آنها هم شیوه تقسیم بندی جدید و استخراج تهران جنوبی از نقشه دو استان تهران و مرکزی، سوال برانگیز است، به ویژه اگر بدانیم در طرح یاد شده، شهر جدید پرند به عنوان مرکز استان تهران جنوبی پیشنهاد شده است. مرکزی که در منتهی الیه شمال غربی استان قرار دارد و تعریفی نوین از مرکز محسوب میشود!
۱۴+۲ امضا
اما بشنوید از یک نکته بسیار جالب این طرح که ۱۶ امضا ذیل آن نقش بسته است. امضای ۱۶ نماینده مجلس شورای اسلامی که تنها دو تایشان از نمایندگان استان تهران در مجلس شورای اسلامی هستند. ترکیب جالبی از نمایندگانی که قصد دارند مشکلات استان تهران را با تشکیل استانی جدید حل کنند و به این منظور، جدا کردن پهنه وسیعی از استان مرکزی را هم در ایده شان گنجانده اند، بی آنکه نماینده از آن استان با ایشان همسو باشد. به ترکیب امضا کنندگان طرح دقت کنید:
حجت السلام و المسلمین حسن نوروزی (نماینده بهارستان و رباط کریم)، احمد سالک (نماینده اصفهان)، غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی (نماینده رشت)، روحاله بابایی صالح (نماینده بویین زهرا)، ذبیح نیکفر لیالستانی (نماینده لاهیجان و سیاهکل)، محمدرضا امیرحسنخانی (نماینده فردوس، طبس، سرایان و بشرویه)، محمد محمودی شاهنشین (نماینده شهریار، قدس و ملارد)، حمداله کریمی (نماینده بیجار)، حبیبالله نیکزاده پناه (نماینده بم، ریگان، فهرج و نرماشیر)، یعقوب شیویاری (نماینده میانه)، مهرداد بائوج لاهوتی (نماینده لنگرود)، منوچهر جمالی سوسفی (نماینده رودبار)، عزیز اکبریان (نماینده کرج، اشتهارد و فردیس)، شمسالله شریعت نژاد (نماینده تنکابن و رامسر و عباسآباد)، سیدحمیدرضا کاظمی (نماینده پلدختر)، حیدرعلی عابدی (نماینده اصفهان)
سکوت تهران
البته نباید از این نکته غافل شد که نمایندگان حاضر در مجلس شورای اسلامی، نماینده همه مردم ایران نیز هستند، اما با این وجود، ترکیب نمایندگانی که طرح تهران جنوبی را امضا کرده اند، یک نکته جالب توجه دیگر هم دارد. اینکه استان تهران با ۳۵ نماینده، با اختلاف رکورددار تعداد نمایندگان در میان استانهای کشورمان در مجلس است، اما تنها دو نفر از این جمع ذیل طرح فوق را امضا زده اند.
از این عجیب تر، سکوت ۳۳ نماینده دیگر در قبال این طرح است که میتواند تعابیری مختلفی داشته باشد، اما در قیاس با واکنش نمایندگان شهرها و استانهایی که در گذشته با مساله تقسیمات کشوری درگیر شده اند، تفاوت چشمگیری دارد. سکوتی که شاید ناشی از شوکه شدن ایشان با اطلاع از طرح تشکیل استان تهران جنوبی بوده!