به گزارش «تابناک»، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: عرصه انتخابات کشور، آنجا که رای مردم میزان میشود، از سال ۱۳۹۲ تاکنون صحنه برتری و مقبولیت جریان اصلاحات و اعتدال و اصولگرایی انقلابی، علیه انحصارطلبی و قدرتطلبی بوده است.
به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی با حمایت چهرههایی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی، سرآغاز رای منفی مردم به آنچه در سالهای ۸۴ تا ۹۲ بر کشور گذشت بود. پس از آن همین نتیجه در آذرماه سال ۹۴ و انتخابات مجلس خبرگان تکرار گردید و در حوزه انتخابیه استان تهران، ۱۵ نفر از فهرست ۱۶ نفره مورد حمایت آقای هاشمی و همان چهرهها، وارد مجلس خبرگان شدند و افرادی در عین ناباوری حذف گردیده و یا به زحمت راه یافتند. در اسفندماه سال ۹۴ و در جریان انتخابات مجلس، باز هر ۳۰ کرسی مجلس در تهران و همچنین شهرهای بزرگ به فهرست امید، حمایت شده ازسوی همان جریان تعلق گرفت، شکست سنگین سیاسی جریان اعضاء از مردم.
اگرچه هاشمی در دیماه سال بعد با یک عاقبت خیر بینظیر دار فانی را وداع گفت و به امام و شهیدان پیوست، اما مردم و چهرههای معتدل سیاسی، اندیشه و راهی که او گشوده بود را ادامه دادند و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ آقای روحانی بار دیگر با ۲۴ میلیون رای مردم و ۵۷ درصد کل آراء، انتخاب شد.
آنچه باید در این رویکرد مردم بخوبی دیده شود این است که آراء آنان پیش از اینکه جنبه اثباتی داشته باشد، جهتگیری نفی قیممآبی و زورگویی سیاسی داشته است و هرگز نباید مثل همه صحنههای حضور آنان، به حساب رضایت از اوضاع و احوالی گذاشته شود و کسی بخواهد آن را مصادره به مطلوب نماید.
انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم پیش روی مردم و مسئولین است. شرایط کشور نیز پس از ماجراهای اخیر و خالیتر شدن سفره مردم و عدم پاسخگویی و مسئولیتپذیری متولیان امر، برای حضور سیاسی ملت دردمند مناسب به نظر نمیرسد.
اگر مسئولان نظام واقعاً رای مردم را میزان میدانند، باید سیاست جدیدی پیشه کنند، تا شاید اعتماد آنان برای برگزاری انتخاباتی پرشور بهویژه در تهران و شهرهای بزرگ، به دست آید وگرنه امروز نه دلخوشی از مجلس و دولت و سایر نهادها و افراد دارند و نه جریانات دلسوز و انقلابی، انگیزه جدی برای حضور.
آنچه در این میان خطرناک است، ظهور مجدد جریان انحرافی و گندمنمایان جو فروش، در این حال و هوای بیتفاوتی مردم و انقلابیون میباشد که نباید مورد غفلت قرار گیرد. این جریان از همان اول با امام و انقلاب مخالف بود و در مقاطع مختلف تلاش برای به انحراف کشاندن آن را داشته است و متاسفانه عدم بصیرت برخی از خودیها، راه آنان را هموار نموده و پشیمانی دیگر سودی ندارد. رقابت جریانات داخل خانه انقلاب اسلامی، در قالبهای چپ و راست و میانه هیچ اشکالی ندارد به شرط آنکه عوامل نفوذی آن را به جنگ و جدال تبدیل نکنند که کردهاند. دلسوزان همه جریانات سیاسی که هنوز به امام و انقلاب وفادار هستند و از حوادث و اوضاع سیاسی – اقتصادی – بینالمللی کنونی رنج میبرند، باید بدانند در گوشه نشستن آنها همان گشودن دروازه جبهه انقلاب به روی منحرفین و اصحاب قدرت بیحد و مرز میگردد و اگر خدای ناکرده چنین شود، ضایعه اسفناکی است که جبرانی ندارد و در تاریخ ثبت میگردد.