با سخنان روز گذشته رئیس جمهور، حالا دیگر تردیدی نمانده که دولتمردان از مصادره اتفاقات خوب طبیعی و گنجاندن آثار مطلوبشان در زندگی مردم هیچ ابایی ندارند!
به گزارش «تابناک»؛ اوایل کار دولت یازدهم، زمانی که اعلام شد تولید بنزین در پتروشیمیها به دلیل آلایندگی زیادی که پس از احتراق ایجاد میکنند، متوقف شده و جای خالی این سوخت با واردات بنزین با کیفیت از خارج پر خواهد شد، بحث و جدلهایی شکل گرفت که یافتن حق و ناحق در میانشان دشوار بود.
آن زمان موافقان تاکید داشتند که بنزینهای تولیدی در پتروشمی، مقصر ردیف اول افزایش آلودگی هوا در کلانشهرهای کشورمان است و مخالفان بر این نکته اصرار داشتند که در تولید بنزین در کشور خودکفا شده ایم و ایده جایگزینی این سوختها با واردات، ایدهای مسموم برای بازگشت کشور به وابستگی در این حوزه است.
البته کفه ترازو خیلی زود به نفع موافقان تغییر کرد، چون در وضعیت آلودگی شهرها تغییراتی چشمگیر به وجود آمد و بهبود کیفیت هوا ثابت میکرد که بنزینهای طرح خودکفایی، سوختی آلاینده بوده است. با این ملاحظه که دوران توقف تولید بنزین پتروشیمی و ازسرگیری واردات این فراورده پرمصرف، با تغیرات اقلیمی و پایان خشکسالی تلاقی یافته بود.
حالا چند سالی از آن ماجرا میگذرد و در مقاطعی از جمله سال آبی گذشته حتی شاهد ترسالی چشمگیر هم بوده ایم، اما آلودگی هوا بی توجه به این موضوع با قوت و قدرت بازگشته و حتی فراتر از آن، پای پدیده جدید و معضل آفرینی هم به زندگی میلیونها ایرانی باز شده است. پدیدهای از جنس بوی نامطبوع که احتمالا ارتباط تنگاتنگی با آلودگی هوا دارد؛ هرچند هنوز اطلاعات در این خصوص اندک است.
در پی بازگشت شرایط به روال سابق و حضور پرقدرت آلودگی در شهرهای مختلف، بار دیگر اقدامات اضطراری در دستور کار مسئولان قرار گرفته و تعطیلی مدارس و اعمال محدودیتهای ترافیکی مانند زوج و فرد کردن تردد خودروها در سطح کلانشهرهایی چون تهران، ریتم عادی زندگی مردم را برهم زده و مصائب و مشکلاتی جدید بر انبوه مشکلات دیگرشان افزوده است.
وضعیتی نامطلوب که ظاهرا رئیس جمهور ترجیح میدهد آن را نادیده گرفته و به جایش، همه تلاشش را برای یافتن نیمه پر لیوان به کار گیرد؛ رویکردی که موجب بیان چنین جملاتی شده است: «آلودگی ایران در رتبه ۱۶ یا ۱۷ در دنیاست؛ اینطور نیست که آلودگی ما در دنیا اول باشد. اکنون با شاخص آلودگی دویست مدارس را تعطیل میکنیم، در حالیکه در هند با آلودگی سیصد به مدرسه میروند و در چین با آلودگی ۳۶۰، مدرسه تعطیل نمیشود.»
این جملاتی است که روز گذشته از زبان رئیس جمهور و در مراسم افتتاح یک ایستگاه مترو بیان شد، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی یافت و تعجب بسیاری را در پی داشت. تعجب از اینکه آیا تعطیل کردن مدارس در زمانی که آلودگی هوا در وضعیت اضطرار قرار میگیرد، اقدام خارق العاده و شایسته تقدیری است که باید در سپاسگزاری از آن بنر تشکر زد؟
قیاس با کشورهایی که وضع بدتری در این شاخص خاص دارند، چه؟ اگر این دست مقایسهها قابل قبول و درست باشد، آیا سنگ روی سنگ بند خواهد شد و نمیشود در همه امور چند مثال از کشورهایی که شرایط بدتری دارند، آورد و با اتکا به آن مثالها نتیجه گرفت که حال و وضع ما خوب است؟ مثلا تورم اوج بگیرد و بگوییم از زیمبابوه بهتریم و اشرار شمار زیادی را بکشند و بگوییم هنوز از کلمبیا خبر ندارید که رتبه بالاتری دارد!
رویکرد عجیبی که بعید است مورد تایید دولتمردان مستقر هم باشد، اما از زبان رئیس جمهور به عنوان یکی از مزیتهای مجموعه تحت امرش بیان شده است؛ مزیتی که البته در رقم زدنش «لطف الهی» نقش داشته که تا آلودگی اوج گرفته، وزش باد و بارش باران را شاهد بوده ایم و کاهش آلودگی و افزایش کیفیت هوا، نه مثلا توقف مصرف مازوت در سیمان تهران که در کوچه پس کوچههای دولت گرفتار شده و هنوز خبری از اجرایش نیست!
قصور و کوتاهیهایی پرشمار که اگر قرار به فهرست کردنشان باشد، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود و از خودروسازی و استاندارد نازلشان در تولید محصولات کمتر آلاینده تا تولید سوختهای تولیدی با استاندارد پایین گرفته تا سکوت و عدم نظارت امثال سازمان حفاظت محیط زیست و فراموشی درج ردیفی در لایحه بودجه برای اجرای قانون هوای پاک و انبوه موارد ریز و درشت دیگر را در بر میگیرد.
اشکالاتی که باید با بازخواست رئیس دولت از زیردستشانش در مسیر اصلاح قرار گیرند، اما باد و باران موجب میشود آلودگی کاهش بیابد و بعد رئیس جمهور ترجیح میدهد رویکرد متفاوت اتخاذ کرده و به جای بازخواست، اتفاقی که باد و باران رقم زده اند را مصادره به مطلوب کند و بگوید دیدید که با رسیدن شاخص آلودگی هوا به ۲۰۰ چه کردیم که هندیها و چینیها نکردند؟!