البته همه این موارد تنها یک روی ماجرایی است که در کشور کوآلاها و کانگوروها در حال وقوع است و روی دیگر آن، بسیج همگانی و فراگیری است که برای مقابله با حریق گسترده صورت گرفته و میکوشد اگر اطفای حریق ممکن نیست، سرعت رشد آن را کند کرده و آسیبهای ناشی از آن را کاهش دهد و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکند.
از به کارگیری تکنولوژیهای مختلف گرفته تا گسیل ارتش و نیروی انسانی به کانونهای بحران و تلاش برای جلب توجه جامعه بین المللی به ماجرا و دریافت هرگونه کمک از ایشان برای پایان دادن به این فاجعه، از ساعات ابتدایی شکل گیری فاجعه، تکاپویی در استرالیا به راه افتاده که مرزهای این کشور را در نوردیده و موجب شده مهار حریق این کشور به دغدغهای جهانی بدل شود.
نکتهای که در نگارش این مطلب نیز متبلور شده، با این یادآوری که هدف از بازخوانی وضعیت این روزهای استرالیا، یادآوری بلایی است که در کمین جنگلهای کشورمان نشسته و هرساله برشهای بزرگی از آن را میبلعد و نابود میکند، در حالی که تلاش مسئولان برای مهارش در بهترین حالت به توزیع بیل میان دلسوزانی که برای اطفا حریق پا پیش گذاشته اند محدود میشود!
قیاسی که دردناکتر میشود اگر به یادآوریم گونههای حیات وحش کشورمان به دلایلی سادهتر از چنین حریقهایی در حال نابودی و انقراض هستند؛ از شیوع یک ویروس تا هوس معاون رئیس جمهور برای تغییر قوانین و فروش پروانه شکار در مقیاس انبوه، آن هم بعد از چندین سال ممنوعیت شکار که برای رهاندن گونهها از انقراض تصویب و اعلام شده بود!
تصمیمات عجیب و غریبی که موجب نمیشود هیچ مسئولی مورد بازخواست قرار گیرد، حتی اگر درباره عبور خط لوله عظیم از دل جنگلهای ثبت جهانی و چندهزار ساله باشد و یا ساخت سدی که بخشی از این میراث کهن را غرق خواهد کرد یا فراتر از آنها، انتقال آب دریا به کویر و هر پروژه عجیب و غریب دیگری. پروژههایی که برای رقم زدنشان اعداد و ارقام هنگفتی هزینه میشود، اما سهم جنگلها از آنها در مواقع حریق هم بیش از چند بیل نیست!
اتفاقاتی که رقم زننده آنها مسئولانی هستند که بی شک در آینده بارها و بارها از وضعیت این روزهای استرالیا برایمان خواهند گفت و تاکید خواهند کرد که اگر فلان گونه جانوری یا گیاهی منقرض شد، آب بهمان رود با چند دخل و تصرف شور شد، جنگلهای وسیعی سوخت و یا غرق شد و یا به هر دلیل دیگر از بین رفت، آلودگی هوا اوج گرفت و جان شمار زیادی را ربود و...، همه ناگزیر بوده و حتی استرالیا هم نتوانسته مقابلشان بایستد و مانع از رقم خوردنشان شود!
مدیرانی که برایشان اهمیت ندارد آلودگی هوا از کجا نشات میگیرد یا منشا دیگر آسیبها کجاست و این را بارها و بارها به اشکال مختلف ثابت کرده اند و با کمال تاسف قرار است در آینده از استرالیا برایمان سخن بگویند و یادآور شوند که قهر طبیعت بسیار جدی و قدرتمند است و بشر یارای مقابله با آن را ندارد؛ پس ما مردم باید مراقب باشیم گلی از باغچه نچینیم و خوب باشیم!