تحریریه تابناک جهان؛ امروز مجمع گفتوگوی بین المللی تهران، در دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه و در ساختمان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در حال برگزاری است. متن پیش رو، سخنرانی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در افتتاحیه این گفتوگوهاست.
ابتدا مایلم حضور شما را در تهران و در ساختمانی که از امروز به نام شهید سرافراز سردار سپهبد قاسم سلیمانی شناخته خواهد شد، خوش آمد گویم. از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در «مجمع گفتوگوی تهران» که در حساسترین شرایط منطقه ما و به منظور هم اندیشی برای خروج از پارادایم خطرناک تجاوز، افراط و خشونت، تشکیل شده است، سپاسگزارم و مایلم چند نکته را با شما اندیشمندان و صلح طلبان در میان بگذارم.
امروز در حالی در میان شما هستم که به واسطه جنایت و تروریسم دولتی ایالات متحده آمریکا یکی از دوستان شجاع، با تدبیر، خردورز، و آرمان خواهم، سپهبد شهید قاسم سلیمانی عزیز را از دست داده ام؛ بزرگ مردی که عمری مجاهدت کرد تا همه ما در دنیایی بهتر و امنتر زندگی کنیم، امروز به دست شقیترین آحاد بشر به ملکوت اعلی پر کشیده است. مردم ایران و تمامی استقلال طلبان و استعمارستیزان منطقه، سوگوار این ضایعه سترگ هستند. آمریکا با ترور یکی از مقامات ارشد نظامی ایران، باب روشهایی را باز کرده است که دیر یا زود گریبان خودش را از شرق تا غرب عالم خواهد گرفت.
ایالات متحده آمریکا بار دیگر به همگان ثابت کرد که هیچ تعهد و احترامی به قواعد و قوانین آمره بین المللی ندارد. این همان رویکرد روان پریشانه و ضد حقوق بین الملل است که وقیحانه تهدید به حمله به میراث فرهنگی ایران که میراث مشترک تمدن و فرهنگ بشری است مینماید.
سپهبد شهید، قاسم سلیمانی "ندای" استقلال طلبی منطقهای بود که دهه هاست به واسطه شهوت بی پایان اربابان زر و زور بین المللی و متحدین نادان و فرصت طلب شان در منطقه به شرایط ناگواری از تجمیع مشکلات و گرفتاریهای چندلایه دچار شده است. آن چه در آغازین ساعات روز جمعه ۱۳ دی ماه اتفاق افتاد، نه تنها حمله به حاکمیت ملی عراق و ترور وحشیانه و بزدلانه سردار سرافراز ایران بود، بلکه هدف قرار دادن یکی از ارکان "تأمین کننده امنیت" در داخل این جغرافیای دستخوش توطئههای گوناگون، از القاعده گرفته تا داعش و جبهه النصره بود. گروهکهایی که دست پرورده ایالات متحده آمریکا و مستخدمین منطقهای اش هستند و بزرگترین دشمن خود را سردارانی، چون قاسم سلیمانی می دانند.
جای تعجب نیست که رئیس جمهور بی ادب و گستاخ آمریکا با ارتکاب خطایی راهبردی برخاسته از حماقت و تکبر، بزرگترین فاتح نبرد علیه تروریسم و افراط گرایی و "صلح سازترین ژنرال" منطقه در چند دهه اخیر را ترور می کند و البته این بار قمار بزرگی کرده است و بداند وعده الهی تخلف ناپذیر است که حق پیروز است "والله غالب علی امره".
خانمها و آقایان
یکی از مهمترین مشکلاتی که منطقه پیرامونی ما گرفتار آن است برداشتهای غلط و سوء محاسباتی است که عمیقاً بر معادلات این منطقه تأثیر گذاشته و می گذارد. اینجانب بارها بر این نکته تأکید کرده ام که این اختلال شناختی و سوء محاسبات برخاسته از آن، یکی از مزمنترین ریشههای بحران فعلی منطقه است.
ایالات متحده برای چندمین بار نشان داد که چگونه می تواند با سوء محاسبات و برداشتهای غلط از اوضاع داخلی ایران و منطقه، گامهای خطرناکی را در نا امن کردن جهان و البته و مألا کشور خود بردارد. عمق حزن و اندوه ملل منطقه و جهان اسلام و به ویژه تشییع مردمی و بی سابقهای که ملتهای ایران و عراق از پیکرهای مطهر سردار شهید سلیمانی و همرزمان جاودانه اش از جمله شهید ابومهدی المهندس انجام دادند، مهمترین نشانه خطای عمیق برداشتها و محاسبات واشنگتن نسبت به ایران و منطقه است.
تنها به این آمار توجه کنید که هزینه سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه غرب آسیا در دوران رئیس جمهور فعلی آمریکا با افزایش یک تریلیون دلاری به ۸ تریلیون دلار رسیده است. این جدا از خونها و جانهای معصوم بیشماری است که با این سوء محاسبات ریخته و از دست رفته اند.
بعید می دانم بر کسی پوشیده باشد که بسیاری از رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا و این بار ترامپ، برای اهداف کوته بینانه سیاست داخلی خود، یک منطقه و حتی جهان را به آتش و خون کشیده اند. متأسفانه امروز با بزرگترین دروغ تاریخی روبه رو هستیم، که ایالات متحده آمریکا با این همه کشتار و خونریزی، به دنبال خیر و صلاح جمعی و صلح و امنیت در جهان و منطقه است.
منطقه ما به دلیل تجاوزهای بی پایان ایالات متحده آمریکا و درگیریهای چند سال اخیر دچار وضعیت جنگ بی پایان، افراطی گری و خشونت شده است. به دلیل نگرش و رفتار ایالات متحده آمریکا و دنباله روان آن، جنگ که به عنوان یک استثنا در روابط بین الملل شناخته شده، متأسفانه به یک هنجار و قاعده در منطقه تبدیل شده است. این حلقه معیوبی است که باید توسط کنشگران منطقه و تمامی آنهایی که متعهد به صلح و آرامش هستند شکسته شود.
متأسفانه این اختلال شناختی و سوء محاسبات صرفاً به ایالات متحده منحصر نیست و برخی متحدین و همفکران منطقهای آن نیز به دلیل وابستگی مطلق به بیگانگان و خرید مشروعیت و امنیت از خارج، همین مسیر غلط و فاجعه بار را در پیش گرفته اند؛ مسیری که به شکافها و نبردهایی انجامیده که امروز بیش از هر زمان دیگری قابل مشاهده است: از نبرد هنجارها گرفته تا برخورد راهبردها.
تأسف بارتر آن که این شکاف و نبردهای در جریان منطقه ای، فضای تنفس را برای نیروهای شر در داخل و خارج منطقه فراهم آورده است که با سوءاستفاده از این شرایط و از طریق برساختن تهدیدهای جعلی و ناامن سازیهای مصنوعی به گسترش حضور نامشروع و غیرقانونی نظامی خود در منطقه بپردازند، که مهمترین بروز آن در درد و رنج بی پایانی است که ملتهای مظلوم منطقه از افغانستان تا عراق و سوریه و یمن و لیبی تحمل میکنند. وجه دیگر این سیاستهای مخرب و آتش افروزانه، فروش صدها میلیارد دلار سلاحهای ویرانگر به منطقه است که معادل یک چهارم کل فروش سلاح در جهان است.
حضار محترم
اختلالات و کمبودهایی که امروزه در منطقه شاهد آن هستیم، از قحطی "گفتگوی میان منطقه ای" گرفته تا فقدان تعاملات ساختاری و نهادینه، همه نشانههای بارزی از این واقعیت است که شرایط منطقه رو به بهبود نیست. این تجمیع و تعمیق بحرانها شاید برای برخی بدین معنا باشد که منطقه در یک بن بست مفهومی و عملی قرار گرفته است.
به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران عمیقاً معتقدم، هرچند راهکار بحرانهای کنونی به ظاهر دور به نظر می رسد، در واقع "نزدیک و در دسترس" اند.
برای این که این "دور" را "نزدیک" کنیم، علاوه بر اراده سیاسی و تجمیع تواناییهای منطقه ای، نیازمند یک تغییر پارادایمی هستیم؛ تغییری که علاوه بر شجاعت، یک تلاش دسته جمعی را لازم دارد.
پارادایمی که امروز بر منطقه ما تحمیل شده و دانسته یا ندانسته، توسط برخی در منطقه باز تولید می شود، بر این اصل قرار گرفته که سلاح آمریکایی و جنگ، امنیت میآورد. به باور من آنچه در پهنه جغرافیایی غرب آسیا و خلیج فارس امنیت آورده و صلح پایدار تولید میکند، ارتقای همبستگی درون منطقه ای، تفاهم مشترک و روابط مبتنی بر همکاری است.
سنگ بنای هر حرکت معناداری در این منطقه از فهم متقابل آغاز میشود و مفاهمه نیز نیازمند گفت وگوست. آنچه امروز منطقه بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند است، یک گفتوگوی فراگیر و جامع درون منطقهای است. این بنای طرحی است که ایران سالها در چارچوب سازمان ملل متحد به دنبال آن بوده است؛ طرحی که امروز با ابتکار رئیس جمهوری محترم ایران به عنوان پویش صلح هرمز شناخته می شود.
این ابتکار با در نظر گرفتن واقعیتهای منطقه و با باور قطعی بر اینکه یک معماری جدید و فراگیر به دور از زبان تجاوز و تهدیدی که میراث استعماری برای این منطقه بوده است، نه تنها "ممکن"، بلکه "ضروری ترین" امری است که همگان باید در این منطقه به دنبال آن باشیم. این همان منطق و زبانی است که اربابان زر و زور که منافع خود را در جنگ و شکاف می بینند، از آن بیزارند و با تمام وجود حتی با ترور به دنبال جلوگیری از آن هستند.
خانمها و آقایان
مسیری که آمریکا برای خود و منطقه در پیش گرفته است مسیر ناامنی، جنگ و خونریزی است؛ اما ایران به عنوان صدای واحدی که از قلب تک تک فرزندان این مرز و بوم کهن و پرغرور بر میخیزد ندای صلح و آرامش برای منطقه است.
اخراج ایالات متحده آمریکا از منطقه غرب آسیا، سرنوشت محتوم استفاده افسارگسیخته واشنگتن از ابزارهای جنگ، تحریم و ترور است. ایالات متحده آمریکا جواب قاطع و حتمی گستاخی خود را در زمان و مکانی که حداکثر درد را احساس کند خواهد گرفت، اما در این جا مایلم به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این پیام را به منطقه ارسال کنم که تهران همچنان لنگر صلح و امنیت و محور توسعه منطقهای خواهد ماند. جمهوری اسلامی ایران راه حل گراست و کلیه کشورهای منطقه باید محور راه حل در پروندههای متعدد منطقهای باشند.
البته روشن است در این مسیر همراهی همه همسایگان و گامهای روشن از سوی همگان ضروری است. امنیت با سنگاندازی در حریم همسایه حاصل نمی شود. باور ما، امنیت برای همه است.
این نقطه مهمی در تاریخ منطقه و جهان است تا ما کشورهای پیرامون تنگه هرمز، با کنار گذاشتن پارادایم حذف و دشمن تراشی بر اساس توهم خرید امنیت و توسعه از خارج که حاصلی جز جنگ و نابسامانی برای منطقه ما و جهان نداشته است و با پذیرش پارادایم فراگیری و همافزایی منطقهای که تنها روش واقع بینانه خروج از تسلسل بحرانی کنونی است به سوی آینده ای سعادتمند و شکوفا با چشم اندازی روشن برای نسلهای آتی برویم؛ و این تحقق بزرگترین آرزوی برادر شهیدم سردار قاسم سلیمانی است.