داره بارون میباره تورو یادم میاره
که تو بودی کنارم بی تو آروم ندارم
نمیگی خسته و تنهام خودم بارونه بارونم
همینجوری بره انگار دیگه تا صبح نمیمونم
اگه رویای نابی بود دیگه رویای نابی نیست
میون ما دوتا انگار دیگه هیچ خاطراتی نیست
اتاقا سرد و بی نورن تموم آینه ها کورن
تموم خاطرات ما نمیدونم چرا دورن
بدون تو بارونم دیگه اون بارونه قدیما رو ایوون دیگه نیست
واسه من سیل و طوفان نه دیگه نم نم بارون تو خیابون دیگه نیست