با نگاهی به لیستهای «ائتلاف برای ایران» و «سازندگی» به عنوان دو فهرست اصلی جریان اصلاحات برای انتخابات مجلس شورای اسلامی بیش از هر چیز همان مثل معروف «آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود» در اذهان تداعی می شود.
به گزارش «تابناک»، ۱۵ بهمن در حالی که تنها ۱۰ روز به آغاز رسمی و قانونی تبلیغات انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقیمانده بود، شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان، اصلیترین مرجع تعیین خطمشی در جریان اصلاحات، با انتشار بیانیهای اعلام کرد در انتخابات پیشرو قادر به ارائه لیست اختصاصی در تهران نیست.
بیانیه این شورا احزاب اصلاحطلب را مختار ساخته بود که با توجه به اصول مشخصشده در میثاق شورایعالی، در شهرستانها و نیز پایتخت فعالیت انتخاباتی داشته و لیست ارائه کنند؛ استدلال هم این بود که چهرههای شاخص و عمده دبیران کل احزاب اصلاحطلب ردصلاحیت شده و امکان برقراری رقابت عادلانه وجود ندارد.
البته این گفتهها در حالی مطرح میشود که طبق بررسیهای به عمل آمده در تهران تا پایان روز ثبتنامها نزدیک به ۱۱۴ چهره حزبی یا شناختهشده جریان اصلاحات کاندیدا شده و این یعنی برای هر کرسی نزدیک به ۴ نفر از اصلاحطلبان ثبتنام کرده بودند، آماری که صرفاً مربوط به اصلاحطلبان «عنوانداری» است که توسط احزاب رسمی این جریان نامزد شده بودند؛ چه آنکه از میان سایر نامزدها نیز قطعاً افراد پرشماری میتوانستند در زمره اصلاحطلبان قرار بگیرند؛ پس برخلاف آنچه جریان اصلاحات و رسانههایش سعی در القای آن داشتند، تعداد اصلاحطلبان کاندیدا شده برای تهران زیاد بوده است.
پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها، اصلاحطلبان اینبار سخن از گستردگی ردصلاحیتها به میان آورده و حتی کار را به جایی رساندند که مدعی بودند این انتخابات، «انتخابات» نیست بلکه «انتصابات» است! شاید در پاسخ به همین سخنان بود که رهبری تصریح کردند چطور وقتی نوبت شما میشود انتخابات است اما الان میگویید انتصابات؟
با اینهمه در نهایت شورای عالی سیاستگذاری اعلام کرد که لیستی برای انتخابات ارائه نکرده ولی از لیستهای احزاب اصلاحطلب حمایت میکند . به دنبال همین در نخستین روز رقابتهای انتخاباتی احزاب اتحاد ملت و اعتماد ملی از حضور در انتخابات سرباز زده و حزب کارگزاران سازندگی نیز با انتشار بیانیهای ضمن انتقاد از روند بررسی صلاحیتها از لیست مستقل خود برای تهران رونمایی کرد و فردای آن روز یعنی شنبه، ۲۶ بهمن یعنی دومین روز رقابتهای انتخاباتی ۸ حزب اصلاحطلب لیستی با عنوان «ائتلاف برای ایران» با حضور کمرنگ کاندیداهای حزب سازندگی منتشر کرد که با این حساب از همین حالا میتوان انشقاق و چنددستگی در رویکرد جریان اصلاحات نسبت به انتخابات را نظارهگر بود.
با این روند هیچ بعید نیست اگر در روزهای آتی شاهد سربرآوردن لیستهایی با اسامی مشابه از جریان اصلاحات باشیم تا به نوعی تیر خلاصی به پیکر نیمهجان اصلاحطلبان در انتخابات وارد شود.
فراموش نکنیم که در آن طرف میدان هم وضعیت اصولگرایان تعریف چندانی ندارد. قالیبافیها پس از اما و اگرهای چند روز اخیر و تکذیب لیست اولیه از سوی قالیباف، در قالب فهرست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به میدان آمدند ، از سوی دیگر جبهه پایداری نیز که از آغاز دلش به ائتلافی که حدادعادل آن را مدیریت میکرد، رضا نبود، مصر بر انتشار فهرست خودش ماند و در نهایت با سرلیستی مرتضی آقاتهرانی وارد انتخابات شد و راهش را از ائتلاف جدا کرد.
اما هنوز خبر جدایی پایداری از ائتلاف کهنه نشده بود که جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت به ریاست شهابالدین صدر و سرلیستی غلامرضا مصباحیمقدم نیز لیست دیگری ارائه کرد؛ در این میان چندتایی ائتلاف و جبهه ریز و درشت دیگر هم در جریان اصولگرایی کاندیداهای خود را معرفی کردند و در مجموع شرایط به سمتی رفت که حداقل ۵ لیست اصلی در تهران خودنمایی میکند که سهم اصولگرایان ۳ لیست و سهم اصلاحطلبان ۲ لیست است.
اما آنچه در مقایسه میان این لیستهای متعدد بیشتر به چشم میآید، حضور ۱۴ نماینده فعلی مجلس در لیست ۳۰ نفره احزاب اصلاحطلب برای انتخابات است؛چهرههایی همچون مصطفی کواکبیان، علیرضا محجوب،داوود محمدی، سهیلا جلودارزاده، پروانه مافی، محمدرضا بادامچی، فریده اولادقباد، زهرا ساعی، محمدعلی وکیلی، سیدفرید موسوی، محسن علیجانی، محمدرضا نجفی، ابوالفضل سروش و مهدی شیخ که کمابیش قاطبه مردم تهران با کارنامه آنان در چهار سال گذشته در مجلس آشنا هستند.
کارنامهای که نهتنها مخالفان جریان اصلاحات را منتقد خود کرده بلکه داد بسیاری از حامیان و رأیدهندگان حامی اصلاحطلبی را هم درآورده است . حال با چنین سابقه و عملکردی، حضور پررنگ نمایندگان فعلی مجلس در لیست تهران (که بهجز ساعی بقیه نماینده فعلی همین شهر هستند) و دیدن این اسامی در لیست ۳۰ نفره یادآور همان مثل معروف است که آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود!
این کاندیداها همگی عضو فراکسیون امید هستند که انتقادات فراوانی به عملکرد آن وجود دارد،علاوه بر آن هم برخی از این افراد حضور کمرنگی در جلسات فراکسیون امید داشته و یا در مقاطع حساس، رای و نظراتشان همسو با جریان اصولگرایی بوده است.
اینکه چرا در این شرایط اصلاحطلبان باردیگر از همان افرادی استفاده کردند که لااقل به دلیل عملکردشان اقبال چندانی به آنان وجود ندارد، پرسشی است که شاید پاسخ آن از سوی اصلاحات به ردصلاحیتهای شورای نگهبان یا نبود کاندیداهای شاخص اصلاحطلب بازگردد اما نکته این است که مگر همین اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم از ردصلاحیتها گلهمند نبودند ولی در نهایت فراخوانی دادند و در لوای ائتلاف با اعتدالیون وارد انتخابات مجلس در تهران و شهرستانها شدند؟ حال دقیقاً چه اتفاقی افتاده که در این دوره خبری از فراخوان نبود و از همان آغاز بنا بر ارائه نکردن لیست قرار گرفت؟ چرا تلاشی برای شناسایی داوطلبان موثر و رایآور انجام نشد و فقط به حمایت از نمایندگان فعلی بسنده شد؟
جریان اصلاحات که دم از تجربه انتخابات دور گذشته را میزند و سخن از ائتلافنکردن با سایر جریانها را مطرح میکند، چطور تنها به بخشی از حرف خود پایبند میماند؟ یعنی آنها از تجربه انتخابات قبلی تنها ائتلاف نکردن را دریافتند اما از گذشته و کارنامه نمایندگان فعلیشان در مجلس درس نگرفته و مجدداً سراغ کسانی رفتند که شاید بار اول هم به خاطر شرایط خاص زمانی و مسائل سیاسی رای آوردند. چطور جریان اصلاحات هنوز به این باور نرسیده که مردم نمایندگان فعلی را شناخته و از عملکردشان آگاهند و دیگر بعید است آنان را منتخب خود سازد؟ شاید لازم باشد اصلاحطلبان در روز انتخابات و پس از اعلام نتایج، دیدگاه مردم را درباره نمایندگان فعلی فراکسیون امید از زبان خودشان بشنوند!