به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، بسیاری از تحلیلگران در مورد دلایل انتخاب هند از سوی ترامپ مطالب زیادی نوشتند اما اکنون که تب و تاب رسانه ها کم شده است میتوان از زاویه ای دیگر به ماجرای این سفر نگاه کرد و ابعاد پشت پرده آن را واکاوی کرد.
به نظر می رسد این هند بود که در این زمان حساس پس از سفر جنجالی «نارندرا مودی» به آمریکا دوباره به سمت واشنگتن چرخید تا بتواند از رقابت سنتی خود با چین در آسیا عقب نیافتد.
رقابتی که وسعت سرزمینی، جمعیت زیاد، بنادر متنوع و همسایگی با تعداد زیادی از کشورها، قرارگیری در منطقه راهبردی اقیانوس آرام (پاسیفیک)، صنعت پویا و مبتنی بر تولیدات متنوع، صنایع دفاعی رو به توسعه، جمعیت مهاجر تاثیرگذار، ایدئولوژی قابل توسعه و دهها عامل دیگر رقابتی را میان این دو کشور رقم زده است.
از طرفی، در دیگر سوی جهان با ابرقدرتی روبرو هستیم که در قرن جدید میلادی شاهد فروریختن هژمونی خود بوده و خوب میداند که دیگران نیز به نظاره این منظره نشسته اند. ایالات متحده به خوبی میداند که یا باید راه شوروری، آلمان نازی و فرانسه بناپارت را در پیش گیرد یا این که از تجربه امپراطوری 400 ساله بریتانیا درس گیرد؛ یعنی اینکه یا با سر بر روی زمین سقوط کند یا اینکه محترمانه بر روی زمین بنشیند تا دیگران نیز همواره احترامش را حفظ کنند.
ایالات متحده میداند که در اوضاع فعلی باید جلوی رقیب خود یا به قولی جایگزین بعدی قدرت در دنیا یعنی چین را بگیرد و شاید بتواند از طریق هند رقیب سنتی اما ضعیف تر این کار را انجام دهد.
هند و دولت نارندرا مودی نیز به خوبی از نقشی که قرار است هند در آینده جهان بازی کند آگاه است بنابراین سعی میکند تا می تواند به جذب عناصر تاثیرگذار همچون آمریکا در این نقش بپردازد.
مقامات هندی به خوبی می دانند که ساختار صنعت چین مبتنی بر جمعیت و تولیدات انسان پایه گذاری شده است، همچنین علیرغم تلاش فراوان چینی ها تکنولوژی بومی این کشور توان رقابت با انواع غیر بومی خود را ندارد؛ بنابراین انتقال فناوری از کشورهایی چون آمریکا و دیگر طرفهایی که از پیشرفته ترین کشورهای دنیا در عرصه تکنولوژی در انواع مختلف آن به شمار میروند یکی از اولویت های مهم و از سیاست های کلان حکومت هند محسوب میشود.
حزب «بهاراتیا جاناتا» با پذیرش ریسک دعوت از ترامپ و برافروختن خشم میلیونها فقیر و جامعه مسلمان در این برهه حساس در حقیقت چراغ سبزی را به او نشان داد تا به او اطمینان حاصل دهد در سخت ترین لحظات در کنار آمریکا و در عرصه رقابت با رقیب آن یعنی چین خواهد ماند.
در طرف مقابل نیز دهلی نو روی کمک های واشنگتن در زمینه های عقد قراردادهای نظامی بلند مدت و سنگین کردن کفه ترازو به نفع این کشور در مجامع بین المللی حساب ویژه ای باز کرده است.
هند به خوبی میداند که انتقال سریع فناوری از آمریکا و کمکهای تسلیحاتی به این کشور میتواند عملا این کشور را نزدیک به چین کند و در کورس رقابت باقی نگهدارد و در عوض آن نیز یک پایگاه و نگهبان باوفای قدرتمند برای آمریکا در آسیا باشد.
در پایان باید به این نکته توجه داشت که این روزها فارغ از مسائل رقابت چین و آمریکا؛ تغییر اصول بنیادین هندوستان گاندی و جایگزینی اصول هند جدید مودی صرفا در دهن کجی به جمعیت چند صدمیلیونی مسلمانان این کشور و دعوت از قاتلین به تاج محل خلاصه نمی شود بلکه این ترس جاماندن از رقابت ابرقدرت های دنیاست که هند را به این سمت و سو کشانده است و دچار جنون کرده است.
واضح است که ماشین هند پیش از اینها از روی کشمیری ها به دستور صهیونیست ها و شخص نتانیاهو رد شده است و اینک نوبت ترامپ است که نقشه های خود را در این کشور پیاده کند. مطمئنا ترامپ در سفرش به دهلی نو برای نارندرا مودی نخست وزیر هند این را به اثبات رسانده است که عنصر بی رحمی همواره یکی از الزامات برای جولان غارتگری و نشان دادن قدرت به دیگران است و این نیز در فلسفه هندوئیسم مسلط بر هند جدید باید وجود داشته باشد که البته نمونه های این بی رحمی ها را در ماجراهای اخیر شمال شرق پایتخت به خوبی می توان یافت.