تحریریه تابناک جهان: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در سالیان گذشته تلاش گسترده ای برای تثبیت قدرت و جایگاه خود انجام داد و برای رسیدن به این هدف، مجموعه ای از اقدامات متهورانه داخلی و خارجی را در نظر گرفت.
آنچه در میان تلاشهای بن سلمان بیش از هر چیزی به چشم آمده، توسل به اجبار و خشونت در برابر مخالفان و منتقدان خود بوده است، به گونهای که به عقیده بسیاری از ناظران بین المللی، این اقدامات بن سلمان برای تثبیت جایگاه خود، در گذشته این پادشاهی سابقه چندانی نداشته است.
در همین رابطه، دیوید هرست، سردبیر وبسایت آمریکایی «میدل ایست آی» در گزارشی در این رسانه نوشت: اقدامات اخیر محمد بن سلمان در دستگیری شاهزادگان سعودی، بیش از هر چیز ممکن است قماری باشد که برای تاج و تختش هزینههایی به همراه داشته باشد. با این حال، ولیعهد سعودی و مشاوران وی ممکن است احمقتر از آنچه باشند تا اشتباهی را که اخیراً با آخرین دستگیریها مرتکب شده اند متوجه شوند.
در ادامه این مطلب آمده است: این یک سلطنت مطلق بود که بی رحمانه با مخالفان برخورد داشت. بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، ناپدید شدن در داخل و آدم ربایی در خارج از کشور، خوراک اصلی آن بود. همچنین، وهابیت به عنوان روش بی رحمانه کنترل مذهبی و اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. پادشاهان محبوبیت خود را با دستکاریهایی در داخل و خارج خریداری کردند؛ این گونه عملکرد که پادشاهی، برای چندین دهه، با مشکلات نسبتاً کم درونی مواجه بود.
این پادشاهی توسط شورای شاهزادگان اداره میشود؛ یعنی فرزندان بنیانگذار آن پادشاه عبدالعزیز، که چیزهای خوبی را در بین خود به اشتراک میگذارد و اطمینان میدهد هر شاخه از این خاندان سهمی دارد: نایفها وزارت کشور را به دست آوردند، سلاطین وزارت دفاع، عبداللهها گارد ملی، فیصلها وزارت امور خارجه و طلالها رسانهها و ... را در اختیار گرفتند.
رقابتهای شدید
هنگامی که بحرانها پیش میآمد، تصمیمات جمعی گرفته میشد. یک شورای خانوادگی تشکیل شد و تصمیمات به آرامی و با احتیاط بسیار زیاد اتخاذ میشد. این پادشاهی کاملاً در خدمت منافع نظامی و نفتی آمریکا در خلیج فارس عمل میکند، اما در درون آن نیز دستورکارهای مستقلی نیز وجود داشت.
اختلافات بر سر جانشینی برای مقایسه با اتفاقاتی که در این هفته رخ داده است نیز وجود داشت؛ مانند زمانی که ولیعهد فیصل اقتدار پادشاه سعود را در دهه ۱۹۶۰ به چالش کشید. اما اینها سریع و بی سر و صدا برطرف شدند. وقتی سعود این مبارزات قدرت را بازنده و مجبور شد از آنجا به خارج از کشور تبعید شود.
اما محمد بن سلمان همه مناسبات و رقابتهای سنتی قدرت در عربستان سعودی را دگرگون کرده و دست به خشونت بیشتری در برابر مخالفان و رقبا زده است. او به یمن حمله کرد، جمال خاشقجی را به طرز عجیبی کشت، محمد بن نایف را بازداشت و با گروههای مخالف مذهبی و مدنی نیز برخورد کرد.
در اینجا نگاه کنید که سلطنت سعودی تا چه اندازه با خشونت روبه رو بوده و این لیست فقط مربوط به چند سال گذشته است.
تصمیمات عجولانه
پاکسازی علیه برادر پادشاه و پسر بنیانگذار عبدالعزیز، در نظر گرفته شده است. حملات گستردهای علیه حوثیها راه اندازی شد و نیروهای مسلح یمن وابسته به حوثیها نیز در پاسخ کنترل دو منطقه المهاشمه و السلیله را در استان الجوف در دست گرفتند. مرزهای کشور بسته، زیارت عمره در مکه تنها شش هفته قبل از آغاز ماه رمضان متوقف و استان شرقیه نیز تعطیل شد؛ در حالی که فقط تعداد معدودی از ابتلا به کرونا ویروس رسما گزارش شده است. توافق سه ساله با روسیه به هم ریخت و ریاض نفت را به بازار جهانی سرازیر کرد و قیمت آن را در سطحی که از زمان جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ دیده نشده بود، تنزل داد.
همه این رویدادها به یک مرد میرسد: محمد بن سلمان. او در حال حرکت به سمت فجایع بعدی است. تصمیمات او عواقب زیادی دارد، بدون اینکه ذرهای به آن بیندیشد.
آنچه واضح به نظر میرسد، این که محمد بن سلمان نظم سنتی حاکم بر پادشاهی سعودی را به هم زده است و به نظر نمیرسد او بتواند نظم جدیدی را مستقر کند که پادشاهی خود را براساس آن مستقر کند.