چند تن از اهالی سینما نامهای از تنظیم کردهاند و در حال اغفال سینماگران صاحب نام هستند تا با امضای آن نامه و ارسال و انتشار آن خطاب به مقامات ارشد کشور، زمینه آزادسازی یکی از مفسدین اقتصادی که برای چندین سال نقاب فرهنگ زده بود و به اعتبار شماری از سینماگران نیز ثلمه وارد کرد، را فراهم کنند؛ فشاری که قطعاً نبایست منتهی به نتیجهای برای ذینفعان شود و از قضا بانیان چنین نامهای باید تحت تعقیب قرار گیرند تا مشخص شود بر اساس چه منافعی حاضر شدهاند حیثیت خود را برای آزادی چنین اشخاصی به حراج بگذارند.
به گزارش «تابناک»؛ حضور مفسدین اقتصادی در فرهنگ و ورزش ایران اتفاق تازهای نیست و در یک دهه اخیر شماری از اشخاص از حضور در این عرصه به عنوان یکی از پوششهایشان بهره برداری کردهاند. تا زمانی که این اشخاص دستگیر و پرونده قضاییشان به جریان نیافتاده، نمیتوان هیچ هنرمند یا ورزشکاری را به جهت همکاری در پروژههای ورزشی یا فرهنگی چنین اشخاصی مورد شماتت قرار داد، چرا که اشخاص عادی فاقد دسترسیهای اطلاعاتی هستند که بتوانند پسزمینه فعالیت اشخاص را بررسی کنند و چه بسا برخی از این فاسدها آنچنان حرفهای اعمال کنند که شک برانگیز نیز نباشند.
با این حال، وقتی این اشخاص دستگیر میشوند و نمایندگان دادستان ابعاد مفاسد مالی این اشخاص و همدستانشان را در دادگاههای مفاسد اقتصادی بیان میکنند، دفاع از چنین اشخاص به منزله دفاع از یک فاسد است و مدافعان در معرض همکاری در گذشته قرار میگیرند و بعضاً ممکن است چنین برداشتی نیز پیش آید که آنها چشم به آزادی این مفسدین و دریافت رقمهای کلان در آینده دارند و در واقع برداشت خیرخواهانه از حمایت از فاسدین، سادهانگارانه است.
در روزهای اخیر نامهای از سوی چند تن از اهالی سینما تنظیم شده که با محوریت یک تهیه کننده، یک نویسنده و چند خبرنگار که غالباً روابط عمومی پروژههای سینمایی هستند، کوشش شده با اغفال بزرگان سینما، آنها را متقاعد سازند این نامه را امضاء کنند و خواستار آزادی یکی از مفسدین اقتصادی شوند که یکی از جلسات دادگاه پرونده مرتبط با او پیش از نوروز به صورت علنی برگزار شد و در آن به بخشی از دزدهای چند صد میلیارد تومانی از سوی نماینده دادستان با تشریح جزئیات اشاره شد. حال نامه تنظیم شده دست به دست میشود که در میان آن درباره این مفسد چنین شعری استفاده شده است:
«در این خاک
در این خاک
در این مزرعه پاک
به جز مهر
به جز عشق
دگر بذر نکاریم»؛ انگار با یک قهرمان ملی مواجه هستیم و از قضا لحن نامه نیز آنچنان حماسی است که ظاهراً در حق یکی از بزرگان فرهنگ و هنر این مملکت ظلمی بس بزرگ شده است!
در این نامه از این مفسد اقتصادی با عناوینی چون «یکی از فعالترین و موثرترین چهرههای فرهنگ و هنر کشور و چهره خلاق و موفق که باعث افتخار و سربلندی بوده و کارنامه فرهنگی و هنری این سرزمین به نام او مزین بوده، در ایران و جهان مایه عزت و احترام بوده، موجبات اشتغال صدها تن را پدید آورد، کارافرین و تولیدکنندهای خلاق است، به بازار محصولات فرهنگی رونق بخشید، دیندار و معتبر و باآبروست، نخبه و پدیده موفق این عرصه اند که میتواند به فعالیت های نیمه کاره فرهنگی اش جانی دوباره ببخشد. به فضای همدلی و مهربانی مدد برساند و همانند یک سرباز در خدمت ایران اسلامی باشد تا بار دیگر پرچم پرافتخار آن را به اهتزاز درآورد!»؛ انگار درباره یکی از برجسته ترین چهرههای اقتصاد ایران که به زهد و تقوا سرشناس است، سخن به میان آمده است.
در این نامه با طرح ادعاهای غلوآمیز نظر اینکه اگر این مفسد اقتصادی آزاد شود، 6000 فرصت شغلی به وجود میآورد یا برای میلیونهای ایرانی که اکنون در خانه نشستهاند برنامه تولید میکنند، کوشش شده مقامات تصمیم گیر را در معرض فشار برای آزادسازی او قرار دهند و در عین حال در بخشی از متن آن تاکید شده است: «ما درباره اتهامات او سخن نمی گوییم. این ها را به خدا و تاریخ و قوه قضائیه وا مینهیم و از بن جان معتقدیم عدالت در نهایت محقق خواهد شد.» و پرسش اینجا است که چرا درباره اتهامات او سخن نمیگویید اما خواهان آزادیاش میشوید؟! مگر میتوان یک مفسد اقتصادی را برای آنکه به شما جمع محدود منابع مالی تزریق کرده و از این پس قرار است تزریق کند و در بخشی از منابع حاصل از مفاسد اقتصادیشان را در اختیارتان قرار داده، آزاد کرد؟
متاسفانه این اشخاص که در ابتدای نامه خود را دارای «نسبت ذاتی با هنر» خواندهاند، دست به بازی خطرناکی زدهاند و برای آنکه هزینهاش را نپردازند و پشت نامهای بزرگ پنهان شوند، در روزهای اخیر به چهرههای صاحب نامی مراجعه کردهاند. شماری از این چهرهها به درستی به اصل نامه ایراد وارد کردهاند و امضای چنین نامهای را یک بدنامی تاریخی برای خود تلقی کردهاند و شماری دیگری به واسطه شدت اصرارها و فشارهایی که از هر سو به آنها وارد شده، تاکید کردهاند دست کم حاضر به امضای چنین متنی نیست. با این حال بعید نیست برخی از بزرگان سینما از سوی این جمع محدود اغفال شوند و نامشان در میان حامیان یک مفسد اقتصادی قرار گیرد.
در زمانی که این شخص دستگیر نشده بود، هرکس با او همکاری داشته قابل تبرئه است و میتواند عنوان کند که اطلاعی از پشت پرده فعالیت این مفسد اقتصادی نداشته اما اکنون که همه چیز عیان شده، هر اهل فرهنگ و هنری که در این بازی وارد شود، قطعاً خود را در معرض این اتهام قرار داده که یا از این مفسد پول گرفته یا به او وعده داده شده که در صورت آزادی این مفسد، منتفع شود. با توجه به آنکه سرنوشت بخشی از اموال این مفسد اقتصادی نیز مشخص نیست، دور از انتظار نیست عاملان این کمپین، حاملان این پولها میلیاردی باشند که نگرانند در صورت به درازا کشیدن رسیدگی پرونده این اشخاص، آنها نیز گرفتار شوند. از این منظر بعید است هیچ چهره فرهنگی یا هنری بدون آنکه درگیر فساد باشد، چنین نامهای را امضاء کند.
بنابراین در صورت انتشار این نامه با هر متنی، انتظار میرود نهادهای مسئول بررسی کنند میان امضاءکنندگان این نامه و به ویژه بانیان این نامه و این مفسد اقتصادی در گذشته و اکنون چه روابط مالی وجود دارد. در واقع اسامی درج شده در ذیل این نامه به جز آنکه حیثیت این اشخاص را به مخاطره خواهد انداخت، حتماً میبایست با تبعات گسترده حقوقی همراه شود و این اشخاص برای حمایت از یک مفسد اقتصادی تحت تعقیب قرار گیرند.