به گزارش تابناک به نقل از مهر، رصد رسانههای غربی و اسرائیلی نشان میدهد که گابی اشکنازی که از مادری سوری و پدری بلغار متولد شده عمده شهرت خود را مدیون جنگ رژیم صهیونیستی با حماس در سال ۲۰۰۹ است.
ادعا میشود پدر او از جمله نجات یافتگان هولوکاست است.
علاوه بر این مورد، او مدعی است که در طراحی ویروس استاکس نت (ویروسی که در سال ۱۳۸۹ به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد) نقش داشته و زمانی که عهده دار ریاست مشترک ارتش صهیونیستها بوده با طرح ایهود باراک و بنیامین نتانیاهو برای حمله به ایران مخالفت کرده است.
در رسانههای آمریکایی و اسرائیلی درباره اشکنازی آمده است:
گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱، در کابینه تازه ائتلافی رژیم صهیونیستی عهدهدار وزارت خارجه شده است. اشکنازی که ۶۶ سال دارد، فرزند مادری سوری و پدری بلغاری است. او در حیفا سیاست خوانده و سپس با سفر به آمریکا در دانشگاه هاروارد مدیریت (مدیریت بحران) خوانده است.
سال ۱۹۷۲ اشکنازی به ارتش اسرائیل وارد شد. وی هم در جنگ سال ۱۹۷۳ میان اسرائیل و کشورهای عربی شرکت داشت و هم نقشی قابل اعتنا در حمله به هواپیمای ربودهشدگان اسرائیلی در فرودگاه انتبه (اوگاندا) در سال ۱۹۷۶ ایفا کرده است.
حمله کماندوهای اسرائیلی به هواپیما بدون اطلاع دقیق دولت اوگاندا صورت گرفت و به عنوان موردی برای «مقابلههای موفق» با گروگانگیری از آن یاد میشود. در جریان حمله ناموفق آمریکا برای آزادسازی گروگانها در سفارت آمریکا در تهران در اردیبهشت ۱۳۵۹ و نیز در حمله کماندوهای آمریکایی برای کشتن اسامه بنلادن در ابوتآباد پاکستان در اردیبهشت ۱۳۹۰ هم از تجربه انتبه استفاده شده است.
اشکنازی بعدتر در جنگهای لبنان در اوایل دهه ۹۰ و حمله به حزبالله و ساف شرکت داشته و زخمی شده است.
در سالهای ریاست او بر ستاد مشترک ارتش اسرائیل (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱) اولین جنگ گسترده رژیم صهیونیستی با حماس در سال ۲۰۰۹ رقم خورد. بر سر اینکه «موفقیت» اسرائیل در این جنگ باید به پای چه کسی نوشته شود (ایهود باراک، وزیر جنگ یا اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش؟) و نیز مسائلی نشأت گرفته از برخی مسائل دیگر مناقشه سختی میان این دو درگرفت که به حجمی از تهدید و پروندهسازی علیه یکدیگر کشید و پای وزارت دادگستری و دایره مبارزه با فساد هم به ماجرا باز شد. حرف اشکنازی این بود که بعد از جنگ نه لزوماً موفق سال ۲۰۰۶ علیه حزبالله، این من بودهام که با جنگ موفق علیه حماس در سال ۲۰۰۹ «اعتبار خدشهدار شده ارتش را احیا کردهام». اشکنازی بعد از این جنگ محبوبیتش در اسرائیل بیشتر شد و بحث نخستوزیری او هم مطرح شد.
سال ۲۰۱۱ که از ریاست ستاد مشترک ارتش اسرائیل کنار رفت، ویدئویی به عنوان دستاورد ریاستش منتشر کرد که دو نقطه عطف داشت، یکی طراحی و مدیریت حمله به تأسیسات اتمی سوریه در سال ۲۰۰۷ و یکی هم طراحی ویروس استاکسنت برای از کار انداختن بخشی از تأسیسات هستهای ایران.
اشکنازی در حالی در این فیلم از طراحی استاکس نت سخن گفته بود که رژیم صهیونیستی هیچگاه رسماً مسئولیت این اقدام را به عهده نگرفته است.
سال ۲۰۱۲ خبری در رسانههای رژیم صهیونیستی منتشر شد که به موجب آن در سال ۲۰۱۰ اشکنازی در برابر پیشنهاد نتانیاهو (نخستوزیر) و ایهود باراک (وزیر جنگ وقت) برای ارتقای سطح هشدار به سطحی که اسرائیل را آماده جنگ کند و حمله به تأسیسات اتمی ایران را رقم بزند، مقاومت کرده است.
در آن زمان مئیر داگان، رئیس موساد هم مخالف این پیشنهاد بود. داگان که سال ۲۰۱۶ مُرد دو سال پیشتر از بحث حمله به ایران، به عنوان رئیس موساد امضایش را پای اجرای طرح حذف عماد مغنیه از فرماندهان مقاومت حزب الله لبنان گذاشته بود.
باراک در رابطه با مخالفت اشکنازی با حمله به ایران گفته بود که مخالفت، از این جهت بود که اشکنازی معتقد بود اسرائیل به تنهایی از پس حمله به ایران برنمیآید. روزنامه هاآرتص بعدتر از قول اشکنازی نوشت که ارتش توانش را داشته ولی شخصاً چنین حملهای را یک اشتباه استراتژیک تلقی میکرده، چون پیامدهایش قابل محاسبه نیست و شاید برنامه هستهای ایران را صرفاً چند ماه عقب بیندازد.
اشکنازی البته این اواخر منکر مناقشه با نتانیاهو در سال ۲۰۱۰ بر سر حمله به ایران شده و گفته است که ترجیح میدهد درباره این موضوع حرفی نزند چون پرونده هستهای ایران همچنان برای اسرائیل باز است و نباید بحثها محرمانه را به سطح علنی آورد.
با این همه، از هواداران لغو برجام بوده و از دولت ترامپ خواسته بود که این ایده را عملی کند. سال ۲۰۱۸ در مناظرهای در آمریکا گفته بود که بر خلاف برخی از محافل و مقامهای امنیتی اسرائیل که نگرانند لغو برجام ممکن است ایران را به تسریع برنامه اتمی خود سوق دهد، او فکر عواقبش را نمیکند و اسرائیل از آن ظرفیت و پتانسیلهای لازم برخوردار است که بتواند با هرگونه سناریویی در منطقه روبهرو شود.
اشکنازی در سمت وزارت خارجه هم او لزوماً نرمتر شدن سیاستهایی را که کابینه نتانیاهو تا کنون پیش میبرده، دنبال نخواهد کرد. به خصوص که او سیاستهای نتانیاهو در قبال حضور ایران در سوریه را ضعیف توصیف کرده، نظر معینی نسبت به شکلگیری کشور فلسطینی ندارد و با الحاق مناطق کرانه باختری به اسرائیل هم مخالف نیست.
به نوشته رسانههای آمریکایی، مذاکرات روز چهارشنبه اشکنازی با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در سرزمینهای اشغالی هم از هماهنگی کامل درک و نگاههای دو طرف در قبال ایران حکایت داشته است.
در سالهای اخیر که سیاست اسرائیل بیش از پیش جنبههای امنیتی و نظامی به خود گرفته است وزارت خارجه به عنوان پیشبرنده سیاستهای نرمتر کمتر امکان مانور و عمل داشته و حتی با کاهش بودجه روبهرو بوده است. اعتصاب گاه و بیگاه کادر دیپلماتیک اسرائیل از سال ۲۰۱۱ به این سو برای اعتراض به سطح پایین حقوق خود هم نمادی از موقعیت وزارت خارجه در کل سیاستهای اسرائیل تلقی میشود.
اینکه اشکنازی حالا بکوشد جایگاه برتری برای وزارت خارجه در کل سیاستهای صهیونیستها رقم بزند خود میتواند محلی برای چالشهای احتمالی در کابینه جدید باشد.
اشکنازی گفته است که ورود اخیرش به سیاست و عضویت در ائتلاف آبی- سفید برای ممانعت از شکلگیری کابینه ائتلافی حزب لیکود به ریاست نتانیاهو با احزاب راست افراطی و نژادپرست بوده است.
با توجه به نقشی که اشکنازی در ارتش داشته شاید رسیدن به وزارت جنگ بیشتر برازنده او بود، ولی با حضور چهرههای قدرتمندتری مانند بنی گانتز و موشه یعلون در رأس ائتلافی آبی- سفید، این پُست معلوم بود که به اشکنازی نمیرسد.