با دلشدگان جور و جفا تا به کی آخر
آهنگ وفا، ترک جفا بهر خدا کن
ز دست یارم چه ها کشیدم
به جز جفایش وفا ندیدم
نه همزبانی که یک زمانی
ز من بپرسد غم نهانی
نه اهل دردی، نه غمگساری
ز من بپرسد غم که داری؟
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
رحمی به من دلشده بی سر و پا کن