دربی 93؛ این یک دیدار خاص است. در تأیید خاص بودن آن همین بس که چهارمین مصاف تاریخ دو تیم از سری رقابتهای جام حذفی است. میان اولین تقابل دوتیم در جام حذفی تا دومین آن 11 سال فاصله وجود دارد و میان دومین تا سومین 12 سال.
در واقع برای تماشای جدال دو تیم در جام حذفی باید بیشتر از یک دهه صبوری کرد. بنابراین برای کالا و محصولی که حدوداً هر ۱۰ سال یکبار به بازار میآید قطعاً مشتریهای زیادی وجود دارد که برای آن صف میکشند. این بازی چیزی شبیه یک قطعه سمفونی دلنشین و بینظیر است که معمولاً سالها طول میکشد تا یک هنرمند خالق آن باشد. همانقدر مسحور کننده. نوازندگان این قطعه تمام هنر خود را به کار خواهند گرفت تا اجرایی به یادماندنی و بلکه تاریخی داشته باشند. اجرایی که در گیرودار همهگیری کرونا و دوران مبارزه با آن، کسی از نزدیک شاهد آن نخواهد بود اما قطعاً میلیونها نفر چشم به جعبه جادویی میدوزند و انتظاری جز جادو از بازیکنان تیم محبوبشان ندارند.
این نمایش را از دست ندهید...
این نمایش دو تیم بزرگ پایتخت است، جدال دو رقیب سنتی، دوئل قهرمان و نایب قهرمان لیگ تازه به اتمام رسیده. هواداران و بعضاً بازیکنان دو تیم در دلیل موفقیت و چرایی ناکامی دیگری انقلتهایی وارد میکردند و حالا مچاندازی یحیی و فرهاد میتواند نشانگر و اثباتکننده برخی مسائل باشد. گرچه قیاس ماراتن لیگ با جام حذفی که سرنوشت یک تیم در ۹۰ یا ۱۲۰ دقیقه رقم میخورد، قیاسی معالفارق است اما بیتردید این دیدار سنگ محک قابل استنادی است که تفکرات و فوت مربیگری گل محمدی و مجیدی را به چالش میکشد.
یحیی و فرهاد در شرایطی خاص و از بعضی جهات تا حدودی مشابه رودرروی هم قرار میگیرند تا خالق دربی ۹۳ باشند. یحیی لیگ را با قهرمانی به اتمام رسانده و خود را بهعنوان گنجینه و دارایی ارزشمند باشگاه پرسپولیس در سطح مربیگری مطرح کرده که میتواند تا سالها خیال سرخپوشان و هوادارانش را از این حیث راحت کند اما نمیتوان فراموش کرد که او در جام تازه فتح شده شرکایی دارد. شرکایی که سایهشان بالای سر جام سنگینی میکند و این اصلاً برای گلمحمدی خوشایند نیست.
بسیاری از کارشناسان و حتی هواداران معتقدند در پرسپولیسی که امسال قهرمان شد همچنان ردپای برانکو وجود داشت و حاصل زحمات چندساله پروفسور بود. از سویی گابریل کالدرون هم در این قهرمانی سهیم است. چرا که در نیم فصل تیم را بهعنوان صدرنشین تحویل یحیی گلمحمدی داد. با این اوصاف یحیی دوست دارد جامی داشته باشد که امضای خودش به تنهایی پای آن باشد. البته اگر یحیی موفق شود پرسپولیس را به قهرمانی جام حذفی سوق دهد بازهم تمام راه را خودش نپیموده اما چه کسی میتواند انکار کند که پیروزی در دربی، درصد بالایی از راه قهرمانی بوده و این مهم با یحیی به دست آمده است.
در سوی دیگر میدان، فرهاد مجیدی حضور دارد که نایب قهرمان لیگ شده و در ۲ دیدار حساس و سرنوشتساز (لیگ و حذفی) برابر سپاهانی به برتری رسید که تحت هدایت امیر قلعهنویی بود. در تمام این سالها نام قلعهنویی آلترناتیوی جدی برای سرمربیان استقلال بوده و فرهاد با بردهای پیدرپی مقابل این نام، به نوعی خودش را به باشگاه و هواداران اثبات کرد.
با این اوصاف فرهاد همچنان زیر سایه یک نام بسیار محبوب قرار دارد؛ آندرهآ استراماچونی. با وجود موفقیتهایی که میتوان به اسم مجیدی نوشت اما هنوز بخشی از هواداران در صورت انتخاب میان این دو، به مرد ایتالیایی رأی میدهند و در روزهایی که پشت سرمیگذاریم همچنان شایعه مذاکره و بازگشت استراماچونی به نیمکت آبی وجود دارد. در چنین شرایطی برد در دربی (و به احتمال زیاد قهرمانی) میتواند آس مجیدی باشد و به عبارتی فرهاد برگ برندهاش را برای هوادارانی که هنوز به او اعتماد کامل ندارند، رو کند.