ذکتر محمود سریع القلم ۳۰ ذهنیتِ غیر واقعی در دیپلماسی را اینگونه برشمرد:
۱-که حقوقِ بین الملل بر سیاستِ بین الملل اولویت دارد؛
۲-که سیاستِ بین الملل بر اقتصادِ بین الملل اولویت دارد؛
۳-که سیاستِ خارجی یعنی روابط عمومی خارجی یک دولت؛
۴-که بدون اجماع داخلی میتوان در سیاست خارجی موفقیتِ پایدار کسب کرد؛
۵-که سیاست خارجی عمدتاً یعنی فضا سازی مجازی؛
۶-که کشورهای اروپایی با توجه به عدالت خواهی و حق طلبی، باید موضع بگیرند؛
۷-که آمریکا و اسراییل دو روی یک سکه نیستند؛
۸-که آمریکا یعنی رئیس جمهور آمریکا؛
۹-که جان بولتون باعث شد ترامپ از برجام خارج شود؛
۱۰-که صرفاً مثلثِ ترامپ، پمپئو و مشاور امنیت ملی، سیاست خارجی آمریکا را شکل میدهند؛
۱۱-که اِیپَک (AIPAC) صرفاً یک گروه لابی است؛
۱۲-که مجموعۀ دستگاه نظامی- امنیتی آمریکا، حامی سیاست خارجی ترامپ نیست؛
۱۳-که قوۀ مقننه آمریکا، حامی سیاست خارجی ترامپ نیست؛
۱۴-که مهمترین منطقه در سیاست خارجی آمریکا، خاورمیانه است؛
۱۵-که دولت ترامپ برای دستیابی به یک قرارداد جدیدِ برجام، مستأصل است؛
۱۶-که عموم رسانههای آمریکا، مخالف سیاستهای خاورمیانهای دولت آمریکا هستند؛
۱۷-که سیاست خاورمیانهای آمریکا در کاخِ سفید شکل میگیرد؛
۱۸-که منافع اسراییل یعنی مواضع بنیامین نتانیاهو؛
۱۹-که تفاهم و همکاری کشورهای عربی با اسراییل پایدار نیست؛
۲۰-که اعراب خلیج فارس از خود منافع و مصالحی ندارند؛
۲۱-که ماهیتِ اصلی روابطِ آمریکا با کشورهای عربی خلیج فارس، صرفاً امنیتی است؛
۲۲-که دورۀ غرب در جهت دادنِ به سیاست بین الملل پایان یافته است؛
۲۳-که ۹۰۰ صفحه تحریم را نباید خیلی جدی گرفت؛
۲۴-که جو بایدن ادامۀ باراک اوباما است؛
۲۵-که دولتِ احتمالی جو بایدن با مسایل خاورمیانه خیلی کاری نخواهد داشت؛
۲۶-که نفوذ امنیتی در کشورهای دیگر بر نفوذ اقتصادی اولویت دارد؛
۲۷-که در مذاکرات، اهرم امنیتی کارسازتر از اهرم اقتصادی است؛
۲۸-که یک کشور جهان سومی میتواند بین منافع اروپا و آمریکا شکاف بیاندازد؛
۲۹-که بدون مزیتِ نسبی اقتصادی، میتوان در سیاست خارجی امتیازاتِ گسترده گرفت؛
۳۰-که خیلیها تفاوتِ بین سیاست خارجی و پروپاگاندا را متوجه نمیشوند.