در مورد ابوریحان بیرونی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کلیات
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد بیرونی خوارزمی (۳۶۲- پس از ۴۴۰ق/۹۷۳-۱۰۴۸م)، دانشمند برجسته ایرانی در نیمه دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میباشد. وی نویسندهای جامع الاطراف و صاحب آثار پرشماری در ریاضیات، نجوم، دارو شناسی، کانی شناسی، جغرافیا و هند شناسی بوده است. وی در میان دانشمندان دورۀ اسلامی بیشتر با کنیه خود و به ندرت با نسبت خوارزمی شناخته میشود، اما پژوهشگران اروپایی معمولاً او را بیرونی مینامند. او در بیرونِ (خارج) شهر کات، پایتخت کهن خوارزم که در آن روزگار خوارزمشاهیان آل عراق بود، یا شاید دژی به نام بیرون در خوارزم زاده شد. خود بیرونی در شعری گفته است که پدر خود را نمیشناسد، چه رسد به آنکه بداند نیایش کیست.
گرچه اغراق شاعرانه در این سخن آشکار است، اما میتوان با استناد به آن گفت که وی احتمالاً از خانوادهای اشرافی نبوده است
معرفی اجمالی
ابوریحان بیرونی از مورد شخصیتهایی است که با پیشرفت علوم، ابعاد شخصیت علمیاش برای جهانیان آشکار شد. ابوریحان مردی است که به اکثر علوم طبیعی، زمان خود احاطه داشت. او از اولین کسانی است که در تمدن اسلامی به پیدا کردن وزن مخصوص بسیاری از اجسام مبادرت ورزید. آنچنان وزن مخصوص این اجسام را دقیق محاسبه کرده که اختلاف آنها با وزنهای مخصوصی که دانشمندان قرون اخیر با توجه به تمام وسائل جدید خود تهیه کردهاند، بسیار ناچیز است.
نخستین حامی بیرونی، ابونصر منصور بن علی بن عراق، دانشمند برجستۀ ایرانی و از شاهزادگان آلعراق بود. بیرونی دربارۀ تحصیل نزد وی گفته است: «و، اما ابونصر، ... از احوال علمی او آگاهم و از کتابخانۀ او هنگام تحصیل ریاضیات بهرهها بردهام و او هرچه را یافته، بر من املاء کرده است...».
وی سالها پس از این روزگار نیز در آغاز شعری بلند هنگام برشمردن حامیان خود، به بهرهمندی از بخششهای آلعراق و پرورش نهال زندگی خود به دست ابونصر اشاره کرده است.
برخی پژوهشگران به اشتباه، «منصور از آل عراق» را منصور بن نوح، آخرین امیر سامانی (حک ۳۸۷-۳۸۹ق/۹۹۷-۹۹۹م) پنداشته، و از رفتن بیرونی به بخارا و بهرهمندی از حمایت این امیر سخن گفتهاند،
اما بیرونی در روزگار منصور دوم دستکم ۲۵ سال داشته، و یقیناً خود را در این سن به نهالی در حال پرورش تشبیه نمیکرده است.
او به شهرهای مختلفی سفر میکرد و به اندازهگیری طول و عرض جغرافیایی آنها میپرداخت، پس موقعیت هر شهر را در روی یک کره مشخص میکرد و پس از سالها توانست آن نقاط را در روی یک نقشه مسطح پیاده کند و این مقدمه علم «کارتوگرافی» (یکی از شاخههای علم جغرافیا میباشد.) است که با ابوریحان شروع شد.
تحقیقاتی که این مرد بزرگ، در زمینه جغرافیا کرده به تازگی در دنیای قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی مشخص شده است. از جمله اینکه ابوریحان، اولین کسی بود که از کانالی که داریوش از نیل به دریای سرخ وصل کرد تا بتواند برای لشکرکشی مصر تلفات کمتری دهد، آگاهی داد. ابوریحان بیرونی نسبت به زمان خود، دقیقترین رقم مربوط به طول محیط کره زمین را حساب کرده و امکان حرکت زمین را به دور خویش مطرح ساخته است.
ولادت و محل تولد
بیرونی (به سال ۳۶۲) در «بیرونِ» (در اصطلاح کنونی، «حومه») شهر کاث، پایتخت خوارزمشاهیان اَفریغی، به دنیا آمد (نسبت «بیرونیِ» او بدین سبب بود) و بیست و پنج سالِ نخست عمر خود را در خوارزم گذراند.
بیرونی در ۴۲۷ق سن خود را ۶۵سال قمری یا ۶۳ سال شمسی یاد کرده است؛ که سال ۳۶۲ق برای تولد وی به دست میآید. غضنفر تبریزی، یکی از شیفتگان شخصیت بیرونی، براساس زایچهای که برای وی یاد کرده، تولد او را ۱۰ و ۴۰ دقیقۀ بامداد پنجشنبه ۳ ذیحجه ۳۶۲ق/۴ سپتامبر ۹۷۳م «مطابق با روز مهر یا ۱۶ شهریور ۳۴۲فارسی (و نه ۱۶ شهریور سال شمسی) و ۴ ایلول ۱۲۸۴ اسکندری» آورده است.
اما به زایچهای که مبنای محاسبات غضنفر بوده است، چندان نمیتوان اعتماد داشت.
ابوریحان محمدبن احمد البیرونی ملقب به ابوریحان بیرونی، فیلسوف و جغرافیدان و فیزیکدان و ریاضیدان، بزرگ ایران در سوم ذیالحجه سال ۳۶۲ هـ. ق در حوالی خوارزم متولد گردید.
اینکه چرا به ابوریحان لقب بیرونی دادند، علتهای متعددی ذکر کردهاند که مشهورترین آن این است که: بیرون همان معنای فارسی امروزی را دارد، لذا منظور از بیرونی یعنی خارج از شهر خوارزم. در واقع، چون ابوریحان در اطراف شهر خوارزم و در یک روستا متولد شد، به او لقب بیرونی، یعنی خارج از خوارزم دادند.
بعضیها هم گفتهاند، چون ابوریحان به غیر از مدت کمیاز عمرش، بقیهی عمر خود را در خارج از خوارزم گذراند، به او لقب بیرونی دادهاند.
دوره علمی
در دوره زندگی در خوارزم، علوم مختلف، فقه، کلام، صرف و نحو، جغرافیا، ریاضیات، ستاره شناسی، پزشکی و جز اینها را آموخت. در بخش آخر زندگی بیرونی، بیشتر شهرت او به عنوان منجّم دربار غزنویان بود.
تحصیلات او در خوارزم صورت گرفت و بنا بر گفته نامهی دانشوران در تمام مدت تحصیل، نه در تعلیم زبانش از بیان فراغت یافت و نه دستش از قلم و در علم سیر (علمی که در مورد سرگذشت و اموال شخصیتهای برجسته تاریخ سخن به میان میآورد.) و تواریخ سرآمد روزگار خود شد. تا آنجا که بیهقی (از مورخین قرن ۶ هجری.) در مقام اثبات صدق ادعای خود به اخبار و روایات او استناد میکند.
او از تربیت و تعلیم ابونصر منصور بن علی بن عراقی، ریاضیدان معروف زمان خود برخوردار بود. کتاب «آثار الباقیه» خود را در سال ۳۹۱ بنام او تالیف کرد. پس از مدتی توقف در گرگان و عراق دوباره آهنگ خوارزم کرد و در خدمت آل مامون از ولات (فرمانداران) خوارزمشاهیان درآمد.
پس از آنکه سلطان محمود غزنوی بر آن سامان دست یافت، ابوریحان را به غزنین برد، (از شهرهای خراسان قدیم که اکنون در افغانستان امروزی است.) ابوریحان از حضور در دربار سلطان محمود و برادران و پسران او حُسن استفاده کرد و در سفرهای جنگی محمود به هندوستان شرکت کرده و در مسافرتهای ممتد به آن دیار ضمن معاشرت با دانشمندان آن سامان از علوم و عقاید متداول آن سرزمین کسب اطلاع ژرف نمود؛ و همین آشنایی با فرهنگ هند است که او را در تالیف کتاب ارزشمند «ماللهند» دربارهٔ گذشته و فرهنگ هند و ترجمه چندین کتاب از زبان سانسکریت یاری کرده است.
بیرونی مدت زیادی از عمر خویش را، البته به صورت متناوب در هند به سر برد. او در این مدت طولانی به مطالعه و بررسی در تاریخ، عقاید، رسوم و فلسفه مردم هند پرداخت. نکته جالب این است که علمای هند در آغاز آشنایی با ابوریحان، به دیده شک در او مینگریستند و از مجالست و مصاحبت با او طفره میرفتند و حتی او را از نظر علمی در شأن مباحثه نمیدانستند، اما چندی نگذشت که بیرونی توانست اعتماد دانشمندان هندی را جلب کرده و با دعوت از آنان و ترتیب دادن جلسات متعدد توانست شمهای از تمدن اسلامی ایران را به ایشان نشان داده و در مقابل، مطالعات عمیقی در رسوم و پیشینه آنان داشته باشد. اهمیت کتاب ماللهند در معتبر و مستند بودن اطلاعات آن است، و امروز که هزار سال از نگارش آن میگذرد، هنوز به عنوان یک مرجع معتبر، انتخاب اول هند شناسان است.
فعالیت علمی
نخستین فعالیت علمی بیرونی رصدی در حدود سال ۳۸۰ق/۹۹۰م است که البته ابزارهای وی از دقت چندانی برخوردار نبود. وی در ۳۸۴ و ۳۸۵ق پس از رصد در روستایی به نام بوشکانز بر کرانۀ باختری جیحون و نزدیک کاث، با استفاده از حلقهای به قطر ۱۵ ذراع و ابزارهایی به مراتب دقیقتر به همان نتایج ۳۸۰ق رسید. در ۳۸۵ق مأمون بن محمد فرمانروای گرگانج به کاث تاخت و ابوعبدالله محمدبن احمد، آخرین خوارزمشاه آل عراق و حامی بیرونی را به قتل رساند، ابوریحان نیز که از این رویداد با عبارت «درگیری میان دو بزرگ خوارزم» یاد کرده است، به ناچار و با عجلۀ بسیار زادگاه خود را ترک کرد، چنان که حتیٰ نتوانست نتایج پژوهشهایش را با خود ببرد و در نتیجه بسیاری از نتایج این ارصاد چندی بعد از خاطر او محو شد.
در نیمۀ جمادی الاول ۳۸۷ق/۲۴یا۲۵مۀ ۹۹۷م بیرونی بار دیگر در کاث بود و خسوفی را رصد کرد (خسوف شم ۳۴۰۳، در فهرست اُپُلْتْسِر). ابوالوفای بوزجانی نیز، مطابق قراری که از پیش با بیرونی گذاشته بود، همان خسوف را در بغداد رصد کرد. سپس بیرونی با مقایسۀ نتایج این دو رصد، اختلاف طول جغرافیایی میان بغداد و کاث را حساب کرد.
البته خود بیرونی تنها به سال ۳۸۷ق اشاره کرده، و در این سال خسوف دیگری نیز در نیمۀ ذیقعده رخ داده است (خسوف شم ۳۴۰۴، در فهرست اپلتسر). اما بنابر محاسبات دقیق تئودُر ریتر فُن اپلتسر۲ (۱۸۴۱-۱۸۸۶م)، تنها خسوف نخست در هر دو شهر کاث و بغداد قابل رؤیت بوده است.
به هرحال تردیدی نیست که بیرونی در این سال به شهرتی درخور رسیده بوده است که دانشمند پرآوازهای، چون ابوالوفا، در کهنسالی حاضر شده بود با او همکاری کند.
بازگشت وی به کاث احتمالاً پس از مرگ مأمون بن محمد و به پادشاهی رسیدن پسرش علی صورت گرفته است. شاید بیرونی امید داشته است که پس از این انتقال قدرت، بتواند یک بار دیگر در زادگاه خود به فعالیت پردازد. اما گویا نتوانست چنانکه باید و شاید از حمایت خوارزمشاه برخوردار شود و بار دیگر به ناجار زادگاه خود را ترک کرد. بیرونی در کتاب تسطیح الصور که به نام علی بن مأمون نوشته، به برخورداری از حمایت او، پیش از سفر وی به بیرون از خوارزم اشاره کرده که به احتمال قوی منظور همین دورۀ کوتاه (احتمالاً چند ماهه) ۳۸۷ق است.
سفر به ری
گویا مسافرت بیرونی به ری پس از این روزگار صورت گرفته باشد. وی دست تنگ و پریشانحال به این شهر رسید. اما پس از مدتی گرچه چندان از حمایت آلبویه برخوردار نشد، اما کارش اندکی سامان یافت. بیرونی در الآثر الباقیة پس از آوردن شعری دربارۀ مصائب فقر، گفته است که یکی از منجمان این شهر، نظر او را دربارۀ یک مسألۀ فنی نجومی به سخره گرفت، اما بعدها که حال و روز ابوریحان بهتر شد، با او از در دوستی درآمد.
بیرونی در این شهر با دو ریاضیدان و ستارهشناس بنام ایرانی، کوشیار بن لبان گیلانی و ابومحمود خجندی دیدار کرد و رسالۀ کوتاه «حکایة آلة المسماة بسدس فخری» را در شرح دستگاه رصدی ساختۀ خجندی، و رصدهای او با این دستگاه عظیم و دقیق نوشت. به گزارش بیرونی این دستگاه رصدی، سُدْسِ دایرهای بسیار بزرگ بود که به نام فخرالدوله، پادشاه آلبویه و حامی خجندی، «سدس فخری» نامیده شده بود. بیرونی این دستگاه را دقیقترین دستگاه رصدی ساخته شده تا آن روزگار دانسته است.
سپس نزد اسپهبد ابوالعباس مرزبان بن رستم بن شروین رفت و کتاب مهم مقالید علم الهیئة به نام این فرمانروا تألیف کرد. بیرونی در مورد این فرمانروا دو لقب جیلجیلان (گیلِ گیلان) و فذشوارجرشاه (پَتِشْخُوار گَرشاه، پذشخوار گرشاه) را به کاربرده است.
لقب پتشخوارگرشاه از روزگار ایران باستان برای فرمانروایان طبرستان (در غرب مازنداران امروزی) به کار میرفت، زیرا کوههای جنوب این ناحیه (یعنی رشته کوه البرز مرکزی) پتشخوارگر نامیده میشد. در نتیجه این فرمانروا باید یکی از فرمانروایان آلباوند
و احتمالاً برادر «دارا پسر رستم پسر شروین» باشد. در این صورت احتمال دارد که این مرزبان بن رستم همان مؤلف کتاب مشهور مرزباننامه، و جد مادری عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر، مؤلف قابوسنامه باشد
بیرونی در مقدمۀ مقالید از دیدارها، مکاتبات و مباحثات علمی خود با چند دانشمند بزرگ ایرانی از جمله کوشیار گیلانی، خجندی و ابوالوفای بوزجانی یاد کرده است.
سفر به بخارا
بعید نیست که بیرونی شخصاً گرایشهای عاطفی به آل افریغ و شاید نیز بستگی خانوادگی با ایشان میداشته است، خاندانی که در ۳۸۵ به دست آل مأمون (مأمونیان)، سلسله رقیبی متوطن در گُرگانْج، بر انداخته شد. به هر تقدیر وی زادگاه خود را به قصد بخارا، پایتخت سامانیان، ترک گفت و در آنجا حمایت معنوی امیر سامانی، منصور دوم پسرِ نوح دوم (۳۸۷ـ ۳۸۹)، را کسب کرد. بیرونی قبلاً با ابن سینا در آنجا مکاتبه داشت؛ متن این تبادل نظر مهم وجود دارد.
سفر به جرجان
سپس وی، ظاهراً در ۳۸۸، به دربار امیرِ زیاری طبرستان و گرگان، قابوس بن وشمگیر زیاری، رفت و احتمالاً در حدود سال ۳۹۱ق کتاب الآثار الباقیة، (درباره گاهشماری تاریخی و علمی) نخستین اثر مشهور خود را به نام او به رشتۀ تحریر درآورد. البته دستکم تا ۴۲۷ق/۱۰۳۶م تصحیحاتی در آن صورت داد و مطالبی را نیز بدان افزود.
وی در این روزگار کوشید تا کاری را که «اصحاب ممتحن» برای اندازهگیری طول یک درجه از کمان نصف النهار انجام داده بودند، تکرار کند. اصحاب ممتحن بر چند دانشمند برجستۀ غالباً ایرانی، همچون بزیست پسر فیروزان، (معروف به یحیی بن ابی منصور) خالد بن عبدالملک مروروذی و چند تن دیگر اطلاق میشد که در اواخر روزگار مأمون، خلیفه عباسی (یعنی در حدود سالهای ۲۱۳-۲۱۵ق) و با حمایتهای مادی او، در دو گروه متفاوت و به طور مستقل، طول یک درجه از کمان نصفالنهار را در نزدیکی بغداد اندازه گرفتند و از این طریق قطر کره زمین را به دست آوردند. اما در روزگار بیرونی دربارۀ حاصل کار دو روایت در دست بود. حبش حاسب، ابوحامد صاغانی (چغانی) و ثابت بن قره این مقدار را ۵۶ میل گزارش کرده بودند، در حالی که فرغانی دو سوم میل بیش از مقدار قبلی را درست میدانست و بسیاری از منجمین دیگر از فرغانی پیروی میکردند. بیرونی که این اختلاف دو سوم میل (حدوداً ۲/۱٪) برایش خیلی مهم بود، کوشید در «سرزمینهای میان دهستان چسبیده به جرجان، و میان جایگاه ترکان غز» یک بار دیگر به این اندازهگیری دست زند، اما حامی او، قابوس ناگهان علاقۀ خود را به ادامۀ این کار از دست داد و بیرونی نیز نتوانست کار را ادامه دهد.
احتمالاً بیرونی پس از این رویداد، برآن شد که برای پیشبرد کارهای علمی خود، از حمایت امیری دیگر برخوردار شود. در همین روزگار آوازۀ دانش دوستی علی بن مأمون (فرزند مأمون بن مأمون و دومین خوارزمشاه آل مأمون) و وزیر دانشمندش ابوالحسین (یا ابوالحسن) سهلی (یا سهیلی) دانشمندان بسیاری را به خوارزم کشانده بود.
بیتوجهیهای قابوس از یک سو و جاذبۀ بازگشت به زادگاه، برخورداری از حمایت پادشاهی دانش دوست و همنشینی با برجستهترین دانشمندان آن روزگار جهان اسلام، همچون ابوسهل مسیحی، ابوالخیر خمار، ابنسینا، ابوعلی حبوبی و...، بیرونی را برآن داشت که جرجان را به قصد گرگانج ترک کند. آخرین روزهای اقامت ابوریحان در دربار قابوس را میتوان با دقت تعیین کرد. وی دو خسوف ۱۴ ربیع الآخر و ۱۳ شوال ۳۹۳ را در جرجان، و خسوف ۱۴ رمضان ۳۹۴ را در جرجانیه یا گرگانج رصد کرد.
در نتیجه میتوان دریافت که وی در این یازده ماه به گرگانج رفته است.
ورود به دربار آلمأمون
بیرونی سرانجام آشکارا واقعیت زوال قطعی آل افریغ را پذیرفت و با آل مأمون، که دربارشان در گرگانج رو به رونق بود، آشتی کرد. به نوشته ابوالفضل بیهقیِ تاریخنگار، که از تألیف بیرونی درباره تاریخ زادگاه خود، کتاب المُسامَرة فی أخبار خوارزم، برای تألیف خودش، تاریخِ آلِ سَبکْتِگین، استفاده کرده است، بیرونی هفت سال به عنوان ندیم و رایزن و گاهی برای اجرای مأموریتهای سیاسیِ حسّاس، در خدمت خوارزمشاهْ ابوالعباس مأمون بن مأمون (۳۹۹ (؟) ـ ۴۰۷) بود. از مقدمۀ تسطیح الصور بیرونی اطلاعات جالبتری به دست میآید. بیرونی این کتاب را به «ملک العادل، ولی النعم خوارزمشاه» اهدا کرده، اما به نام دقیق، یعنی ابوالحسن علی بن مأمون اشاره نکرده است. از طرفی وی در ادامه خود را یکی از پروردگان سایۀ حکومت این خوارزمشاه دانسته است که پس از دوری طولانی بار دیگر به این درگاه بلند مرتبه رسیده است (چنان که گفته شد مقصود وی از این عبارت همان مدت کوتاهی است که در ۳۸۷ق در خوارزم به رصد میپرداخته، و با ابوالوفای بوزجانی نیز از راه دور همکاری میکرده است). بیرونی سپس به جشن سده (که از بزرگترین جشنهای ایرانیان بهشمار میرود) اشاره میکند.
ریشترـ برنبورگ با توجه به این نکته تاریخ رفتن بیرونی به دربار علی بن مأمون را جشن سدۀ میان دو تاریخ یاد شده یا نخستین جشن سده پس از رصد انجام شده در گرگانج، یعنی ۲۰ ژانویۀ ۱۰۰۴ یا ۱۹ ژانویۀ ۱۰۰۵ دانسته است.
اما تاریخ ۲۰ ژانویۀ ۱۰۰۴ درستتر به نظر میرسد، زیرا هدف بیرونی از رفتن به دربار علی بن مأمون و اهدای این کتاب، قاعدتاً جلب حمایت او برای انجام فعالیتهای رصدی و از جمله رصد خسوف ۱۴ رمضان ۳۹۴ بوده است. او در روزگار این پادشاه با آسودگی خاطر به تحقیقات علمی خود پرداخت.
پس از مرگ علی بن مأمون و بر تخت نشستن برادرش مأمون در ۳۹۹ یا ۴۰۰ق، بیرونی بیش از پیش مورد توجه خوارزمشاه قرار گرفت و همانگونه که خود تأکید کرده است، ۷ سال به ابوالعباس خوارزمشاه خدمت کرد. البته این سخن او، بسیاری از محققان اروپایی و ایرانی را که بدون توجه به رصد سال ۳۹۴ق ابوریحان در خوارزم به نگارش شرححال بیرونی پرداختهاند، به اشتباه افکنده است؛ بهطور مثال بولگاکف مدت اقامت بیرونی در جرجان را ۱۵ سال (۳۸۵-۴۰۰ق) و اذکایی این مدت را ۱۰ سال (۳۹۰-۴۰۰ق)، و هر دو هنگام بازگشتش به خوارزم را حدود سال ۴۰۰ق دانستهاند.
ظاهراً علت اصلی اشتباه این محققان آن بوده است که یا از حکومت علی بن مأمون در فاصلۀ سالهای ۳۸۷-۳۹۹ یا ۴۰۰ق بیخبر بوده، یا بدان توجه نداشتهاند. به هر حال بیرونی در این ۷ سال از برجستهترین مشاوران ابوالعباس خوارزمشاه به شمار میرفت؛ از جمله هنگامی که خلیفه القادر بالله به واسطۀ سالار حاجیان خوارزم، هدایا لقبی برای مأمون فرستاد، مأمون از بیم خشم محمود از ارتباط مستقیم وی با خلیفه، به بیرونی مأموریت داد تا پنهانی این هدایا را در بیابان غرب گرگانج بستاند، بیآنکه سخنی در اینباره با کسی بگوید. اما بیرونی علاقۀ چندانی به این گونه فعالیتهای سیاسی نداشت و شاید منظور وی از کارهای «مایۀ رشک نادانان و دلسوزی خردمندان»
همین فعالیتهای به ظاهر جذاب سیاسی بوده است؛ زیرا خدمت به خوارزمشاه در این گونه مسائل، او را از پرداختن به تحقیقات علمی یا به تعبیر خود «خدمت به علم»،
بازمیداشت. در ۴۰۶ و ۴۰۷ق بیرونی فرصتی کوتاه برای پرداختن به کار رصد پیدا کرد.
او توانست با بهرهگیری از کمکهای مالی پادشاه آلتی رصد موسوم به حلقۀ شاهیه بسازد که نامش مأخوذ از لقب خوارزمشاه بود. وی در گرگانج به یک سلسله رصدهای پیدرپی پرداخت که آخرین آنها به جمعه ۴ رجب ۴۰۷ مربوط میشود. وی برخی از این ارصاد را در قصر پادشاهی مأمون انجام داد.
بیرونی در غزنه
در ۴۰۷ق مأمون به دست سرداران سپاهش کشته شد و محمود نیز سال بعد گرگانج را تصرف کرد و هنگام بازگشت بیرونی را نیز با خود به غزنه برد. در این هنگام بیرونی بسیار تهیدست زندگی میکرد و با آنکه پس از چندی تاحدی از حمایت محمود برخوردار، و روزگارش بهتر شد، اما روابطش با وی هرگز چنانکه باید بهبود نیافت. بیرونی در این سالها به نگارش تحدید نهایات الاماکن مشغول بود. وی در اوایل سال ۴۰۹ق/۱۰۱۸م یا اندکی پیش از آن در مقدمۀ این کتاب به تفصیل از نامرادیهای روزگار گله کرده است.
او در اول جمادی الآخر ۴۰۹ نیز در نزدیکی کابل میزیست و چندان پریشان احوال بود که خود را در از دست دادن نزدیکان با دو پیامبر خدا نوح و لوط (که در جریان عذابی که بر سر قومشان آمد، زن یا فرزند خود را از دست دادند) مقایسه میکرد و امید داشت تا با سربلند بیرون آمدن از این آزمون الهی همچون آن دو رستگار گردد.
بیرونی در پایان مقدمۀ بسیار طولانی کتاب تحدید نهایات الاماکن نیز تلویحاً به اسارت خود در چنگ سلطان محمود اشاره کرده، و از فرمان محمود غزنوی مبنی بر حضور اجباری او در دربار غزنویان با عنوان کنایهآمیز «تقدیر بشری» یاد کرده است.
بیرونی پس از رصد خورشیدگرفتگی ذیقعده ۴۰۹ در نزدیکی لمغان (میان کابل و قندهار)، از جمادی الاول ۴۱۰ یک سلسله رصدهای مختلف را در غزنه آغاز کرد که تا ۴۱۲ق به طول انجامید.
رصد انقلاب تابستانی در ۴۱۲ق آخرین رصد بیرونی به شمار میآید. بیرونی پس از این رصد محمود غزنوی را در جریان لشکرکشی به هند همراهی کرد، اما همچنان روزگار را به بدی میگذراند. زیرا در فهرست از رنجهای بیشمار خود پس از رسیدن به سن ۵۰ سالگی (یعنی پس از ۴۱۲ق) یاد کرده است.
بیرونی در جریان لشکرکشیهای متناوب محمود به هند که تا ۴۱۷ق طول کشید، با کوششی پیگیر زبان سنسکریت را که کلید گنجینۀ معارف هندوان بود، فراگرفت و با برقراری ارتباط با دانشمندان و عالمان دینی هند، اطلاعاتی بسیار گرانبها از این سرزمین به دست آورد. در ۴۱۵ق در غزنه با فرستادگان فرمانروای ترکهای ولگا دیدار کرد و توانست اطلاعات جغرافیایی قابل توجهی از اعضای این هیئت به دست آورد. یکی از فرستادگان در برابر محمود گفت که در نواحی دور دست شمال (نواحی داخل دایرۀ قطبی)، خورشید گاه روزهای پیدرپی غروب نمیکند. محمود غزنوی از این سخن برآشفت و این سخنان را کفرآمیز خواند. اما ابوریحان او را متقاعد ساخت که سخن سفیر معقول است. در ۴۱۶ق نیز بیرونی بار دیگر به غزنه بازگشته بود. وی ۷ روز پیش از پایان رجب ۴۱۶ سرانجام پس از دستکم ۷سال تحقیق، نگارش کتاب تحدید را به پایان رساند.
البته به نظر بولگاکف شاید تاریخ یاد شده در پایان کتاب تحدید، افزودۀ کاتب نسخه باشد؛ اما از آنجا که بخشهایی از این کتاب بیتردید پس از یکی از مسافرتهای بیرونی به هند تألیف شده است، تاریخ پایان تألیف کتاب را باید قطعاً پس از ۴۱۲ق و نه چندان پیش از رجب ۴۱۶ دانست؛ زیرا بیرونی در این کتاب از اقامت خود در قلعۀ نندنه در سرزمین هندوستان یاد کرده است. وی در این قلعه توانست شیوۀ ابتکاری خود برای اندازهگیری قطر زمین توسط اسطرلاب را که پیش از این به صورت نظری بیان کرده بود، بیازماید.
شاید بیرونی مقالة فی استخراج قدر الارض برصد انحطاط الافق عن قلل الجبال را در همین هنگام نوشته است. بیرونی در ۴۱۸ق رسالۀ استخراج الاوتار را به پایان رساند و در همین سال با هیئتهایی از چین و ترکهای اویغور که به دربار محمود آمده بودند، دیدار کرد. وی در ۴۲۰ق کتاب مهم التفهیم لاوائل صناعة التنجیم را به خواهش ریحانه بنت حسین خوارزمی به دو زبان عربی و فارسی نوشت که روایت فارسی آن از کهنترین متون فارسی علمی، و کهنترین متن ریاضی ـ نجومی فارسی موجود بهشمار میرود.
اندکی بعد محمود درگذشت و فرزندش محمد جانشین او شد. اما مسعود که پسر بزرگتر بود، پس از مدتی کوتاه با پیروزی بر برادر بر تخت پدر نشست. در همین روزگار بیرونی کتاب مشهور و بسیار مهم تحقیق ماللهند را به پایان رساند. مسعود پس از رسیدن به سلطنت بسی بیش از پدر بیرونی را نواخت و او نیز به نشانۀ سپاسگزاری، کتاب القانون المسعودی را که دانشنامهای از آگاهیهای نجومی آن دوران بود، به نام وی تألیف کرد. بیرونی در ۴۲۷ق رسالهای دربارۀ آثار رازی نوشت و در پایان، فهرست آثار خود را نیز بدان افزود. گویا بیرونی در همین روزگار مدتی به زادگاه خود سفر کرد، زیرا به یافتن جُنگی از آثار مانویان در خوارزم پس از ۴۰ و اندی سال جستوجو اشاره کرده است.
او در زمان حکومت مودود بن مسعود (حک ۴۳۳-۴۴۱ق) نیز از حمایت پادشاه غزنوی برخوردار بود و دو کتاب دستور و الجماهر را به نامش تألیف کرد. در نتیجه باید گفت که بیرونی روزگار جانشین مودود را نیز درک کرده، و درگذشتش پس از ۴۴۲ق بوده است. از این تاریخ به بعد هیچ خبری از بیرونی در دست نیست و به نظر میرسد که چندان پس از این ایام نزیسته باشد.
به هرحال بیرونی باقی عمر را، که باید بیش از سه دهه بوده باشد، در خدمت محمود، مسعود، و مودود غزنوی و جانشینان آنان گذرانید، و در تاریخ نامعلومی پس از ۴۴۲ درگذشت. بدبختانه جزئیات و ترتیب زمانی وقایع زندگی بیرونی در دوره غزنویان هیچ روشن نیست. ظاهراً وی به طور کلی به عنوان منجّم در غزنه مشهور بود، و داستان دیگری در چهار مقاله
که باورکردنی نمینماید، حاکی است که پیش بینیهای اخترشناختیِ دقیق او سبب مشکلاتی برای او با سلطانِ زود خشم گردید.
مذهب
دربارهی اینکه بیرونی به کدامیک از مذاهب اسلامی عقیده داشته است، ابهام وجود دارد. بسیاری از عبارتها حاکی از گرایش عمیق او به تشیع است، گذشته از عبارتهای دعایی معمول که پی در پی دربارهی حضرت علی (علیهالسّلام) و خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به کاربرده است. این دلبستگی او بخصوص هنگام ذکر تفصیل واقعه و مراسم عاشورا و غدیر خم و واقعه مباهله آشکار میشود. بیرونی از خداوند، بخصوص برای شیعیان زیدی طلب حفاظت میکند و ضمن اشاره به چگونگی شهادت زید بن علی، او را به عنوان امام نام میبرد؛ اما با این حال، در جدولی که برای ذکر حوادث تاریخ اسلام، به ترتیب زمانی از ابتدای هجرت تا روزگار خویش، تنظیم کرده از زمان رحلت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به بعد را با سه دوره خلافت، امارت، امامت مشخص میکند.
اما آنچه که از آثار ابوریحان بر میآید؛ مثل کتاب: «الآثار الباقیه»، ایشان شیعهی اثنا عشری نبود. بلکه ایشان شیعه زیدی (چهار امامی) بودند.
نوآوریهای ابوریحان
ابوریحان تحقیقات تجربی و مطالعات علمیخود را که براساس اصول ریاضی استوار کرده است، مسائل بدیع و جدیدی را مطرح میکند و در بعضی از قسمتها، اصول و قواعدی بنا نهاده است که تا آن زمان سابقه نداشت و یا به صورت فرضیههایی پراکنده دیده میشد، اما قطعیت نداشت. ابوریحان قاعدهی بالا رفتن آبها را از فوارهها و چشمهها بیان کرده است. وی روشن کرده است که چگونه چشمهها جوشان میشوند و چگونه ممکن است، آبها را از عمق چاهها و چشمهها به قلعهها و منارهها جاری کرد. او محیط زمین را به دست آورد و ماه و سال و ایام هفته را در نزد اقوام و ملل مختلف بیان کرد. ابوریحان در باب رؤیت و شعاع نور نظر و رای ابن هیثم را پذیرفته است که شعاع نور از جسم مرئی به چشم میآید.
همچنین ابوریحان در علوم فلسفه، ادیان و مذاهب، اعیاد فرس (عیدهای فارسیان زرتشت) در شعر و ادبیات، تاریخ و سیره، جامعهشناسی، و... تبحر داشت و آثاری نیز دارد.
زبان نوشتاری بیرونی
بیرونی عربی را که زبان علمی جهان اسلام بود، برای نگارش بیشتر آثار خود بر فارسی ترجیح داد. در زمان او، واژگان فنّی و علمی فارسی در آغازِ شکلگیری بود. در مقدمه کتاب الصیدنة، بیرونی به استعمال فارسی برای نگارش آثار علمی سخت تاخته است؛ همین پرخاش دلالت میکند بر اینکه در روزگار بیرونی زبان فارسی برای مقاصد علمی فی الواقع استعمال میشد. یکی از تألیفات عمده او، کتاب التفهیم مذکور، هم به عربی و هم به فارسی وجود دارد، و روشن نیست کدام یک مقدم بوده است. مع ذلک، در آن دوره ترجمه از عربی به فارسی رایجتر بود تا بالعکس. ژ. لازار متن فارسی را ترجمهای از اصل عربی میداند، که روشن نیست خودِ بیرونی آن را انجام داده است یا دیگری.
وفات
فقیه ابوالحسن علی بن عیسی الولوالجی گوید: آنگاه که نفس در سینه او (ابوریحان) به شماره افتاده بود، بر بالین وی حاضر شدم در آن زمان از من پرسید: حساب جدات فاسده (یکی از علوم حساب) را که وقتی، مرا گفتن بازگوی که چگونه است؟ گفتم: اکنون چه جای این سؤال است، گفت:ای مرد کدامیک از این دو امر بهتر است؟ این مسئله را بدانم و بمیرم یا نادانسته و جاهل درگذرم؛ و من آن مسئله را باز گفتم و فرا گرفت و از نزد وی بازگشتم. هنوز قسمتی از راه را نپیموده بودم که شیون از خانه وی برخاست. سرانجام ابوریحان در سال ۴۴۰ ه. ق در شهر غزنین چشم از جهان فرو بست.
غضنفر تبریزی مرگ بیرونی را به نقل از ابوالفضل سرخسی (که گویا از مریدان بیرونی بوده ـ ۳ رجب ۴۴۰ ق/۱۲دسامبر۱۰۴۸م آورده، و با استناد به مأخذی دیگر عمر ابوریحان را ۷۷سال و ۷ماه قمری یاد کرده است.
این همان قول مشهوری است که بسیاری برآن اعتماد کردهاند. غضنفر که خود را از شیفتگان شخصیت علمی بیرونی برشمرده، در «المشاطة لفهرست» کوشیده است تا ثابت کند رؤیایی که بیرونی در فهرست نقل کرده است، تأویلی درست دارد. بیرونی در این رساله گفته است که در شب تحویل شصت و یکیمن سال عمرش خواب دیده که در پی هلال ماه است، اما ناگهان ندایی میشنود که «چه میجویی؟ تو این هلال را ۱۷۰بار دیگر خواهی دید». بیرونی در ادامه میافزاید: «چون از خواب برخاستم، این ۱۷۰ ماه را بر ۱۲ تقسیم کردم که حاصل ۱۴ سال و ۲ ماه قمری شد...»
(= ۱۷۰ماه)، «مائة و سبعین» (۱۷۰) را «مائة و تسعین» (۱۹۰) خوانده، و دلائل عجیب و غریب دیگری نیز به میان کشیده است تا میان تاریخی که برای درگذشت بیرونی یاد کرده و رؤیای بیرونی توافقی حاصل کند. درحالی که بیرونی در مقدمۀ الصیدنة فی الطب (که یگانه دستنویس شناخته شدۀ آن به خط خود غضنفر تبریزی است) تأکید کرده که سنش از ۸۰ سال گذشته، و به سبب ضعف بسیار بینایی و شنوایی، به ناچار کتاب را با دستیاری شخصی به نام نهشعی تألیف کرده است. در مورد ابوریحان بیرونی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
در دوران عصر طلایی اسلامی، دانشمندان ایرانی نقش بارزی در تکوین دانش بشری داشته اند که ابوریحان فقط یکی از آنان است.
کد خبر: ۱۲۵۷۹۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۶
ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی به واسطه مطالعات عمیق بهویژه در علوم پایه ملقب به «منجم»، «ریاضیدان»، «پدر علم ژئودزی»، «تقویمشناس» و «طبیعیدان» بوده و دست آخر نیز «دانشمند همه چیز دان» شد و با نامگذاری سالروز تولد وی به نام روز ملی علوم پایه، زمینهای فراهم شد تا توجه مردم و دولتمردان به این مساله و اثرات آن در زندگی بهتر و آینده روشنتر برای نسلهای آینده جلب شود.
کد خبر: ۱۲۵۷۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
تکنوتابناک
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی ریاضیدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان ایرانی و به عنوان پدر انسانشناسی و هندشناسی از بزرگترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندانِ ایرانی در همه اعصار محسوب میشود. او به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت. او در ریاضیات و ستاره شناسی دستاوردهای دقیقی در دوران حیاتش یعنی بیش از یک هزار سال پیش داشت. او با استفاده از روشهای پذیرفته شده برای محاسبه ارتفاع یک کوه، راهی برای محاسبه شعاع زمین ارائه کرد. میزانی که او به دست آورد، تنها ۱۷٫۲ کیلومتر کمتر از تخمین فعلی ناسا از شعاع قطبی زمین است و فرمول دیگری محیط زمین را محاسبه کرد. در این ویدیو روش محاسبه او را تا حدودی درک میکنید.
کد خبر: ۱۱۹۲۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۲
یکی از محققان حوزه نجوم با اشاره به فعالیتهای علمی ابوریحان بیرونی معتقد است نامگذاری روز ملی نجوم زمینهای برای ترویج علم نجوم در کشور است و میتوان پدیدههای علمی نجوم را با زبان ساده تعریف کرد.
کد خبر: ۱۱۴۲۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی این فهرست را به مناسبت روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی منتشر کرده است.
فهرستی از واژههایی را میخوانیم که توسط ابوریحان بیرونی ساخته و معادلسازی شدهاند.
کد خبر: ۱۰۷۴۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۳۱۵۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۳
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۴۳۷۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۲
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۰۶۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
کد خبر: ۸۶۳۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۲