کلیات
جبهه ملی ایران که به اختصار جبهه ملی نیز خوانده میشود سازمان سیاسی ملیگرای سکولار، دموکرات و جمهوریخواه فعال در ایران است، که در حال حاضر تحت رهبری دکتر موسویان فعالیت میکند. نام «جبهه ملی» نخستینبار بر گروهی گذاشته شد که همراه دکتر مصدق برای اعتراض به آزاد نبودن انتخابات دورۀ شانزدهم مجلس شورای ملی در دربار تحصن کردند. جبهه ملی ایران، بزرگ ترین ائتلاف نیروهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ شمسی است.
پیدایش جبهه ملی
در فضای پر التهاب سیاسی، که با دخالت های دربار و عوامل بیگانه در امور کشور همراه بود، جریان سیاسی خودانگیخته ای که هدف اصلی آن احقاق حقوق مسلّم ملت ایران، برگزاری انتخابات آزاد و جلوگیری از اعمال نفوذِ نیروهای خارجی به زیان منافع و مصالح ملی بود، در ۱۳۲۸ ش شکل گرفت، هرچند که مراحل تکوین و زمینه های فکری پیدایش آن از سالها قبل، به تدریج، فراهم شده بود. شماری از نمایندگان جناح اقلیت مجلس شورای ملی و چند تن از روزنامه نگاران و شخصیتهای سیاسی ملی گرا، در ۲۳ شهریور ۱۳۲۸ در منزل دکتر محمد مصدق جمع شدند و به تفصیل در باره سالم نبودن فضای انتخابات مجلس شورا، مداخلات غیرقانونی در روند انتخابات و راههای مبارزه با آن صحبت کردند و حضار تصمیم گرفتند با تشکیل هیئتی هفت نفری، مرکّب از سیدمحمدرضا جلالی نائینی (مدیر روزنامه کشور)، عباس خلیلی (مدیر روزنامه اقدام)، احمد زیرک زاده (مدیر روزنامه جبهه)، ابوالحسن عمیدی نوری (مدیر روزنامه داد)، حسین فاطمی (مدیر روزنامه باختر امروز)، حسین مکی (روزنامه نگار) و احمد ملکی (مدیر روزنامه ستاره) به موضوع رسیدگی کنند.
فعالیت جبهه ملی
فعالیت جبهه ملی اول از تاسیس تا انحلال که همزمان با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد، را میتوان به دو دوره خلاصه کرد. اول، از زمان تاسیس تا ۳۰ تیر ۱۳۳۱، که در این دوره به دلیل مساله تلاش برای ملی شدن نفت نوعی همگرایی بین اعضاء وجود داشت و آن را میتوان دورهای طلایی از همکاری میان نیروهای تحولخواه به حساب آورد. اما دوره دوم فعالیت جبهه ملی ایران که از نخستوزیری مجدد دکتر مصدق تا کودتای ۲۸ مرداد را شامل میشود، دورانی سرشار از اختلاف بود. طیفبندیها میان اعضای جبهه آرام آرام به ساختار کلی آسیب میرساند. واگرایی اعضا تا آنجا پیش رفت که وقتی نیروهای نظامی و هواداران شاه با همکاری نیروهای خارجی در تاریخ ۲۸ مرداد دست به کودتا زده و دولت ملی مصدق را سرنگون کردند، از میان ۱۹ نفر عضو هیات موسس جبهه، تنها ۳ یا ۴ نفر در کنار مصدق بودند و دیگران یا کنار رفتند و یا آشکارا علیه دولت ملی مصدق نقشآفرینی کرده و به جریان کودتا پیوستند. پس از سقوط دولت مصدق فعالیت جبهه ملی ممنوع اعلام شد، بسیاری از سران جبهه ملی بازداشت شدند، افرادی چون دکتر حسین فاطمی اعدام و دیگرانی به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند. اینچنین بود که عملا جبهه ملی تا تشکیل جبهه ملی دوم فعالیتی نداشت، ولی برخی از مبارزان که مقاومت در برابر رژیم را ضروری میدانستند، نهضت مقاومت ملی را تشکیل دادند.
جبهه ملی دوم
در دوره نخستوزیری اقبال، به دنبال قبول طرح آزادیهای سیاسی جان اف کندی از سوی دولت ایران، فضای باز سیاسی در ایران ایجاد شد و فشار رژیم بر مخالفین کمتر شد. در این دوران اعضای جبهه به فکر تجدید فعالیت خود افتادند و جبهه ملی دوم در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۳۹ توسط یک هیأت مؤسس ۳۵ نفری شامل باقر کاظمی، اللهیار صالح، دکتر غلامحسین صدیقی، دکتر کریم سنجابی، دکتر سجادی، دکتر مهدی آذر، اصغر پارسا، ادیب برومند، مهدی بازرگان، کاظم حسیبی، احمد زیرکزاده و آیتالله محمود طالقانی تشکیل شد و روز سیام تیرماه ۱۳۳۹ اعلامیه تشکیل جبهه ملی دوم به طور گسترده انتشار یافت. همچنین در این سال داریوش فروهر اگرچه در زندان بود اما به عضویت در شورای مرکزی این جبهه ملی دوم انتخاب شد. احزاب و گروههای تشکیل دهنده جبهه ملی دوم عبارت بودند از: حزب ایران، حزب ملت ایران، حزب مردم ایران، حزب سوسیالیست، جامعه سوسیالیستهای ایران و بعدها نهضت آزادی ایران. جبهه ملی دوم در مدت ۳ سال فعالیت خود، روزنامه باختر امروز که یادآور دکتر حسین فاطمی بود را بار دیگر منتشر کرد، به سازماندهی اعتصاباتی در دانشگاهها و دبیرستانهای مهم پرداخت، یک کنگره سراسری برگزار و کمیته مرکزی پرشماری انتخاب کرد، گروهی از اعضای برجسته اصناف، بازار و دانشگاهها را جذب و راهپیماییهایی برگزار کرد که در یکی از آنها صد هزار نفر شرکت داشتند.
جبهه ملی سوم
جیهه ملی دوم به دنبال اختلافات ایدئولوژیک، استراتژی مقابله با شاه، عناصر تشکیلدهنده، موضوعات سازمانی و مسائل مربوط به قیام ۱۵ خرداد ... در سال ۱۳۴۲ به دو جناح رقیب تقسیم شد. جناح نخست که بیشتر از اعضای حزب ایران تشکیل میشد، عنوان جبهه ملی دوم را حفظ کرد و فعالیت خود را در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم اروپا تشدید کرد و به انتشار روزنامه باختر امروز و درخواست برقراری دولت دموکراتیک غیرمذهبی در ایران ادامه داد. جناح دوم که از نهضت آزادی، حزب ملت ایران، و جامعه سوسیالیستها تشکیل میشد، خود را جبهه ملی سوم نامید. به دنبال اختلافات درونی و جدا شدن تعدادی از اعضاء، جبهه ملی دوم در سال ۱۳۴۳ رسما انحلال خود را اعلام کرد. پس از آن کوششهایی برای احیای جبهه ملی صورت گرفت که به جبهه ملی سوم معروف شد. دکتر مصدق با ادامه تماس با نیروها و احزاب نهضت ملی تصمیم گرفت به آنان در برپایی جبهه جدیدی به رهبری خود یاری دهد. به سبب تحت نظر بودن دکتر مصدق در احمدآباد و زندانی بودن تعدادی از رهبران نهضت مقاومت ملی مثل بازرگان، سحابی، طالقانی و مراقبتهای شدید امنیتی، انجام ملاقات برای سازماندهی و تدوین اساسنامه جبهه ملی سوم با مشکلات فراوانی مواجه بود. با همه این دشواریها اساسنامه جبهه ملی سوم در اوایل سال ۱۳۴۴ تدوین و مورد موافقت دکتر مصدق قرار گرفت. بدین ترتیب جبهه ملی سوم در هفتم امرداد ۱۳۴۴ با شرکت نهضت آزادی ایران، جامعه سوسیالیستها، حزب ملت ایران و حزب مردم ایران تشکیل شد و موجودیتش را رسما اعلام کرد و تلاش کرد با رفع نقایص گذشته بار دیگر به فعالیت سیاسی اپوزیسیون در ایران تحرکی دوباره ببخشد. جبهه ملی سوم که در میان دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه و آمریکای شمالی فعال بود، دو روزنامه ایران آزاد و خبرنامه را منتشر میکرد و میکوشید با رهبران مذهبی رابطه موثری برقرار کند. اما سه هفته بعد از آنکه گروه خلیل ملکی و اعضای رهبری جامعه سوسیالیستها، دکتر محمدعلی خنجی و دکتر حجازی، مهدی بازرگان و جمعی از یارانش، داریوش فروهر از حزب ملت ایران، دکتر سامی و حسین راضی از حزب مردم ایران پس از برگزاری سومین جلسه جبهه ملی سوم دستگیر و روانه زندان شدند، جبهه ملی سوم پیش از تولد از دنیا رفت.
جبهه ملی چهارم
در خرداد ۱۳۵۶ سه تن از سران جبهه ملی یعنی دکتر کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار نامهای به شاه نوشته و از او خواستند که برای نجات کشور به حکومت استبدادی پایان داده، به اصول مشروطیت تمکین کند. جبهه ملی، تشکلی که پیش از این تقریبا سه بار به جمعآوری و سازماندهی نیروهایش پرداخته بود، در فضای باز سیاسی ناشی از فشارهای کارتر بر دولت ایران و شکست برنامه انقلاب سفید شاه و ملت، فعالیتهایش را در آبان ۱۳۵۶ از سر گرفت و روز ۲۸ آبان ماه، اتحاد نیروهای جبهه ملی طی صدور بیانیهای اعلام موجودیت کرد. به موجب این اعلامیه، جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران، حزب ایران، حزب ملت ایران، عناصر متشکله جبهه ملی چهارم را تشکیل دادند. حسیبی بهعنوان رئیس شورای مرکزی، سنجابی، بختیار، فروهر، رضا شایان، مشیری بهعنوان اعضای کمیته مرکزی انتخاب شدند. از اعضای برجسته دیگر جبهه ملی میتوان، کاظم سامی، حسن نزیه، علیاصغر صدر حاج سیدجوادی، مهدی بازرگان، اللهیار صالح، حسین مکی، ابوالحسن بنیصدر و... را نام برد. جبهه ملی چهارم را با توجه به مواضع و تفکرات سیاسی رهبران و عناصر تشکیل دهنده و ساختار سازمانیاش میتوان به عنوان جبههای میانهرو، نه رادیکال و تندرو و اپوزیسیون خواستار مبارزه در رژیم و نه با رژیم تلقی کرد. این جبهه ضمن انتقاد از عملکرد دولت در اوایل شکلگیری، هنوز امیدوار بود که شاه بتواند با اعمال مدیریت، اصلاحات لازم را انجام دهد. اما روند تحولات سیاسی به گونهای پیش رفت که این سیاست کجدار و مریز به اختلافات گسترده در جبهه منجر شد. هرچند جبهه ملی ایران در جلسه شورای مرکزی خود تصویب کرده بود که دریافت هرگونه حکم نخستوزیری از شاه برای اعضا ممنوع است و طی ماههای مهر تا آذر ۵۷ غلامحسین صدیقی و کریم سنجابی درخواست شاه برای پذیرش این پست را نپذیرفته بودند، شاپور بختیار بدون اطلاع اعضای جبهه ملی حکم نخستوزیری خود را از شاه دریافت کرد و برای تایید به مجلسین برد. مواضع بختیار و اختلاف وی با دیگر رهبران جبهه در مورد نحوه مبارزه با رژیم به انشعاب فکری بین رهبران جبهه ملی دامن زد تا جایی که کریم سنجابی همزمان با نخستوزیری بختیار به پاریس رفت و پس از ملاقات با امام، رژیم سلطنتی را غیرقانونی دانسته و در اعلامیهای به مخالفت با آن پرداخت. هیچکدام از اعضای جبهه ملی با توجه به تخلف آشکار بختیار از مصوبه جبهه، حاضر به همکاری با وی نشدند و در اولین جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران بعد از این واقعه که با حضور تمامی اعضای قدیمی و ذینفوذ برگزار شده بود، باتفاق و حتی بدون رای ممتنع، اخراج شاپور بختیار را به تصویب رساندند.
فعالیتهای سیاسی جبهه ملی پس از انقلاب
پس از خروج کریم سنجابی و علی اردلان کابینه این مجموعه در تضاد با روال رسمی حکومت قرار گرفت به گونه ای که نه تنها با قانون اساسی تهیه شده مخالف کرد بلکه رسما نیز اعلام کرد که به این قانون رای نخواهد داد و درخواست کرد که این همهپرسی توسط مردم رد شود. از سوی دیگر جبهه ملی به عنوان معدود گروه هایی بوده که با گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در آن زمان مخالفت کرد. جبهه ملی در اولین انتخابات مجلس شورای ملی پس از انقلاب شرکت کردند. برخی که موفق به کسب آرای لازم برای ورود به مجلس شده بودند، در مجلس اعتبارنامههایشان مورد تصویب قرار نگرفت یا با دستور وزارت کشور انتخابات در ان حوزه انتخابیه باطل اعلام شد.
در ادامه فعالیتهای محدود و غیرعلنی این گروه که در نیمه اول دهه ۶۰ با هدایت مهدی مویدزاده صورت میگرفت، در تابستان سال ۶۴ اعضای باقیمانده شورای مرکزی در جلسهای که به دعوت دانشپور نایب رئیس شورا و در منزل حسین شاهحسینی تشکیل شد، به این جمعبندی رسیدند که جبهه ملی در شرایطی که کشور درگیر جنگ گسترده با دشمن تجاوزگر خارجی است باید فقط به کار تشکیلاتی خود ادامه دهد و تا پایان یافتن جنگ برای شروع کار سیاسی منتظر بماند. چند سال پس از پایان یافتن جنگ، برخی اعضای قدیمی جبهه ملی در سال ۱۳۷۳ به دعوت ادیب برومند گردهم آمدند و برگزاری جلسات دورهای را در قالب جبهه ملی پنجم به صورت محدود آغاز کردند. از جمله این افراد میتوان به داوود هرمیداس باوند، ناصر فربد، علی رشیدی، حسین شاهحسینی، حسین موسویان، جهانشاه برومند، عیسی حاتمی و... اشاره کرد که همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند.