معرفی
رجبعلی نکوگویان، مشهور به شیخ رجبعلی خیاط از عارفان مشهور است. وی در سال 1262 در تهران به دنیا آمد. پدرش، مشهدی باقر، پیشهور بود. رجبعلی در جوانی ماجرایی همچون ماجرای حضرت یوسف (ع) برایش پیش می آید و پس از آن، در صف بندگان شایسته قرار میگیرد. او را از عارفان و اهل باطن دانسته اند که توانایی شناسایی باطن افراد (در اصطلاح : چشم برزخی) را داشته است. سرانجام او در شهریور 1340 هجری شمسی درگذشت. قبر او در ابن بابویه تهران است.
زندگی
رجبعلی نکوگویان در سن دوازده سالگی پدرش را از دست داد. رجبعلی دارای ۹ فرزند، شامل: پنج پسر و چهار دختر بود که یکی از دخترانش در کودکی از دنیا رفت. وی پایبند به احکام شریعت و مقلد سید محمد حجت کوهکمری بود. شيخ برای اداره زندگی خود، شغل خیاطی را انتخاب كرد و از اين رو به «شيخ رجبعلی خياط» معروف شد. خانه ساده و محقر شيخ، كارگاه خياطی او نيز بود.
خانه شیخ رجب علی خیاط
خانه خشتی و ساده شيخ كه از پدرش به ارث برده بود در خيابان مولوی كوچه سياهها (شهيد منتظری) قرارداشت. وی تا پايان عمر در همين خانه محقر زيست. يكی از فرزندان شيخ میگويد «پس از ازدواج، دو اتاق طبقه بالای منزل را آماده كرديم و به پدرم گفتم: آقايان، افراد رده بالا به ديدن شما میآيند، ديدارهای خود را در اين اتاقها قرار دهيد» فرمود: نه! هر كه مرا میخواهد بيايد اين اتاق، روی خرده كهنه ها بنشيند، من احتياج ندارم.»
اين اتاق، اتاق كوچكی بود كه فرش آن يك گليم ساده و در آن يك ميز كهنه خياطی قرار داشت.
مناجات
مناجات همیشگی رجبعلی خیاط این جملات بود: «خدایا! ما را برای خودت تعلیم و تکمیل و تربیت بفرما. خدایا! پروردگارا! ما را برای لقای خودت آماده بفرما»
سبک زندگی
لباس شيخ بسيار ساده و تميز بود، نوع لباسی كه او میپوشيد نيمه روحانی بود، چيزی شبيه لباده روحانيون بر تن میكرد و عرقچين بر سر میگذاشت و عبا بردوش میگرفت.
شيخ دنبال غذاهای لذيذ نبود، بيشتر وقت ها از غذاهای ساده، مثل سيب زمينی و فرنی استفاده میكرد. سر سفره، رو به قبله و دو زانو مینشست و به طور خميده غذا میخورد، و گاهی هم بشقاب را به دست میگرفت و گاهی مقداری از غذای خود را در بشقاب يكی از دوستان كه دستش میرسيد میگذاشت. هنگام خوردن غذا حرف نمیزد و ديگران هم به احترام ايشان سكوت میكردند. اگر كسی او را به مهمانی دعوت می كرد با توجه، قبول يا رد میكرد، با اين حال بيشتر وقت ها دعوت دوستان را رد نمیكرد. از غذای بازار پرهيز نداشت، با اين حال از تأثير خوراك در روح انسان غافل نبود و برخی دگرگونی های روحی را ناشی از غذا می دانست.
کتاب کیمیای محبت
کتاب «کیمیای محبت» را آقای محمد محمدی ری شهری نوشته است. این کتاب زندگینامه و گفته های شیخ رجبعلی خیاط است. این کتاب که بسیار مورد توجه قرار گرفت تا سال ۹۲ به چاپ چهل و سوم رسید. ناشر این کتاب انتشارات مؤسسه علمیفرهنگی دارالحدیث است.